آقای دولت در این ساعات آخر فکری بکنید
ناصر بزرگمهر - مدیر مسئول
«مناسبات اقتصادی و اجتماعی غلط یعنی چه؟ یعنی رواج قاچاق، رباخواری، مصرفگرایی افراطی، گرایش به تفاخر در استفاده از مصنوعات خارجی در مقابل نمونههای داخلی آن.
وقتی مناسبات غلط اقتصادی در جامعه حاکم باشد، وقتی رانتخواری رواج داشته باشد، وقتی سوءاستفاده از قدرت برای بهدست آوردن ثروتهای بادآورده رواج داشته باشد، کسی که تولیدکننده و زحمتکش واقعی است، ناامید میشود، کشاورزی که زحمت میکشد، صنعتکاری که تولید میکند، سرمایهداری که سرمایهگذاری میکند، معدنکاری که عرق میریزد، معلمی که در مدرسه درس میگوید، استادی که در دانشگاه تدریس میکند، وقتی میبینند که راه برای مناسبات غلط اقتصادی در جامعه باز است و با آن برخورد نمیشود، مأیوس میشوند.»
باید جلو دزدی، قاچاق، اختلاس و رانتخواری گرفته شود. دولت و سایر قوا باید از تضییع حقوق ملت و بیتالمال جلوگیری کنند.
اگر این سخنان که در زمینه مناسبات غلط اقتصادی در بالا نوشته شد توسط من یا یک روزنامهنگار در یک روزنامه یا توسط یک اقتصاددان در سیما گفته میشد، فریاد وامصیبتا بلند میشد و حتما روزنامه اخطار میگرفت و توقیف میشد.
اما این فرمایشات رهبر معظم انقلاب است؛ فریاد ایشان است که با صدای آرام از اوضاع اقتصادی بلند شده است.
آقای دولت در حال پایان، آقای دولت آینده، شما هم بدانید، تا کی میتوان در برابر این وضع اقتصادی سکوت کرد.
دولت در حال پایان، همیشه فکر میکرد با دعوت نکردن از چهار روزنامهنگار منتقد و جمع کردن چهار روزنامه خودی و سوالهای بیربط و تعریف و تمجید توسط نخودیها در حضور رئیسجمهوری، مشکلات اقتصادی کشور حل میشود که در این ۸ سال نهتنها حل نشد، بلکه دهها برابر شد.
تا وقتی معاونان و وزرا و مدیرانعامل دولتی با اتومبیلهای دورشو و کورشو رفتوآمد کنند و آقای معاون رئیسجمهوری که همه پول و بودجه و برنامهریزی در دستان مبارکشان است، در سیمای جمهوری اسلامی بفرمایند از من سوال نکنید چون اطلاعی از قیمتها و بازار ندارم و همسر مکرمه این وظایف را انجام میدهند، مشکل تورم حل نمیشود.
اصلا فرض کنیم که خود آقایان هفتهای یک بار به بقالی محله و بازار میوه و ترهبار شهرداری میروند و خرید خانه را انجام میدهند؛ خب با حقوق و درآمدهای چندده میلیونی و میلیاردی مگر متوجه تورم و گرانی میشوند. وقتی مسئول رفاهزده و سرمایهدار بیغم و مرفه بیدرد، مسئولیتها و میز و مقامها را اشغال کرده و برجسازان و واردکنندگان در اتاقهای بازرگانی با دلارهای ۴۲۰۰ تومانی جهانگیری تجارت میکنند و روزگار خوش را میگذرانند، معلوم است که تغییری در وضعیت تورم و گرانی و اقتصاد بهوجود نمیآید. تا لحظهای که یک مسئول خودش از مزایای گرانی استفاده میکند و ارزش برجهای ساختهشدهاش در جردن و فرشته و لواسان یکباره از یک به ۱۰ تبدیل میشود، از این تورم لجامگسیخته و اقتصاد بیسروسامان لذت میبرد. وقتی واردکننده میتواند با رانت و زدوبند دلار ۴۲۰۰ تومانی بگیرد و آن را ۲۴۲۰۰ تومان بفروشد، از گرانی ارز و دلار و سکه لذت میبرد.
این آقای رئیسجمهوری است که میگوید چندمیلیارد دلار برگشت نشده است، این وزیر خارجه است که میگوید چند میلیارد دلار گم شده است، این نماینده مجلس است که میگوید چند میلیارد دلار بلاتکلیف است؛ این افراد دو تا روزنامهنگار معمولی نیستند.
آقای دولت
بارها نوشتیم و گفتیم لیست افرادی را که در جریان گران کردن ارز و اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی بودهاند از شخص آقای رئیسجمهوری تا وزرا و بانک مرکزی و کارشناسان و مشاورین و منشیها و آبدارچیها را اعلام کنید تا مسئولان امنیتی بررسی کنند که چه کسانی از بستگان و آشنایان آقایان و خانمها در آن چند روز ارز تهیه کردند؟ تا فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره یک رانت مشخص شود.
اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی جهانگیری که امروز حتی آقای رئیسجمهوری و رئیس بانک مرکزی وقت مسئولیت آن را برعهده نمیگیرند و به احتمال زیاد شخص آقای معاون اول هم در آینده نهچندان دور خواهد گفت من هم با آن موافق نبودم، اگر خیانت نباشد، حداقل همه گرفتاریهای مردم و دولت در شرایط حاضر از این تصمیم غلط آغاز شده و باید پیشنهاددهندگان و تصمیمگیرندگان آن به ملت معرفی شوند و حداقل معلوم شود که چه قصد و نیتی در سر داشتند و چه منافعی از آن نصیبشان شده است؟
آقای دولت
همه کمبودهای ریالی بانک مرکزی و ورشکستگی بانکهای خصوصی و دولتی از گران شدن ارز و ساختمان جبران شد. حالا در ساعات پایانی وقت دولت هستیم؛ آیا وقت آن نشده که با همین باقیمانده ارز و دلار و سکه، به این وضعیت گرانی و تورم خاتمه دهید. اگر مشکل مدیریت دارید، مدیر وارد کنید. وارد کردن مدیر کمهزینهتر از وارد کردن مربی فوتبال است.
آقای دولت رو به پایان و آقای دولت آینده
بهانههای مناسبتی هیچ مشکلی را از صنعت، معدن، تجارت، بانکها، بورس، فرهنگ، هنر، کشاورزی، دریا، جنگل، مراتع، بیابانها، خیابانها، مسکن، بیکاری، آموزش، پرورش، بنزین، نفت، پتروشیمی، آب، برق، گاز، مخابرات و هزار موضوع اجتماعی و اقتصادی حل نمیکند.
برای چند سال، حداقل در ۴ سال دولت آینده، جشنهای مناسبتی و خندهآور را تعطیل کنید. بگویید همین بودجههای حداقلی را صرفهجویی کنند. از روزهای مناسبتی در تقویمها جز سورچرانی و تلف شدن یک روز و بالا رفتن یک عده روی صحنه، چیزی نصیب ملت و صنعت و معدن و تجارت نخواهد شد.
ارسال نظر