صمت علت هجوم غیربومیان به نواحی مختلف را بررسی کرد
سونامی مهاجرت به شهرهای شمالی
استانهای شمالی همواره بهدلیل شرایط آبوهوایی و طبیعت بکر، موردتوجه شهروندان سایر مناطق کشور هستند، توجهی که طی چند سال اخیر، منجر به افزایش خرید زمینهای شمال کشور توسط غیربومیان، تغییر کاربری و ساختوساز شده است.
هجوم غیربومیان به نواحی مختلف شمال کشور در زمان حاضر، تهدیدی جدی محسوب میشود؛ تهدیدی که از وسعت اراضی کشاورزی میکاهد و در کنار آسیبی که به کشاورزی و مشاغل وابسته به آن میرساند، فرهنگ و سنت یک منطقه را نیز تحتتاثیر قرار میدهد. مشکلات مالی، نبود حمایت برای اشتغال در بخش کشاورزی و تولیدی، نبود شرایط اشتغال در منطقه، از عمده دلایل تمایل به فروش زمین در این مناطق محسوب میشوند.بهگزارش سازمان املاک و مستغلات کشور، طی سالهای اخیر بیش از ۲۰ درصد از اراضی جنگلی و کشاورزی گیلان و بیش از ۳۳ درصد مراتع و جنگلها در مازندران به مناطق مسکونی تبدیل شده است. در این گزارش آمده که ۳۳ درصد مراتع و جنگلهای استانهای شمالی در ۲۵ سال اخیر تبدیل به مسکن و ویلا شده است. هجوم سرمایهداران به اراضی جنگلهای شمالی در شرایطی است که معامله املاک این اراضی برای محلیها بههیچوجه توجیه اقتصادی ندارد، اما برخی مشاوران املاک که شمار آنها دهها برابر دهه گذشته شده، توانستهاند سرمایهها را به این بخش بکشانند. صمت در این گزارش، تبعات مهاجرت جمعیت شهرهای مرکزی به استانهای شمالی را از نگاه کارشناسان بررسی کرده است.
مهاجرت داخلی از کنترل خارج شده است
موازنه مهاجرتی در کشور بههمریخته و بهنظر میرسد الگوی مهاجرتی تغییر کرده است. به این ترتیب برخی شهرها خالی از جمعیت و برخی شهرها از جمعیت سرریز میشوند. این امر میتواند نتیجه مهاجرت داخلی کنترلنشدهای باشد که دیگر نمیتوان از آن غافل بود، زیرا به چالش بزرگی تبدیل شده است.برخی را بیکاری از شهر خود میراند و برخی از بیآبی به ستوه میآیند. خشکسالی و کمبود آب یکی از آن دلایلی است که هم زندگی روزمره و هم کشاورزی را مختل کرده و بهعبارتی، معیشت مردم را نشانه گرفته است. این موضوع باعث میشود تا برخی شهروندان برای زندگی در شهرهای دیگر تلاش کنند که این اقدام در آینده چالشساز است.
در بیان استانهای مهاجرپذیر میتوان به تهران اشاره کرد که افراد زیادی را از شهرهای مختلف در دل خود جای داده است.مهاجران هم دلایل زیادی برای ترک مبدا ذکر میکنند؛ عدهای بیکاری برایشان چارهای جز ترک دیار نگذاشته و عدهای بهدنبال فرصت رشد و پیشرفت بیشتری هستند.در نهایت تراکم بالای جمعیتی، مشکلات زیادی زیرپوست شهرهای مهاجرپذیر جمع میکند و هر آن ممکن است، مشکلات فوران کند. تا آنجا که در مورد کلانشهر تهران، بارها موضوع تغییر پایتخت مطرح شدهاست. اما موضوع فقط پایتخت نیست، اکنون شهرهای شمالی نیز کموبیش با همین مشکل دستوپنجه نرم میکنند.
آب، بنیادیترین معیار رفاه و آسایش
اردشیر گراوند، جامعهشناس شهری در رابطه با تبعات مهاجرت جمعیت شهرهای مرکزی به استانهای شمالی به صمت گفت: توان اکولوژیک اصطلاحی است که در موضوعات اقلیمی وجود دارد، به این معنا که سرزمینها براساس توان محیطزیستی نظیر منابع آبی، پوشش گیاهی و جانوری، امکانات توسعهای و... یک حجم مشخصی برای پذیرش نیروی انسانی و جمعیت ظرفیت دارند، بنابراین بیشازحد مجاز کشش جمعیتی نخواهند داشت و نباید سیل جمعیت بدون برنامهریزی به این مناطق مهاجرت کنند.
گراوند با اشاره به روند مهاجرت در شهرهای ایران گفت: توجه به توان اکولوژیک شهرها در کشور ما رعایت نشده و مشکلات زیادی را بهبار آورده است. بهدلیل اینکه ما بدون برنامه در مناطقی مثل یزد، اصفهان، کرمان، خراسانجنوبی و مناطق مرکزی، یکسری بارگذاریهای اشتباهی کردهایم که مخل محیطزیست شده و توان اکولوژیستی کشور را تحلیل برده است. این بارگذاریها شامل ایجاد تولید صنایع سنگین در برخی از این شهرها و تغییر کاربری بهسمت کشاورزی در برخی دیگر از آنهاست. درحالی که این مناطق کمآب بوده و تصمیمات یاد شده این شهرها را با تنشهای آبی گستره و محیطزیستی روبهرو کرده است.
وی خاطرنشان کرد: انسان یک موجود عاقل و انتخابگر است و ترجیح میدهد در مناطقی زندگی کند که حداقل شاخصهای محیطزیستی در آن فراهم باشد. آب یکی از این شاخصههای مهم و بنیادین برای زندگی و رفاه افراد است، در نتیجه با اینکه در شهرهای شمالی نیز با مشکل آب روبهرو هستیم، مردم ترجیح میدهند در این مناطق که پوشش گیاهی مناسبی دارند و به دریا هم نزدیک هستند، زندگی کنند. این اتفاق در نهایت منجر به برهمخوردن نظم زندگی اجتماعی میشود و روال زیستی افراد را از چارچوب عادی خود خارج میکند.
نظام برنامهریزی متهم ردیف اول
گراوند تصریح کرد: شرایط پیشآمده مقصران زیادی دارد، اما متهم ردیف اول این اوضاع، ضعف در نظام برنامهریزی حاکم در موضوعات بنیادی است که با فعالیتهای اشتباه، محیطزیست را با خلل مواجه و شهروندان را مجبور به جابهجایی و مهاجرت کرده است.
وی افزود: در نهایت، اتفاقی که میافتد، این است که در شهرهای شمالی دچار یک بیانضباطی شهری و روستایی در ساختوسازهای مجاز و غیرمجاز میشویم و این حجم عظیم از جمعیت، بخش عمدهای از زیرساختهای کشاورزی را از بین میبرد. همچنین، یک آلودگی اجتماعی نیز ایجاد میشود، چرا که اختلافات فرهنگی، عواقب متعددی بهبار میآورد تا جایی که معضلات گوناگون دست به دست هم میدهند تا محیط اجتماعی و محیطزیست را تخریب و یک موقعیت دو سر باخت را ایجاد کنند.
این جامعهشناس شهری ضمن بیان موارد یاد شده افزود: تا زمانی که نظام برنامهریزی اصلاح نشود و شهروندان نتوانند در کشور خودشان در هر جایی که علاقه دارند، زندگی کنند، این شرایط باقی میماند. در این شرایط مردم به هر مکانی جز شهر خود برای زندگی بروند با یکسری از اختلافات و دردسرهای متعدد روبهرو میشوند.
این کارشناس در بیان راهکارهای رفع این مشکل گفت: دولت باید برای حل مشکلات پیشقدم شود و این سوال را از خود بپرسد که چه سیاستهایی باعث شده تا مردم بهطوردائم در حال مهاجرت و جابهجایی باشند؟ چرا که جابهجاییهای متعدد نهتنها در کشور ما، بلکه در تمام دنیا آسیبزا است. برای همین در جهان این موضوعات با دقت بررسی شده و شرایط بهنحوی بومیسازی میشود که افراد نیازهای مختلف خود را در مکانی که متولد شدهاند و به آن علاقهمند هستند، برطرف کنند.
وی در پایان گفت: این خدمت به شهروندان نیست که صنایع و کشاورزی به شهرهای کمآبی مثل اصفهان و یزد برده شوند و مردم را به مهاجرت به شهرهای دیگر وادار کنند. اکنون که فکر مهاجرت از این شهرها به مناطق شمالی روزبهروز در حال گسترش است، هیچ نتیجهای جز بحران در شهرهای کشور، یکی پس از دیگری ندارد و نهتنها باعث افزایش شهرهای مهاجرپذیر میشود، بلکه برنامهریزیهای شهری را نابود میکند و رفاه افراد را بهخطر میاندازد.
چالشهای محیط زیستی در کمین شهرها
یعقوب موسوی، کارشناس جمعیتشناسی به صمت گفت: افزایش جمعیت در شهرهای شمالی موضوع جدیدی نیست، اما اگر برای حل آن راهکاری ارائه نشود، در نهایت چالشهای زیستمحیطی زیادی بهبار میآورد. در حال حاضر، تعادل در بحث مهاجرت داخلی در کشور در حال برهمخوردن است.
این کارشناس تصریح کرد: اکنون شرایط بهگونهای در حال رقم خوردن است که تنها مهاجرت از روستا به شهر اتفاق نمیافتد، بلکه این پدیده شهر به شهر نیز در حال گسترش است. در گذشته، بیشتر مهاجرتها بهخاطر رفاه و بهدستآوردن موقعیتهای شغلی مناسب انجام میگرفت، اما در سالهای اخیر دلایلی دیگری نظیر تنش آبی و یافتن زیستگاههای باکیفیتتر به آن اضافه شده است. از این میان، میتوان به شهرهایی مانند یزد و اصفهان اشاره کرد که باوجود ظرفیتهای بالای اقتصادی و صنعتی، مردمانشان در حال خروج از این شهرها و مهاجرت به مناطق بهتری از لحاظ زیستمحیطی هستند.
این کارشناس جمعیتشناسی افزود: در سالهای اخیر، بارش نزولات آسمانی در برخی استانها تا ۸۰ درصد کاهش داشته و اوضاع را برای زندگی بسیار سخت کرده است. اگر فکری به حال این وضعیت نشود، مهاجرتهای داخلی بهشدت افزایش مییابد؛ زیرا در استانهای حاشیهای معیشت به کشاورزی وابسته است و اگر کشاورزی رونق نداشته باشد، زندگی مردم آن مناطق مختل میشود. وی خاطرنشان کرد: در بهار سال گذشته، طبق دادههای مرکز آمار، تعداد شاغلان بخش کشاورزی نسبت به سال ۱۳۹۸ کاهش ۳۸۰ هزارنفری داشته که این موضوع زنگ خطر برنامهریزی زیستمحیطی را در کشور بهصدا درآورده است. اکنونکه میتوان اوضاع محیطزیستی را کنترل کرد، باید اقدام موثری انجام داد وگرنه اگر کار بهجایی برسد که این مشکلات ساختار شهری را نابود کند، دیگر تلاش برای بهبود اوضاع، نتیجهای در بر نخواهد داشت.
رشد مهاجرپذیری در شهرهای شمالی
موسوی افزود: استانهای شمالی جایگاه چهارم مهاجرپذیری یا کانون جذب جمعیتی را دارند. نخستین کانونهای جذب جمعیتی، تهران و البرز، دومین کانونهای جذب جمعیتی استانهای قم، اصفهان، مازندران و یزد و سومین کانون مهاجرتی شهر مشهد هستند.
به گفته این کارشناس اکنون در حال تجربه شرایط متفاوتی نسبت به سالهای گذشته هستیم، چرا که در سالهای اخیر، کشضاورزان استانی مانند اصفهان که یکی از مقاصد مهاجرتی بود، بارها برای کمبود آب و انتقال آب زایندهرود به ستوه آمدهاند و کشاورزی در این استان اوضاع خوبی ندارد.
وی افزود: از طرفی، اگر این افراد بخواهند در شمال کشور حرفه خود را ادامه دهند، با کمبود زمینهای کشاورزی روبهرو میشوند، زیرا بخش زیادی از زمینهای کشاورزی و زراعی به ساختن ویلاهای لاکچری اختصاص یافته است. در این شرایط، اوضاع کاملا پیچیده شده است و هیچ روزنهای برای نجات مشاغل، رفاه، زیستبوم و امید به زندگی باقی نمیماند.بنابراین مسئولان باید با چارهاندیشی و تمرکز بر اهداف خود در مسیر درستی گام بردارند تا اوضاع بهنحوی پیش رود که بخشهای مختلف تاثیر مثبت بر هم بگذارند نه اینکه مشکلات روی هم تلنبار شوند.
سخن پایانی
اراضی جنگلی و کشاورزی در شمال کشور بهویژه در مازندران آنچنان در حال تغییر است که بهگفته کارشناسان تا چند سال آینده اراضی بکر و کشاورزی یکدست در این استان، وجود نخواهد داشت، فقط کافی است که سری به ارتفاعات مازندران بزنید، قد کشیدن انواع و اقسام ویلاهای مجلل و گرانقیمت را خواهید دید که بهگفته منابع محلی فقط برای چند روز در سال، افرادی در آن حضور مییابند، اما در این میان دستگاههای مسئول چگونه نظارتی بر این موضوعات دارند، کاملا مبهم است. در پی تغییر کاربری، رشد ساختوساز و افزایش شمار مهاجرت به شمال، هواشناسی مازندران به خطر تغییر اقلیم و کمآبی بر اثر مهاجرتها به مازندران اشاره کرده و اخطار داده که مهاجرتها به مازندران همچنان در حال انجام است. ضمن آنکه کوچکترین آماری از مهاجرتهای داخلی وجود ندارد؛ روستای ۷۰ خانواری به ۴۷۰ خانوار رسیده، در حالی که ۴۰۰ خانوار آن غیربومی هستند! بهاعتقاد کارشناسان، یکی از مهمترین دلایل ساختوساز غیرمجاز را میتوان در آشفتگی و جزیرهای عمل کردن دستگاههای متولی و نبود دقت لازم در تدوین طرح هادی دانست. هر دستگاه اهمالکاری خود را دارد و در این میان، دلالان به بهترین شکل از این فرصت برای منافع خود و ویرانی خطه شمال کشور استفاده میکنند.
ارسال نظر