نقاط ضعف و قوت برنامه ۲۵ ساله ایران و چین
هفتم فروردین ۱۴۰۰ برنامه جامع همکاری فیمابین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین، به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید.
سند جامع همکاری ایران و چین یک پیش نویس توافق و مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین برای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران، شرکت ملی صادرات گاز ایران، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، زیرساختهای ایران و همکاری نظامی، امنیتی، فرهنگی و قضایی است.
آغاز بحث این توافقنامه به سفر شی جین پینگ، رئیسجمهور جمهوری خلق چین، به ایران در سال ۱۳۹۴ برمیگردد و بخشی از طرح راه ابریشم جدید چین است. دوم اسفند سال ۹۷ علی لاریجانی، ریاست وقت مجلس شورای اسلامی که در سفر رسمی به چین توسط وزرای خارجه، اقتصاد و رئیس بانک مرکزی همراهی میشدند، در دیدار با شی جین پینگ، رئیسجمهوری خلق چین، از نهایی شدن پیشنویس سند ۲۵ ساله در آیندهای نزدیک خبر داد.
میتوان گفت که از سال ۹۸ انعقاد این سند بهطور جدی مورد بحث قرار گرفت و چند متن پیش نویس بین دو کشور مبادله شد، لذا با تکمیل فرآیند بررسیهای داخلی پیرامون سند، پیشنویس سند توسط طرف ایرانی نهایی و آماده ارائه به طرف چینی شد. سوم شهریور ۱۳۹۸ ظریف، وزیر امور خارجه در سفر رسمی به چین، پیش نویس برنامه همکاری جامع میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را به وزیر امور خارجه چین تحویل داد.
در فروردین ۹۹ طرف چینی نقطه نظرات خود را بهصورت رسمی پیرامون پیش نویس دریافت شده از طرف ایرانی اعلام نمود. نظرات طرف چینی در اختیار نهادهای ملی به منظور اعلام نظر قرار گرفت. و در خرداد گذشته متن پیشنویس و جمعبندی وزارت امور خارجه از نظرات نهادهای ملی، به منظور بررسی و تصمیمگیری، به هیات دولت ارسال شد. سوم تیرماه پارسال هم هیات دولت به وزارت امور خارجه اجازه داد مذاکرات بر اساس جمعبندی فوق الذکر، برای نهایی کردن و امضای برنامه همکاری جامع میان دو کشور را بر اساس منافع بلندمدت پیگیری شود.
شهریور سال گذشته دومین پیشنویس سند از سوی طرف ایرانی به طرف چینی تحویل داده شد. نیمه اسفند هم طرف چینی نظرات خود را پیرامون سند همکاری جامع به طرف ایرانی اعلام کرد.۲۰ اسفند بود که طرف چینی اعلام آمادگی کرد در صورت نهایی شدن پیشنویس سند همکاری جامع، در سفر رسمی وزیر امور خارجه چین به ایران سند مذکور به امضاء برسد. و در نهایت هفتم فروردین ۱۴۰۰ برنامه جامع همکاری فیمابین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین، به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید.
برنامه ۲۵ ساله ایران و چین؛ ضرر یا منفعت؟
قربانی مسئول اندیشکده سیاست خارجی پژوهشکده راهبردی میگوید: امسال پنجاهمین سالگرد تاسیس رابطه تهران و پکن است و به نظر میرسد باید سال خاص و متمایزی باشد و برای آن برنامهریزی کنیم، با توجه به ارتقای جایگاه چین در سطح بینالملل باید برای آن اهمیت قائل شد که پیشنهادهای بیشتری از سوی ایران مطرح شود، لذا باید یک سری نشست ها، مراسم ها، نمایشگاه ها، همایشها و برنامههای رسانهای در رابطه با پنجاهمین سالگرد تاسیس روابط دو کشور انجام شود و برای گرامیداشت این سال یک هفته دوستی بین ایران و چین شکل بگیرد. علاوه بر این لازم است نهادهای وزارت امور خارجه، سفارت و مجمع تشخیص مصلحت نظام و دستگاههای اجرایی کشورمان مانند دولت، صدا و سیما، اتاق بازرگانی برنامه مدون و ویژهای برای این سال داشته باشند.
او در ادامه گفت: اساسا دو کشوری که در مناسبات بینالمللی قرار دارند، الگوهایی برای تعریف رابطه خود دارند، این رابطه میتواند تقابل، همکاری، اتحاد، ائتلاف، رقابت و مشاکت باشد. ما سطح روابطمان همواره در طول تاریخ و حتی بعد از انقلاب در سطح همکاری بود و از این سطح بالاتر نرفتیم. مشارکت یک صفحه جدیدی در رابطه ایران و چین است. این موضوع را چین در ۲ دهه اخیر با دنیا دنبال میکند و چیز جدیدی برای پکن نیست. تاکنون نزدیک به ۱۰۰ کشور با چین در قالب مشارکت، همکاری میکنند و این کشور با ۱۵ کشور منطقه رابطه مشارکتی دارد، برنامه ۲۵ ساله هم از این مدل رابطه است.
قربانی میگوید: ارتقای سطح رابطه چین و ایران اهمیت اساسی داشت و لازم بود، چراکه همکاری ایران و چین پیش از این برد_برد نبود و ظرفیت ایران کمتر به صورت رسمی دیده میشد و بیشتر به صورت رابطه سنتی و تجاری بود؛ فروش کالاهای چینی و کالاهای ایرانی و در نهایت همکاریهایی تو حوزه انرژی وجود داشت، بنابراین ارتقای همکاری نیاز بود. مزیت این مدل همکاری با چین، برای ایران کم نیست، بنابراین نیاز بود وارد همکاری جدی شویم، به عنوان مثال در بحث تحریمها دیدیم که چین به راحتی تا حد زیادی عرصه اقتصادی ما را رها کرد و رفت، اما با پیشرفت سطح روابط و با رسیدن به سطح مشارکتی، چین به راحتی بازار ایران را رها نمیکند و از همکاری اقتصادی با کشورمان دست نمیکشد.
نقاط ضعف و قوت برنامه ۲۵ ساله تهران و پکن
قربانی همچنین معتقد است: ایران در برهه حساسی به سراغ چین رفته است، اگر روند روابط ایران و چین را در چند سال اخیر دنبال کنیم، میبینیم که درست زمانی که بحث فشار حداکثری مطرح شد و نیاز به فروش نفت داشتیم به سراغ چین رفتیم، قبل از آن دو سال کاهش رابطه سیاسی و اقتصادی را با پکن تجربه کردیم. به نحوی این از سوی ایران نشأت میگیرد.
او گفت: چینیها با توجه به همراهی که با کشور ما در دوره قبلیِ تحریمها داشتند و در سال ۲۰۰۴ در اوج تحریمهای قبل با ایران همکاری میکردند و مناسبات اقتصادی دو کشور به ۵۱ میلیارد دلار رسیده بود، آنها از ما انتظار داشتند که در سال ۲۰۱۶ و بعد از برجام یک شانس بیشتری برای همکاری با کشور ما داشته باشند و با بیمهری مواجه نشوند، اما آنها بعد از ۲۰۱۶ نه تنها شانس و امتیاز لازم را برای همکاری با ایران پیدا نکردند، بلکه در پروژههایی دیدیم که سهم آنها نادیده گرفته شد و حتی در مواقعی صحنه بازی را عوض کردیم و به سمت غرب رفتیم.
کارشناس مسائل چین بر این باور است: در سال ۲۰۱۶ چند روز بعد از برجام رئیسجمهوری چین به ایران سفر میکند و اعلامیه مشارکت جامع راهبردی اعلام میشود، اما از آن برهه شاهد بودیم که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ پیشنهاد همکاری جدی به چین ندادیم و برنامه ۲۵ ساله، سال ۲۰۱۸ مطرح میشود یعنی چند ماه بعد از اینکه تحریمهای مرحلهای ترامپ شروع میشود که در آن زمان ما تحت فشار اقتصادی قرار داشتیم و نگران جدی فروش نفت بودیم. به خود برنامه ۲۵ ساله به لحاظ محتوایی و نگارش انتقاد زیادی وارد است، اما در کل با تجارب گذشتهای که پکن از ما دارد، تصویری با ثبات از کشور و به ویژه دولت ما ندارد، دولت چین، دولت ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ نیست.
او میگوید: برنامه ۲۵ ساله برای دوره تحریمی نیست، یعنی ما برنامهای نوشتیم که در شرایط غیر تحریمی قابل اجراست، مثلا در بحث تضامین حاکمیتی که در برنامه ۲۵ ساله مطرح است، هرجا که تضامین حاکمیتی بوده طرف چینی خط کشیده بر روی آن و گفته بخش خصوصی ما حاضر به همکاری است، یعنی اینکه خود را کنار کشیده و حاضر نیست که تعهد بپذیرد، البته در متن برنامه ۲۵ ساله هم تا حد زیادی آمده است، محتوای برنامه ۲۵ ساله با سرعت زیاد تدوین شده که دور از منطق و شرایط کشور ماست، اما اگر بخواهیم برنامه ۲۵ ساله با کشوری مانند چین بچینیم باید شرایط مان را خیلی عمیقتر میدیدیم و دو کشور را در ۲۵ سال آینده میدیدیم. در ۲۵ سال آینده قطعا تحولات مختلفی در نظام بینالملل اتفاق میافتد و قدرتهای مختلفی اوج و تنزل پیدا میکنند و همراه آن مناسبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و همه موضوعات در عرصه بینالمللی تغییر پیدا میکند.
حکایت یک دوستی که ۵۰ ساله میشود/ معایب و مزایای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
طبق اظهارات ناظران در این سند قرار نیست امتیاز خاصی به طرف چینی داده شود و یک چارچوبی از همکاری بین دو طرف تعریف میشود، یعنی در حوزههای مختلف مثلا حوزه انرژی به صورت موضوعی به یک اقدام اشاره کردیم، لازم است برای پروژههای مختلف که ذیل آن قرار بگیرد با طرف چینی مذاکره شود. علاوه بر این شاهد ارتقای نیروی انسانی هم هستیم، اکنون سفارتهای مختلف در چین نیروهای مختلفی دارند، نیروهای امریکا در سفارت چین به بیش از هزار نفر میرسد، اما تمام نیروهای ایران در چین به ۲۰۰ نفر هم نمیرسد و لازم است ارتقای نیروی انسانی برای پیگیری روابط دوجانبه به صورت جدی در دستور کار قرار بگیرد.
نکته با اهمیت دیگر این است که اکنون در چین رایزن نداریم و لازم است که سریعتر رایزن بازرگانی به این کشور اعزام شود، چراکه در همکاری ایران و چین موثر است. رایزن میتواند در توسعه مناسبات اقتصادی ایران وچین گامهای جدی تری بردارد، بنابراین دو موضوع بحث ستاد ویژه چین و دیگری بحث ارتقای نیروی انسانی اتفاق خاصی است که در این دو سال اخیر در حال اتفاق افتادن است.
کارشناسان میگویند؛ چین کشوری در حال ارتقاء در نظام بینالمللی است و اگر کشوری آماده همکاری و مناسبات با آن نباشد، ضرر میکند، بنابراین لازم است به صورت جدی چین را ببینیم و شبکههای فکر و اتاق فکرمان در این موضوع متمرکز باشند، تا بتوانیم اعتماد و تصویر لازم را برای رابطه مان شکل دهیم و بتوانیم سرمایه اجتماعی را برای این رابطه به وجود بیاوریم.
ارسال نظر