بریکس تغییر نقش داد! | پوتین چه نیتی در سر دارد؟
دیپلماسی ایران امروز در خدمت میدان است. وزیر خارجه ظرف ۲۰ روز به ۱۱ کشور منطقه سفر کرده و موضوع همه آنها جنگ احتمالی با اسرائیل بوده. حضور مسعود پزشکیان در اجلاس بریکس هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود. اما آیا گروه موسوم قدرتهای اقتصادی نوظهور میتواند یا اصلا میخواهد که مهمترین درگیری قرن را فیصله بدهد؟
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه میزبان اجلاس دو روزه گروه بریکس پلاس در شهر کازان روسیه است؛ نشستی که قرار است بین اعضای موسس یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به انضمام کشورهای تازه وارد یعنی ایران، عربستان، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی برگزار شود و ایران در بالاترین سطح یعنی رئیسجمهور در این نشست حاضر خواهد شد.
همه موضوعات دیپلماتیک ایران در حال حاضر به حالت تعلیق در آمده و تنها موضوع مورد بحث با جهان، مساله حمله احتمالی اسرائیل به ایران است. وزیر خارجه ایران در ۲۰ روز گذشته به ۱۱ کشور منطقه سفر کرده و در تمام این سفرها مساله اصلی، جنگ خاورمیانه بوده است. بنا به اذعان وزیر خارجه همه چالشهای سابق از جمله موضوع احیای برجام هم در حال حاضر کنار گذاشته شده و کانالهای ارتباطی با غرب در این رابطه هم استندبای جنگ شدهاند. حضور رئیس جمهور ایران در نشست بریکس و مذاکرات احتمالی او با سران کشورهای عضو این بلوک قدرت در حاشیه نشست هم از این قاعده مستثنا نیست. آنچه در مورد نشست امسال بریکس مهم است، موضع کشورهای کلیدی عضو این بلوک درباره جنگ خاورمیانه و به طور خاص، درگیری میان ایران و اسرائیل است.
رویداد۲۴ در این گزارش موضع روسیه، چین و هند به عنوان اصلیترین کشورهای عضو بریکس در ارتباط با درگیریهای بین ایران و اسرائیل را بررسی کرده و نقش این بلوک بر تحولات بین المللی آتی را مورد بررسی قرار داده است.
آیا جهان چند قطبی بریکس میتواند خاورمیانه را از باتلاق جنگ نجات دهد؟
ظهور بریکس نقل قولی از آنتونیو گرامشی را به یاد ما میآورد. گرامشی میگفت «دنیای قدیم در حال مرگ است و دنیای جدید در تلاش است تا متولد شود». گرامشی در ادامه میگوید «اکنون زمان هیولاهاست». این نقل قول توضیح مناسبی برای جهان چند قطبی بعد از جنگ سرد است. جهانی که شاهد حملات بیوقفه اسرائیل به دشمنانش است و در لبه پرتگاه یک جنگ تمامعیار در منطقه مهم خاورمیانه قرار گرفته، اما هیچ نیرویی قادر به توقف این سگ هار- به تعبیر موشه دایان، فرمانده نظامی و وزیر دفاع سابق اسرائیل- نیست.
اسرائیل هار شده و به جان منطقه از حزبالله و حماس گرفته تا ایران افتاده است. میزان تلفات غیرنظامیان در حملات اسرائیل به غزه و لبنان به حدی بالا بوده که موج تظاهراتهای ضداسرائیلی از غرب تا شرق را در نوردیده. بیانیه دانشجویان هاروارد «رژیم اسرائیل را مسئول تمام خشونتهای آشکار جنگ» خوانده است. این وضعیت حمایت مستقیم غرب از اسرائیل را هم با چالش مواجه کرده است.
بریکس در چنین جهانی با داعیه نظم نوین مبتنی بر چند قطبی گرایی تشکیل شده. این قطببندی جدید قرار بود به یک بازدارندگی جمعی منجر شود، اما حاصل چیزی جز هرج و مرج نیست. آشوب، اشکال جهان چندقطبی نیست، ویژگی آن است. در جنگی که هیچ میانجی و جلوداری ندارد، هر قطب منافع خودش را بدون توجه به منافع جمعی اعضای بلوکهای سابق دنبال میکند.
روسیه چه موضعی درباره جنگ ایران و اسرائیل دارد؟
ولادیمیر پوتین در روزهای گذشته اعلام آمادگی کرده که میان ایران و اسرائیل، میانجیگری کند. او گفته: «ما با اسرائیل در ارتباط هستیم. ما با ایران در ارتباط هستیم. ما روابط مطمئنی داریم. ما میخواهیم که تبادل ضربات زمانی متوقف شود. برای این هدف باید راهحلی پیدا شود که طرفین را راضی کند.»
روسیه، هند و چین در باتلاق جنگ ایران و اسرائیل | آیا جهان چندقطبی بریکس میتواند خاورمیانه را از جنگ تمام عیار نجات دهد؟
ایران به این اعلامیه پاسخ صریحی داده و درخواست میانجیگری روسیه را «بیمعنا» خوانده است. اما جالب است بدانید همین اعلام آمادگی هم یک پدیده متاخر بعد از ماهها درگیری میان ایران و اسرائیل بوده است.
سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین حول محور جهان چندقطبی تنظیم شده که جایگزینی برای نظم جهانی به رهبری آمریکاست. گروههایی مانند بریکس هم با همین هدف توسط روسیه بنیان نهاده شدهاند.
یک توافق بین تحلیل گران وجود دارد و آن اینکه روسیه جنگ نمیخواهد، اما درگیر یک تناقض است. آنها میگویند روسیه از یک سو از ادامه درگیری اسرائیل سود میبرد و از یک سو درگیری ادامهدار در خاورمیانه به نفع آنها نیست. سود روسیه در مشغولشدن آمریکا به عنوان متحد اصلی اسرائیل به ویژه در ابعاد نظامی است که باعث میشود کمکهای نظامی ایالات متحده به اوکراین تحت الشعاع قرار بگیرد.
اما همزمان روسیه در جنگ اوکراین به کمکهای نظامی ایران هم وابسته بوده است. درگیری بیشتر تهران در جنگ منطقه به منزله به خطر افتادن این حمایتهای نظامی خواهد بود. از سوی دیگر یک جنگ تمامعیار بین ایران و اسرائیل به معنای حمله اسرائیل به زیرساختهایی در ایران است که بخش مهمی از آن نتیجه سرمایهگذاریهای مشترک روسیه و ایران است؛ پروژههای گازی، کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب و همکاریهای اقتصادی دیگر.
اما آنچه در عمل به نظر میرسد این است که روسیه از وضعیت آشوب در خاورمیانه سود میبرد. این درگیری حواس آمریکاییها را از اوکراین پرت میکند، اما همزمان روسیه خواستار یک جنگ واقعی در منطقه نیست. روسیه آنقدر درگیر جنگ با اوکراین است که زمانی برای ورود به یک جنگ دیگر ندارد.
روسیه نه در عملیات وعده صادق یک و نه در عملیات وعده صادق دو هرگز به طور مستقیم از ایران حمایت نکرده بلکه تنها از هر دو طرف خواسته تا خویشتنداری نشان دهند.
بنیاد کارنگی در گزارشی تحلیلی نوشته مسکو ترجیح میدهد به جای درگیرشدن مستقیم در جنگ خاورمیانه، خودش را با شرایط وفق دهد. روسیه نه میتواند و نه میخواهد که ایران از درگیری با اسرائیل و آمریکا نجات دهد.
تناقض اینجا شکل میگیرد؛ مسکو روزبهروز نیاز کمتری به تجهیزات نظامی ایران خواهد داشت. حجم تجارت با ایران هم برای روسیه قابل توجه نیست و تنها یک درصد از کل گردش مالی این کشور را تشکیل میدهد؛ بنابراین حتی توقف کامل این تجارت هم ضرر بزرگی به روسیه وارد نمیکند. ادامه درگیری و حتی تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه میتواند قیمت جهانی نفت را بالا ببرد و این به سود روسیه به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و گاز جهان خواهد بود. یکی از اهداف مورد نظر اسرائیل در ایران، برنامه تولید نفت کشور است. در صورت هدف قرار گرفتن میادین نفتی ایران و اقدام احتمالی ایران برای بستن تنگه هرمز، جریان نفت از خاورمیانه قطع میشود و چشم امید بازارهای بین المللی به روسیه خواهد بود.
در عین حال، روسیه که یک زمانی از بی ثباتی در منطقه (نمونههای سوریه و لیبی را به خاطر بیاورید) بیشترین سود را برده تا خود را به عنوان ضامن امنیت منطقه جا بزند، امروز بیش از حد درگیر جنگ با اوکراین است و میداند که نمیتواند مانند سابق از مزایای جنگ در خاورمیانه بهره ببرد.
بنیاد کارنگی در گزارش خود میگوید درگیری در خاورمیانه، مادامی که به یک جنگ تمام عیار تبدیل نشود، برای کرملین فاجعه نخواهد بود.
چین چه موضعی درباره جنگ ایران و اسرائیل دارد؟
پکن قطب مهم دیگر جهان و از بنیانگذاران بریکس است. سکوت چین در برابر درگیریهای خاورمیانه، کر کننده است. اکونومیست به تازگی تحلیل جالبی درباره رفتار چین در قبال جنگ ایران و اسرائیل منتشر کرده است. این نشریه در مقاله خود گفته چین تمایل چندانی به افزایش تنشها ندارد.
چین از نفت ایران منتفع میشود. بر اساس برآوردها، ۱۰ تا ۱۵ درصد واردات نفت چین از طریق ایران تامین میشود. این یعنی بخش اعظم صادرات نفت ایران به چین میرود. چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت خارجی جهان نگران تاثیرات احتمالی جنگ گسترده در خاورمیانه بر عرضه و قیمت انرژی است. ایران نفت خود را ارزان میفروشد. حمله اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران میتواند چین را وادار کند که وابستگی خود به دیگر تامین کنندگان گرانتر نظیر عربستان را افزایش دهد. اما محمولههای نفتی عربستان نیز ممکن است در تنگه هرمز یا دریای سیاه بر اثر شلیک موشکهای ایران یا گروه حوثیهای یمن گرفتار شوند.
با این حال اکونومیست نوشته حتی این سناریو هم برای چین فاجعه بار نیست، چون این کشور مقادیر زیادی نفت ذخیره کرده که برای سه یا چهار ماه آینده این کشور کافیست.
نشریه اکونومیست به نقش فزاینده چین در منطقه از جمله میانجی گری آنها بین ایران و عربستان و گروههای رقیب فلسطینی از جمله فتح و حماس در پکن و پروژه یک کمربند یک جاده اشاره کرده و نوشت: با این حال ظاهرا چین منفعت بیشتری از گرفتار شدن آمریکا در خاورمیانه میبرد تا تلاش برای کمک به کنترل ایران. احتمالا از نظر چینی ها، آمریکایی که درگیر جنگهای مختلف در اوکراین و خاورمیانه باشد، اشتهای چندانی برای تقابل با پکن بر سر تایوان یا دریای چین جنوبی نخواهد داشت.
چین تمام دوستان خود را برای گرفتن آرام و قرار از آمریکا مفید میداند. اما در عین حال با آنها با احتیاط برخورد میکند و در مقابسه با سایر اعضای گروه چهار کشور، اشتهای کمتری نسبت به ریسک پذیری از خود نشان میدهد. در خاورمیانه، پکن به دنبال گرفتار شدن در یک نزاع پیچیده نیست. اگر واقعا جنگی بین ایران و اسرائیل در بگیرد، رهبران پکن احتمالا عقب نشسته و صرفا نظاره گر خواهند بود. آنها صرفا آرزو خواهند کرد که منافع چین در این زد و خورد آسیبی نبیند.
هند چه موضعی درباره جنگ ایران و اسرائیل دارد؟
هند، دیگر بنیانگذار بریکس رسما حامی اسرائیل است. تصاویر شادی اسرائیلیها در خیابان بعد از ترور چهرههای کلیدی حماس و حزب الله که حتی در رسانههای اسرائیلی هم به ندرت بازتاب پیدا میکرد، در رسانههای هندی دست به دست میشدند. مقامات و رسانههای هندی در حمایت مستقیم از اسرائیل در برابر حماس از هم سبقت میگیرند. اما این حمایتها تا زمانی که کیلومترها با منافع هندی فاصله داشته باشد، قابل قبول است. جنگ ایران و اسرائیل میتواند غرب آسیا را متاثر کند و تجارت جهانی، مسیرهای حیاتی کشتیرانی و خطوط حمل و نقلی را با اختلال روبه رو کند. این چیزی نیست که برای هند مطلوب باشد.
روزنامه «ایندین اکسپرس» هند به تازگی گزارشی درباره تاثیر جنگ بین ایران و اسرائیل بر هند نوشته و گفته: این جنگ به معنای اختلال طولانیمدت در مسیر حیاتی کشتیرانی دریای سرخ است. تشدید درگیریها در ماه اگوست میزان صادرات هند را به اندازه ۹ درصد کاهش داده بود. از سوی دیگر، چنین جنگی میتواند طرح IMEC را هم دچار مشکل کند. کوریدور ترکیبی که قرار است هند را از منطقه خلیج فارس به اروپا متصل کند و به این ترتیب وابستگی هند به کانال سوئز را کاهش داده و سرعت حرکت محمولهها را تا ۴۰ درصد افزایش دهد. در عین حال این طرح قرار است در رقابت با طرح یک کمربند یک جاده چین عمل کند. جنگی که خلیج فارس را به هر دلیلی تهدید کند، برنامههای هند را برهم خواهد زد.
از سوی دیگر، با آغاز یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل، امنیت انرژی هند در خطر خواهد افتاد. این درگیری میتواند واردات نفت و گاز مهم از طریق تنگه هرمز را مختل کند و منجر به افزایش قیمت نفت، افزایش تورم و بی ثباتی اقتصادی در هند شود. با وجود افزایش عرضه روسیه، خاورمیانه همچنان یک منطقه کلیدی برای واردات انرژی هند است.
ارسال نظر