در گفتگوی گسترش نیوز با وزیر پیشین صمت مطرح شد:
۶۰۰ کیلومتر تا آبادانی بیشتر ایران
وزیر پیشین صمت سواحل مکران را محلی مهم وحیاتی برای اقتصاد کشور تلقی کرد و از علاقهمندانی که توانایی مدیریت و همچنین نیروى انسانى و منابع مالی در اختیار دارند درخواست کرد که در این ۶۰۰ کیلومتر سرمایهگذاری کنند.
استقلال از دل خودکفایی بهدست میآید و بخش زیادی از بار آن بر دوش صنعت است. گاهی با تولید، خودکفایی حاصل میشود اما نسبت این خودکفایی با فناوری روز جهانی غریب است. تولید همراه با فنون جدید و روزآمدی، توسعه را برای اقتصاد کشورها رقم میزند که در انقلاب چهارم صنعتی مسئلهای مهم بهشمار میرود.
پیش از انقلاب، ۵ برنامه توسعه نوشته و با وقفهای حدود ۱۰ ساله، نخستین برنامه توسعهای ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۶۸ تدوین شد. تا امروز ۶ برنامه توسعه برای کشور نوشته شده، با این وجود هنوز کشوری در حال توسعه بهشمار میرویم. چرایی این امر را گسترش نیوز در گفتوگویی با محمدرضا نعمتزاده، وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت پیگیری کرد.
وی در ۳ دوره سکاندار بزرگترین وزارتخانه کشور؛ یعنی صنعت، معدن و تجارت بوده است. تدوین نخستین برنامه ۵ ساله توسعه کشور مصادف با سکانداری نعمتزاده در وزارت صنایع دولت پنجم و ششم (اکبر هاشمی رفسنجانی) بود. از نعمتزاده بهعنوان یکی از چهرههای تاثیرگذار در صنعت ایران نام برده میشود. برخی از او بهعنوان یکی از افراد تاثیرگذار در صنعت کشور نام بردند. در ادامه بخش سوم و انتهایی گفتوگو گسترش نیوز با وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت در حوزه چرایی توسعهنیافتگی کشور را میخوانید.
(بخش اول مصاحبه را می توانید در اینجا و بخش دوم را اینجا مطالعه کنید)
از نظر شما تابآوری اقتصاد کشور در برابر تحریم فعلی تا چه اندازه مرهون صنعت پتروشیمی است؟
اگر بگویم سیاستهاى اقتصاد مقاومتی را ۱۰ بار خواندهام، غلو نکردهام، زیرا در آن مقطع وزیر بودم و احساس کردم که نقش صنعت پتروشیمی در این سیاستها بسیار مهم است.
معتقدم سیاست اقتصاد مقاومتی از بهترین سیاستهایی است که اعلامشده، زیرا دارای چندین رکن است؛ نخست تکیه بر توانمندى مردم دارد، اگر اصل یک و دو آن را نگاه کنید متوجه میشوید که این رکن اساسی شعار نیست، اما اینکه میگویند سکان اقتصاد را به بخش خصوصى بدهیم، یک شعار است زیرا هر آنچه دست بخش خصوصی است را میخواهند پس بگیرند، اما رهبر معظم انقلاب در این سیاستها معنای بخش خصوصى را مشخص کرده است.
دیگر رکن این سیاستها، تکیه بر دانش و دانشمندان وطنی است که صاحبنظر در زمینههای مختلف هستند. نکته قابلتوجه دیگر تعامل با جهان است که بهدلیل برخی شرایط سیاسی کشور ما را در ارتباطات بینالمللی عقب نگه داشته است. یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد مقاومتی صادرات است، بهویژه صادرات با ارزشافزوده. بهعنوان مثال، نفت طی فرآیندی تبدیل به برق شده و بعد برق صادر شود، یا نفت تبدیل به محصول و سپس آن محصول صادر شود. یا میتوان از برق در تولید فولاد استفاده و سپس فولاد را صادر کرد. در سیاستهای اقتصاد مقاومتی تاکید شده فرآوردههای خام نفتى را به پتروشیمى تبدیل کنیم و صنعت پتروشیمى را توسعه دهیم.
امسال رهبر معظم انقلاب سال جهش تولید نامگذاری کردند، باید بگویم در آن مقطع که ۸ سال و نیم در پتروشیمى مسئولیت داشتم به اتفاق تمام همکاران جهش تولید را در صنعت پتروشیمی محقق کردیم. البته تعبیر من از جهش این نیست که مثلا ۳۰ درصد به ۵۰ درصد برسد. آن زمان سهم ما در تولید پتروشیمی در جهان ۰.۳ درصد بود، بررسی کردیم چقدر نفت خام تولید و صادر میکنیم نتایج نشان داد ۵ تا ۶ درصد صادرات خام داریم، این در حالی است که در ۴ دهه همه مخالف صادرات مواد خام بودهاند. اما در عمل بهگونهای دیگر رفتار میکردند. سعی کردیم این آمار را کاهش دهیم. سالهای ۷۶ و ۷۷ پیشبینی بر این بود که مبنای صادرات براساس محصولات با ارزشافزوده به رقم ۵درصد برسد؛ یعنى ۱۵ برابر بیشتر از صادرات نفت. این حق ملت است که با هیدروکربور خام خدادادى به این سطح از ارزشافزوده صادرات برسیم. به همین دلیل به برسی موقعیت رقبا پرداختیم.
حتی با عربستان که بزرگترین تولیدکننده محصولات پتروشیمى است، جلسه برگزار شد. اهدافى را برای چشمانداز پتروشیمى ۱۴۰۴ تعریف کردیم. این هدفگذاری برای رسیدن به رتبه نخست در حوزه تولید متانول یا اورهآمونیاک در منطقه بود. بعدها این هدفگذاری برای کل محصولات پتروشیمى انجام شد اما در اینباره موفق عمل نکردیم و تنها در متانول و اورهآمونیاک رتبه نخست را از آن ایران کردیم. امروز خوشبختانه یکى از منابع درآمدى کشور هم از نظر ریالی و هم ارزی مربوط به صنایع پتروشیمى است. اکنون چندین پروژه پتروشیمى که زیر نظر بخش خصوصى و بانکهاست که از من درخواست همکاری و مشاوره داشتند. دو پروژه در جنوب کشور تعریف شده که یکی در سواحل مکران و دیگری در سواحل خلیجفارس قرار دارد. بر خلاف برخی که عنوان میکنند این صنعت جزو اولویت ما نیست، یقین دارم این صنعت مزیتهای زیادی برای اقتصاد کشور بههمراه دارد. این امر نهتنها برای پوشش نیاز بازار داخل لازم است، بلکه باید بتوانیم سهمی نیز در بازار بینالملل داشته باشیم.
به همین دلیل اواخر مسئولیتم در پتروشیمى به این فکر افتادم که خارج از ایران در صنعت پتروشیمى سرمایهگذاری کنیم و واحدهایى که داراى دانش فنى بالا و برند هستند را خریداری کنیم. در مناقصه و مزایدههایی شرکت کردیم و برنده هم شدیم اما متاسفانه بهدلیل فشار امریکا به آن شرکت که ٥٠ درصد آن برای یک شرکت معروف نفتى (شل) بود، عذرخواهى کرده و عنوان کرد امریکا ما را در تنگنا قرار داده و گفته باید با یکی از دو کشور ایران یا امریکا همکاری داشته باشیم. بعد از ما، عربستان توانست چندین شرکت اروپاییامریکایی را خریداری و از برند و نام آنها استفاده کند. بهعنوان مثال، بخش پلىکربنات جنرالالکتریک امریکا را به ۲.۵ میلیارد دلار خرید و امروز بزرگترین تولیدکننده پلىکربنات جهان بهشمار میرود. اگر میخواهیم جهشى در مقیاس جهانى انجام دهیم باید اینچنین کارهای بزرگی را در برنامههای خود داشته باشیم. ما میتوانیم در دورترین نقاط جهان پالایشگاه با سهم ۳۰ تا ۵۰ درصدی داشته باشیم و نفت خام را بهجای صادرات، در پالایشگاه کشورهای دیگر به محصولی با ارزشافزوده تبدیل کنیم؛ بنابراین هم میتوانیم نفت را صادر کنیم و هم ارزآوری بالا با صادرات محصولات پتروشیمی داشته باشیم. معتقدم توسعه صنعت پتروشیمى باید در داخل و خارج از کشور با تکیه بر منابع داخلی باشد.
بهعنوان مثال، کاندنسیت (میعانات گازى خام) صادر میکنیم اما اغلب مشکل صادرات داریم. کشتى روى آب اجاره میکنیم، بهعنوان انبار از آن استفاده میکنیم، صدها میلیون دلار فقط اجاره کشتى میدهیم. اما میتوانیم با راهاندازی صنایع پتروشیمی در کشوری همین کاندنسیت را آنجا تبدیل به محصول کنیم. در اینجا هم دوباره میرسیم به همان پرسش نخست شما که چرا کرهجنوبی توسعه اقتصادی دارد اما ایران خیر. با بررسی مدیریت این کشورها در صنایعی مانند پتروشیمی میتوانیم به این برسیم که کجاها اشتباه کردیم.
رهبر معظم انقلاب امسال را سال جهش تولید نامگذاری کرد اما آنقدر از جهان عقب هستیم که با حرکتهای ۱۰درصدی نمیتوانیم عقبماندگی گذشته را جبران و به جهش تولید دست پیدا کنیم.
مثالی دیگر بزنیم؛ در دولت سازندگی که وزیر صنایع بودم، برای ساخت بیمارستان سیمان نداشتیم، جاده کشیده شده بود اما بهدلیل کمبود سیمان ساخت پلها باقی مانده بود. مرحوم هاشمى اجازه واردات سیمان را داد، چون پروژههای عمرانى خوابیده بود. برای واردات سیمان ارز ۷ تومانى تخصیص داده شد اما میدانستیم این کار شدنی نیست، زیرا همسایگان ایران هم ظرفیت تولید به میزان کافی نداشتند. بهعنوان وزیر صنایع، کسانی را که پیشینه فعالیت سیمانى داشتند را گردهم آوردم. در این جلسات تاکید کردم با راهاندازی یک یا دو کارخانه راه بهجایی نمیبریم و نیاز است تعداد بیشتری کارخانه در حوزه تولید سیمان داشته باشیم.
برای آغاز این کار مصرف سرانه عراق، ترکیه و کشورهاى مانند اتحاد جماهیر شوروى را درآوردیم. ترکیه در آن مقطع زمانی بهازای هر نفر ١٢٠٠ کیلو سیمان مصرف میکرد، این آمار برای عراق ۸۰۰ کیلو سیمان برآورد شد. برای ایران زیر ۲۰۰ کیلو بود، زیرا صنعت سیمان نداشتیم. همین اعداد فاصله ما را با کشورهای همسایه نشان میدهد که چقدر عقب بودیم. در نتیجه با ۱۰ کارخانه سیمان شروع کردیم اما پاسخگو نبود. پس ۱۰ کارخانه دیگر به این تعداد افزوده شد.
در دوره صدرات من در دولت هاشمی ٢٠ کارخانه سیمان آغاز به کار کردند. اگر امروز ۱۰ برابر ظرفیت آن زمان سیمان در کشور تولید میکنیم، حاصل جهشی است که در آن دوره انجام شد. نتیجه این جهش در سال ٩٥ با صادرات ٢٠ میلیون تن سیمان نمود پیدا کرد و ایران نخستین صادرکننده سیمان در جهان شد. اما در ادامه بهدلیل ناامنیهایی که گروههایی مانند داعش در کشورهاى همسایه بهوجود آوردند، صادرات متوقف شد. البته تحریم نیز در این امر بیتاثیر نبود. با تمام مشکلات، امروز باز هم شاهدیم که کشور بین ١٣ تا ١٤ میلیون تن صادرات سیمان دارد. اگر ظرفیتها مورد بررسی و مطالعه قرار نمیگرفت، امروز این میزان صادرات سیمان نداشتیم. کشور دارای ظرفیتها و امکانات زیادی در بخشهای گوناگون است اما برای تحقق این اهداف باید مدیران همت کرده و سیاستگذاران به درستی تصمیمگیری کنند. در دولت یازدهم همین اتفاق برای فولاد رقم خورد.
در زمان سکانداری من در وزارت صنعت، معدن و تجارت مطالعات بسیاری در حوزه فولاد انجام دادیم. با مشاورههایی که انجام شد دادهها نشان داد میتوانیم برای افق ١٤٠٤، در حوزه فولاد ۵۵ میلیون تن تولید داشته باشیم که تا کنون بیش از ٣٠ میلیون تن تولید فولاد از این آمار محقق شده است.
سال گذشته حدود ۹ میلیارد دلار صادرات فولاد داشتیم، درحالیکه در ابتدای طرح در دولت یازدهم حدود ۸ میلیارد دلار فولاد وارد کشور شد. امیدوارم با همه تحریمها و مشکلات پیشآمده در ۴ سال آینده به هدف پیشبینیشده برای صنعت فولاد برسیم.
در ادامه بفرمایید توسعه سواحل مکران در چه مرحلهای قرار دارد؟
معتقدم مکانهایی که دارای ظرفیتها و امکانات خوبی هستند هر مدیرى، توانایی بهمنصه ظهور رساندن آن ظرفیتها را دارند اما هنر این است که در جاهاى سخت و محروم فعالیتهای اینچنینی داشته باشیم. من محمدرضا نـعــمـتزاده علاقهمند هستم که در کارهاى سخت مسئولیت بپذیرم. در نتیجه شهرکی پتروشیمى براى چابهار تعریف شد. مشاور گرفتیم و کار را با همکارى ساتا و استقبال سردار وحیدى وزیر دفاع دولت دهم شروع کردیم. یک سهم بهعنوان مدیریت با اخذ تضمین امانی به من داده شد. البته برخی مغرضانه گفتند این پتروشیمى برای نعمتزاده است.
اما اینگونه نیست، هنر من این بود که عدم را تبدیل به وجود کنم. آن شهرک پیشتر بیابان بود، محلی که بدون استفاده رهاشده بود اما امروز شاهد رشد و توسعه آن هستیم.
امید است با تلاشهای انجام شده این پروژه نیز به پایان برسد. با توجه به مطالعات و بررسیهایی که در دوران جنگ تحمیلی درباره استانهای غربی کشور داشتم در دولت هفتم و هشتم پیشنهاد دادم بهوسیله یک خط انتقال، مواد اولیه را از جنوب به غرب کشور انتقال دهیم و بهاین ترتیب واحدهای پتروشیمی را در استانهاى غربى کشور تاسیس کنیم؛ مشروط بر اینکه دولت بودجه این خط را بدهد.
این درخواست مورد پذیرش واقع شد که امروز میاندوآب، مهاباد، سنندج، کرمانشاه و ایلام دارای تاسیسات پتروشیمی هستند. اگرچه بهرهبرداری از این پروژهها طولانی بود اما به سرانجام رسید. برای تحقق این امر، سختیهای زیادی متحمل شدیم و شخصا مسیرهایی که قرار بود این خطوط لوله رد میشدند (از میان کوههای شمالی و زاگرس) را بازدید کردم. در آن زمان بسیاری معتقد بودند این امر شدنی نیست اما این پروژه هم با موفقیت به سرانجام رسید. درحالحاضر، پروژه پتروشیمی مکران را هم با همین دید دنبال میکنیم.
حدود ۲ ماه پیش که محمد اسلامى، وزیر راه و شهرسازی بهعنوان رئیس دبیرخانه مکران منصوب شد، آخرین وضعیت پروژه را از مرز پاکستان تا میناب و بندرعباس بررسی کردیم. نقاطى در این فاصله دیده میشود که بدون استفاده باقی ماندهاند، درحالیکه ظرفیت خوبی برای پروژههای گوناگون دارند.
وقتی به عمان نگاه میکنید از تمام زمینها و بسترها استفاده شده اما در ایران بسیاری از این زمینها بدون استفاده به حال خود رها شدهاند.
از علاقهمندانی که توانایی مدیریت دارند همچنین نیروى انسانى و منابع مالی در اختیار دارند درخواست دارم در این ۶۰۰ کیلومتر سرمایهگذاری کنند. این سرمایهگذاری میتواند در صنعت شیلات، کشاورزی یا هر صنعت دیگر باشد. میتوان مبادرت به راهاندازی مراکز گردشگرى کرد.
در جهان کشورها دنبال مرز آبى هستند که صنایع بزرگشان را آنجا تاسیس کنند ما دارای این سواحل هستیم اما از این ظرفیت بهرهبرداری لازم را نداریم.
من به آینده مکران خوشبین هستم به شرطی که وزیر راه و شهرسازی که مسئول دبیرخانه این پروژه است کمک کند پروژه در مسیر منطقی خود رو به جلو حرکت کند. بهطور قطع، اگر این پروژه به سرانجام برسد در ۱۰ سال آینده مرکزی آبرومند برای صنعت کشور خواهد بود. بهاین ترتیب سواحل مکران نعمتی برای اقتصاد کشور بهشمار میرود.
ارسال نظر