مدیران خوشبخت مردم بدبخت
ناصر بزرگمهر - مدیرمسئول
مناظره نامزدهای ریاست جمهوری در سالهای قبل و خصوصا ۴ سال قبل و دوباره در یکی، دو هفتهای که گذشت، فرصتی شد تا نگاه بعضی از مدیران ارشد مملکت نسبت به خودم و اطرافیانم را حس نمایم، آنگاه که ارشدترین مدیران کشور که روزگاری از پایینترین قشرهای جامعه برخاسته بودند و قرار بود برای همیشه مدافع ما مردم باقی بمانند، چشم در چشم دوربین دوختند و در جنگ و جدال لفظی با رقیب خود، ما مردم را بدبخت نامیدند و آنگاه که اظهار داشتند دلشان برای بدبختی ما میسوزد و تلاش خواهند کرد لقمه نانی سر سفرههایمان بیاورند و به ما یارانه خواهند داد، با همه پوست و گوشت و استخوان و روح و روانم، بدبختی را احساس کردم.
اگر بدبخت نبودیم، مدیری که با حمایت ما مردم به مدیریت رسیده و در این سالها بر خر مراد سوار شده است و هر کار که دلش خواسته با ما و شهر و کشورمان کرده، نمیتوانست به همین سادگی ما را با واژه نامتعارف اخلاقی، بدبخت بنوازد.
اگر بدبخت نبودیم، ساعتها وقت خود را مقابل رسانه ملی صرف نمیکردیم تا تصویری از سیاهی و فساد و رانتخواری و کمکاری را از زبان افراد منحصربهفردی که بین ۸۵ میلیون نفر، فقط آنها مورد تایید شورای نگهبان قرارگرفته بودند، بشنویم.
اگر بدبخت نبودیم، نمیتوانستیم ساعتهای متوالی، سخنانی را از زبان کسانی بشنویم که مثل اینکه همین چندساعت قبل از مترقیترین کشورهای جهان، پای مبارک را در این سرزمین گذاشتهاند.
اگر بدبخت نبودیم، حداقل سوال میکردیم که شما بزرگواران که در همه این سالها وزیر و وکیل و شهردار و قاضی و استاندار و دکتر و مهندس بوده و از بالاترین مقامات کشور ما هستید، چگونه این همه اطلاعات از رانت و فساد و دروغ و تزویر و ریاکاری داشتهاید و سکوت کردهاید؟
اگر بدبخت نبودیم، بعد از هر مناظره تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری، دست به شکوائیه میبردیم و عرض حالی برای مقامات قضایی و امنیتی مینوشتیم که براساس فرمایشات فلان شخصیت در مناظره دیروز به تاریخ ذیل، علیه فلان موضوع، بهعنوان یک شهروند، طرح دعوی میکردیم.
اگر بدبخت نبودیم، نمیشد این همه ستم که بر ما رفته را توسط باوفاترین یاران نظام در رسانه ملی بشنویم و بازهم شبها کپه مرگمان را آسودهخیال بگذاریم.
اگر بدبخت نبودیم، حداقل کنجکاو میشدیم ببینیم کجای این حرفها راست یا دروغ است و شنیدن این سخنان متهورانه از زبان بالاترین مسئولین نظام را بهانه میکردیم و به بررسی شرایط میپرداختیم.
اگر بدبخت نبودیم، با هربار انتخابات به کسانی رای نمیدادیم که با رای ناقابل ما به پست و مقامی مادامالعمر برسند و فریاد بزنند که این مردم بدبخت، چنین و چنانند.
قبول داریم که ما مردم بدبختی هستیم، حق با شما مسئولین خوشبخت است اما اجازه دهید ما هم شما را با رعایت اخلاق خوشبخت صدا بزنیم و گاهی درددل کنیم.
شما مدیران خوشبخت، آیا روزهای انقلاب را به یاد دارید؟ به یاد دارید که پیرزن فرسوده، سرما را تحمل میکرد تا پیت نفت بیست لیتری خود را به همسایه بیمارش برساند؟
شما مدیران خوشبخت، که یک روز خودتان جنگیدید، آیا بچههای این سرزمین، همرزمان شهیدتان را که برای حفظ میز و صندلی امروز شما جنگیدند را به یاد میآورید؟
شما مدیران خوشبخت، آیا گریههای آرام کودکانمان را که در تاریکی و زیر صدای بمباران جنگ شهرها بزرگ و بزرگتر شدند، به یاد میآورید؟
شما مدیران خوشبخت، آیا هرگز در این سالها، در صف نان و پنیر و شیر و مرغ و ماست و دوغ و شکر و کوفت و زهرمار ایستادهاید؟
شما مدیران خوشبخت، آیا هرگز برای یک تلویزیون سیاهوسفید ثبتنام کرده و در قرعهکشی آن شرکت کردهاید؟
شما مدیران خوشبخت، هرگز زن حاملهای با دو بچه کوچک که به چادرش آویزان بودهاند را برای فروش یک کوپن ناچیز سهمیه خود دیدهاید؟
شما مدیران خوشبخت، این آگهیهای فروش کلیه و چشم و دل و جگر و کلهپاچه را بر در و دیوارهای شهر میبینید؟
شما مدیران خوشبخت، این جوانان پیر شده و گرفتار در افیون و شیشه و تریاک و هروئین در زیر پلهای شهر و کنار اتوبانها و میان پارکها را از نزدیک دیدهاید؟
شما مدیران خوشبخت، از بیکاری صدها هزار جوان تحصیلکرده و جویای کار با دستمزدهای بخور و نمیر با خبر هستید؟
آقایان مدیران خوشبخت، میتوان از خوشبختی شما و بدبختی ما مردم، بسیار نوشت، میتوان رمان نوشت، شاهنامهای در بحرطویل سرود که خواندن آن روزها طول بکشد، اما یک ستون روزنامه فقط ۸۰۰ کلمه جا دارد.
شما مدیران خوشبخت، حالتان را ببرید، گاز بدهید، اتوبان در اختیار شماست، پشت شیشههای دودی اتومبیلها بنشینید و مامردم بدبخت را سیاه ببینید، اما باورکنید ما سیاه نیستیم، از این بازی تشریفاتی که برای حضورتان در سیما تدارک دیدهاند خوشحالیم، وسط سریال، تصویر مبارکتان را میبینیم، با ماشین تشریفات چشمکزنان از راه میرسید، تصویر بزرگتان از بام سیما آویزان میشود، فرش قرمز میگسترند، چتری برایتان میگشایند، مجریان کمر خم میکنند و شما مدیران خوشبخت به ما مردم بدبخت لبخند میزنید و ما از خوشبختی شما خوشحالیم و میخندیم.
آقایان مسئولین، مناظرههای ۱۲ سال قبل فراموش شد، مناظرههای ۸ سال قبل تمام شد، مناظرههای فحاشی ۴ سال قبل هم تبدیل به خاطره شد، مناظرههای یکی دو هفته گذشته هم خاک خواهند گرفت، تا فردا پسفردا، رئیسجمهور جدیدی خواهیم داشت، هر که باشد، رئیس همه جمهوری است، رئیسجمهور همه ما مردم ایران است، انتظار بزرگی نداریم، فقط لطفا کاری کنید که بازهم ۴ سال دیگر، کسی ما را مردم بدبخت خطاب نکند. همین
ارسال نظر