|

صمت گزارش می‌دهد؛

موانع توسعه رویکرد معدنکاری سبز

بهره‌برداری از معادن بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلف آن، می‌تواند پیامدهای ناخواسته فراوانی را به دنبال داشته باشد. بخش معدن و صنایع معدنی در بسیاری از کشورها ازجمله مهم‌ترین مسیرها در رسیدن به توسعه پایدار بوده است. این مهم در برخی از کشورهای دارای معدنی نیز علاوه بر اینکه منجر به توسعه پایدار نشده، بلکه به عنوان منبع اصلی درآمدی دولت، یک نظام ناکارآمد را به وجود آورده است.

صنعت موانع توسعه رویکرد معدنکاری سبز

وجود معادن و کانسنگ‌های معدنی در هر نقطه‌ای از دنیا که باشد برای آن منطقه یک امتیاز و غنیمت به شمار می‌آید که با یک مدیریت صحیح و کارآمد و برنامه‌ریزی دقیق می‌تواند به سکوی پرتابی برای آن منطقه مبدل گشته و شکوفایی و پیشرفت را به ارمغان آورد. برای عبور از این بحران مدیریت مسائل معدن خصوصا بسط معادن سبز را می‌توان پیشنهاد کرد. معدنکاری سبز که از سال ۲۰۰۲ در چین مطرح شد؛ به سرعت در کشورهای مختلف جهان مورد پذیرش قرار گرفت.

در بین مناطق مختلف جهان، کشورهای اروپایی با دارا بودن سهم ۴۵ درصدی از بازار جهانی معدنکاری سبز در سال ۲۰۲۰، در این زمینه پیشرو هستند. علت آن هم عواملی مانند تمرکز این کشورها بر پذیرش فناوری‌های معدنکاری سبز و حمایت‌های همه‌جانبه دولت از این فعالیت‌ها است. معدنکاری سبز نوع مدرنی از الگوی معدنکاری است که به طور فراگیر کارآیی استخراج منابع و اثرات زیست محیطی را مدنظر قرار داده و بیشینه کردن کارایی معدنکاری (بازیابی منابع)، کمیته کردن آثار زیست محیطی و ایجاد توازن و بهینه‌سازی منافع سرمایه‌گذاری و جامعه را دنبال می‌کند.

معدنکاری سبز میزان تقاضاهای موجود برای منابع که ناشی از توسعه اقتصادی است را تعدیل می‌کند. در جهت دست یافتن به زمینه‌ای مناسب از توسعه به خصوص توسعه پایدار منطقه ای، بهره گیری از امکانات و قابلیت‌های هر بخش از منطقه نیاز به برنامه‌ریزی دارد. بنابراین با برنامه‌ریزی درست و منطقی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی معدنکاری، اعمال نظارت هماهنگ به جنبه‌های مختلف و اتخاذ قوانین محکم می‌توان علاوه بر توسعه اقتصادی، جنبه‌های زیست محیطی و کالبدی را نیز تقویت کرد و این امر محقق نمی‌شود مگر با به کارگیری توسعه پایدار و معدنکاری سبز به عنوان پارادایم غالب در اقدامات، سیاست گذاری‌ها و طرح‌های توسعه معدنی. بنابراین به کارگیری ابعاد، اصول و اهداف معدنکاری سبز، راهبردی برای مدیریت بهینه هر پروژه معدنی است که منجر به شکل گیری وجهه مثبت عمومی فعالیت‌های معدنی، افزایش بهره‌وری، توسعه اقتصاد سبز، توسعه اجتماعی پایدار، تساوی حقوق اجتماعی، مدیریت زیست محیطی و اکولوژیکی می‌شود. مبحث معدنکاری سبز در ایران با دو چالش اساسی روبه‌رو است.

در وهله نخست، نبود قوانین منسجم و سیاست بلندمدت در این زمینه است. لذا لازم است ابتدا موارد قطعی و احتمالی مواجهه دو بخش معدن و محیط‌زیست بررسی شود. سپس ضوابط و قوانینی تدوین شود که در آینده هم محیط‌زیست و هم فعالان بخش معدن با مشکل جدی روبه‌رو نشوند.

 برای اعمال نظر در این زمینه، باید به ویژگی‌های معدن و مواد معدنی از جمله نوع ماده معدنی، میزان ذخیره، نحوه برداشت، نحوه فراوری و فاصله معدن از صنایع مربوطه توجه داشت. همچنین لازم است براساس شرایط هر معدن، برنامه روشنی برای نحوه اکتشاف، برداشت، حمل و بازگردانی معدن پس از پایان استخراج تدوین شود.

در وهله دوم، مشکلات اقتصادی است. در شرایط فعلی کشور، مسائل زیست‌محیطی از جمله ابرچالش‌های اقتصاد ایران در همه‌ی بخش‌های تولیدی محسوب می‌شود. زیرا پذیرش شرایط فعالیت همزمان با توجه به محیط‌زیست سبب افزایش هزینه‌های تولید می‌گردد. از این رو، بسیاری از فعالان تولید تمایلی به اجرای مسائل محیط‌زیست ندارند و تدوین و اجرای قوانین مرتبط با معدنکاری سبز پذیرش قوانین محیط زیستی را برای بخش معدن سختگیرانه‌تر می‌کند.

بنابراین می‌توان با ارائه تسهیلات و یارانه به واحدهای تولیدی، علاوه بر فعالیت‌های معدنی آنها را نسبت به انجام فعالیت‌های زیست‌محیطی ترغیب کرد. همچنین تسهیل شرایط برای اجرای گردشگری معدن و تبدیل معادن متروکه به مناطق پذیرای گردشگر، انگیزه اقتصادی بیشتری برای فعالان این حوزه ایجاد کرد.

روند مطالعاتی معدنکاری سبز

در سال ۲۰۰۳ برای نخستین بار واژه معدنکاری سبز در شماره ۴ مجله علم و تکنولوژی زغالسنگ کشور چین، توسط کیان مینگ گائو به کار رفت و دیدگاهی نوین در عرصه معدنکاری پایدار پیش روی صنعت معدن قرار گرفت. در سال ۲۰۰۷ میلادی طرحی با موضوع «راهکارهای معدن سبز» توسط شرکت EXTRACOR با مشارکت دولت کشور کلمبیا در این کشور با رویکرد استفاده از سوخت بیودیزلی آغاز شد. این طرح به منظور کاهش اثرات، حجم و هزینه‌های بالای سوخت دیزلی، حداکثر اشتغالزایی بومی، شکل گیری وجهه مثبت عمومی نسبت به فعالیت‌های معدنی و درآمدزایی بیشتر برای شرکت نامبرده انجام شد.

در ماه می‌سال ۲۰۰۷ میلادی مقاله‌ای با عنوان «معدنکاری سبز ذخایر زغال سنگ با سازگاری زیست محیطی» در کنفرانس بین‌المللی»مدیریت باطله، ژئوتکنولوژی زیست محیطی و توسعه پایدار جهانی» در کشور اسلونی توسط ژیالین ژو و همکاران ارائه شد. نقطه اصلی شروع این دیدگاه، بر بررسی قانون حرکت لایه‌ای برای ممانعت یا کاهش اثرات سوء معدنکاری زغال سنگ بر روی سایر منابع و محیط‌زیست استوار است. هدف، بیشینه کردن منافع اقتصادی است و چهارچوب کلی این روش حفاظت از منابع آب، کاهش میزان نشست سطحی در محدوده معدنکاری، استخراج همزمان زغال سنگ و متان رگه­های زغال­سنگ، کاهش باطله‌های سنگی و تبدیل زیرزمینی زغال سنگ به گاز است. ارتباط بین محدوده معدنکاری و محیط‌زیست اطراف در دوره پیش از شروع فعالیت معدنی موزون و سازگار است. ولی پس از معدنکاری، اثرات فعالیت ها، محیط‌زیست را دستخوش تغییرات قرار داده و این موجب مشکلات زیست محیطی عدیده‌ای مانند تخریب کشتزارها و ابنیه ها، مهاجرت روستاها، تصرف زمین‌ها به منظور انباشت باطله‌های سنگی، افت در شدت جریان رودخانه‌ها و نهرها، آلودگی و کاهش کیفیت ذخایر آب زیرزمینی، کویرزایی می‌شود. در ماه مه سال ۲۰۰۸ میلادی کارگاه مشترکی بین کشور کانادا و چین در شهر پکن با عنوان کارگاه معدنکاری سبز برگزار شد که به مطالعه معدن طلای جین شان در شمال چین با ذخیره‌ای بالغ بر ۲۵/۵ میلیون اونس طلا، نرخ استخراج ۲۰۰۰۰ تن در روز و تولید ۱۲۰۰۰۰ اونس در سال پرداخته و فعالیت‌های انجام شده در این معدن در قالب طرح معدنکاری سبز مورد بررسی قرار گرفت. عمده این فعالیت‌ها شامل موارد زیر است:

۱) کنترل پارامترهای کمّی و کیفی زیست محیطی با بکارگیری طرح جامع حفاظت زیست محیطی

۲) انباشت و نگهداری از قشر غنی خاک به منظور استفاده در طرح بازسازی

۳) استفاده از فناوری پیشرفته در فرآیند انحلال توده‌ای (استفاده از آسترها و روش‌های فرآوری پیشرفته، نبود حداقل نشتی و آلودگی، اتلاف تبخیری کمینه آب، بازیافت کامل آب، و بهره‌گیری از چال‌های نشتی سنجی)

۴) تلاش برای ایجاد زیرساخت‌های ایمنی و بهداشت و افزایش توان اقتصادی

۵) اشتغالزایی برای ساکنان بومی

در سال ۲۰۰۹ میلادی در مقاله‌ای از ششمین کنفرانس بین‌المللی دانش و فناوری معدنکاری با عنوان مطالعه ساز و کارهای مشوق معدنکاری سبز زغال سنگ مفهومی جامع تر از معدنکاری سبز توسط لو مینگ یین و همکاران ارائه شد. لو مینگ یین و همکاران معتقدند که معدنکاری سبز نوع مدرنی از الگوی معدنکاری است که به طور فراگیر کارآیی استخراج منابع و اثرات زیست محیطی را مد نظر قرار داده و بیشینه کردن کارآیی معدنکاری (بازیابی منابع)، کمینه کردن آثار زیست محیطی و ایجاد توازن و بهینه‌سازی منافع سرمایه‌گذاری و جامعه را دنبال می‌کند. معدنکاری سبز میزان تقاضاهای موجود برای منابع که ناشی از توسعه اقتصادی است، تعدیل می‌کند. آنها همچنین موانع توسعه معدنکاری سبز را (۱) موانع فروش، (۲) موانع سازمانی و (۳) موانع فنی بیان کردند و سیاست‌های ترغیب بازار، دولت و تکنولوژی را راهکار مقابله با این موانع برشمردند.

در ماه می‌سال ۲۰۰۹ میلادی سازمان Natural Resources Canada به معرفی مفهومی با عنوان «پیشگام معدنکاری سبز» پرداخت.

در ماه فوریه سال ۲۰۱۰ میلادی گزارشی توسط وزارت محیط‌زیست کشور اندونزی تحت عنوان«سیاست دولت اندونزی در معدنکاری سبز» منتشر کرد. اقتصاد سبز نوعی الگوی توسعه‌ای است که بر پایه روش کارآمدیِ منابع با تأکید بر کاهش فقر، ایجاد فرصت‌های شغلی آبرومند و تضمین رشد پایدار اقتصادی است. آرمان این اقتصاد وضعیت رفاهی توسعه یافته و تساوی حقوق اجتماعی همراه با کاهش قابل ملاحظه در ریسک زیست محیطی است و شامل موارد زیر است:

۱) ظرفیت سازی، بهره‌برداری و مدیریت منابع طبیعی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر

۲)‌ محافظت از منابع آبی و انرژی و تنوع منابع طبیعی محلی

۳) کنترل آلودگی‌ها و تخریب‌های زیست محیطی و کنترل بلایای طبیعی

در سال ۲۰۱۰ مقاله دیگری با عنوان «نخستین تجربه ایجاد معادن سبز در معدن سنگ آهک» در معدن تانگشان سانیو در ایالت هبی کشور چین توسط ژو مینگ و همکاران منتشر شد. ژو و همکاران معتقدند با توجه به اینکه در اثر معدنکاری روباز محیط‌زیست صدمه می‌بیند، نوعی ریسک بالقوه در محدوده معدنکاری ایجاد می‌شود.

این ریسک‌های زیست محیطی می‌بایست طی راه‌حلی به موقع تحت کنترل درآورده شوند. همچنین بیان کردند که طرح جامع درمان محیط‌زیست باید ایمنی تولید، توسعه پایدار معدنکاری، توسعه و بهره‌برداری پیوسته منابع با هزینه‌ای بهینه، و درمان و بهبود شرایط زیست محیطی را بر طبق ملزومات تحقق معدنکاری سبز مد نظر قرار دهد. منطق معدنکاری سبز، معدن را سیستم پویای پیچیده‌ای تصور می‌کند که درمان زیست محیطی باید در تمام فرآیندهای آن انجام شود.

در این مقاله تأکید بر یافتن روشی برای استفاده مجدد از باطله‌های سنگی معدن است. در سال ۲۰۱۱ میلادی دیدگاهی مشابه ژیالین ژو در مقاله‌ای با عنوان معدنکاری سبز معدن زغال سنگ با استفاده از روش پر کردن باطله توسط یانگ گوو-لیانگ و همکاران ارائه شد. یانگ و همکاران بیان کردند که درحال‌حاضر آلودگی‌های زیست محیطی و مشکلات باطله‌های حاصل از استخراج منابع، دغدغه‌ای جدی در صنعت زغال سنگ است. بر طبق آمار موجود، میزان باطله خروجی سالیانه از معادن زغال سنگ در حدود ۵/۳ بیلون تن است.

این باطله‌ها نه تنها وسعت بالایی از زمین‌های اطراف معدن را اشغال می‌کنند، بلکه باعث ایجاد آلودگی‌های شدید در هوا و منابع آبی می‌شوند. البته ریسک انفجار در دامپ باطله معادن زغال سنگ نیز وجود دارد و استفاده از روش پرکردن باطله‌ها در راستای کاهش این نگرانی هاست. استفاده از این روش به منظور کنترل حرکت و ریزش‌های سنگی که باعث نشست سطحی می‌شوند، است و به رفع تضاد بین صنعت معدن و کشاورزی نیز کمک خواهد کرد.

در فوریه سال ۲۰۱۱ میلادی سازمان زمین شناسی کشور فنلاند، در مجله GEO foorumi به بررسی دیدگاه نوین معدنکاری سبز پرداخت و معدنکاری سبز عملکردی کارآمد برای صرفه جویی در بهره‌برداری از منابع، با در نظرگرفتن چشم‌اندازهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی معرفی شد. صنعت معدن نیازمند نظرهای تخصصی در ایجاد اطمینان از عدم مواجهه نسل‌های آینده در بهره‌مندی از منابع مذکور است.

هدف معدنکاری سبز بهبود بهره‌وری انرژی و مواد خام در کل زنجیره تولید و به کارگیری محصولات فرعی در مسیری کارآمد است که از لحاظ مصرف انرژی و تولید ضایعات و باطله، بهینه باشد. جنبه کلیدی معدنکاری سبز، پی جویی بهینه ذخایر معدنی و توسعه روش‌های نوین بهره گیری از آنها است، روش هایی که کمینه کردن اثرات زیست محیطی به بار آمده برای جوامع را، دنبال کنند. معدنکاری سبز شامل طرح عملیاتی برای زمانی که ذخیره معدنی تحلیل رفته و معدنکاری به پایان می‌رسد نیز است. در ماه اکتبر سال ۲۰۱۱ خط مشی‌ای کلی از طرح معدنکاری سبز در قالب گزارشی در سایت رسمی آژانس سرمایه‌گذاری TEKES فنلاند ارائه شد.

 این گزارش، کاهش آثار زیست محیطی، بهره‌وری در مصرف مواد اولیه و انرژی و بازسازی معادن پس از بسته شدن را، در راستای ایجاد توسعه‌ای پایدار ضروری معرفی کرد. در ماه آوریل سال ۲۰۱۲ میلادی کارگاهی با عنوان چالش‌ها و فرصت در معدنکاری سبز در جاکارتای اندونزی توسط شرکت Greencap Consulting برگزار شد. در این کارگاه دیدگاهی کلی از معدنکاری سبز توسط دکتر کارلهینز در ۵ مورد ارائه شد: (۱) بازسازی و احیای معدن، (۲) کاهش اثرات معدنکاری، (۳) نوآوری مدیریت باطله‌های معدنی، (۴) مدیریت ریسک‌های بوم شناختی و (۵) کاهش مصرف فرآورده‌های اولیه معدن. معدنکاری سبز باید منافع پایداری برای منطقه در پی داشته باشد.

در کنفرانس بین‌المللی انرژی‌های آینده، محیط‌زیست و مواد در سال۲۰۱۲، در مقاله‌ای با عنوان معدنکاری سبز معادن، ماهیت معدنکاری سبز، رابطه بین معدنکاری، حفاظت زیست محیطی و توسعه پایدار نواحی معدنی و مصرف بی‌بند و بار سوخت‌های فسیلی و مشکلات زیست محیطی مهم‌ترین نگرانی جامعه جهانی بیان شد. این در حالی است که با پایان ذخایر سوخت‌های فسیلی در آینده نه چندان دور و آلایندگی بالای این سوخت‌ها، به کارگیری سوخت‌های زیستی ضروری است. اصلی‌ترین نیازهای فعلی معدنکاری سبز، پیشرفت تکنولوژی، استفاده بهینه از فرآورده­‌های معدنی و در نظر گرفتن سرمایه لازم برای انجام حفاظت زیست محیطی و اکولوژیکی است.

چه موانعی در توسعه رویکرد معدنکاری سبز وجود دارد؟

تحقق هر ابتکار در ابتدای راه، دور از انتظار است و رویکرد معدنکاری سبز نیز همانند هر صنعت نوپای دیگر موانع خاص خود را دارد که بدون مرتفع کردن این موانع تحقق این رویکرد غیرممکن می‌کند.

 این موانع شامل موارد زیرهستند:

 – مقاومت در مقابل تغییر: مخالفت مردم بومی به دلیل تصور آنان بر کاهش فرصت‌های شغلی در اثر توسعه طرح‌های نوین پیشنهادی مانند معدنکاری سبز است. در بین کارکنان نوعی ترس از بیکاری در قبال تغییرات وجود دارد که عامل مقاومت آنها است.

– فشار و پیگیری ناکافی از سوی جوامع: سازمان‌های غیردولتی و گروه‌های مدافع محیط زیست، شرکت‌ها را به بررسی جدی برنامه مدیریت زیست محیطی شان وا می‌دارند. بدون وجود اجبار و فشار مستقیم از سوی سازمان‌ها و گروه‌های زیربط بر روی شرکت‌ها، تنها منافع کوتاه مدت دنبال خواهد شد.

 – ضعف قانون: جو حاصل از تغییر مداوم قوانین، اجرای برنامه‌های بلندمدت زیست محیطی شده و روند اجرای مدیریت سبز معادن را با مشکل مواجه می‌کند. رشوه خواری و نبود قوانین بازدارنده تاثیر خود را به صورت عدم اجرای مدیریت زیست محیطی و اقدامات کنترل آلودگی نشان خواهد داد. در این زمینه، اجبار و وضع قوانین، موانع کلیدی خواهند بود.

– نبود محرک‌های مستقیم: در صنعت معدنکاری، هزینه‌های ناشی از فرآیند تطبیق با شرایط و تکنولوژی جدید را نمی‌توان به مشتریان تحمیل کرد، زیرا نرخ محصولات معدنی در بازار نهایی فروش تعیین شده و تولیدکننده قادر به کنترل نرخ نیست. شرکت‌ها صرف این هزینه‌ها را اغلب غیرضروری می‌دانند. سوددهی بیشتر شرکت مهم‌ترین هدف فعالیت آنها است و صرف این هزینه‌ها را مغایر با سود بیشتر می‌دانند، زیرا شرکت‌ها عمدتا در پی منافع کوتاه مدت هستند.

 – محدودیت‌های مالی: مطالعات نشان می‌دهد که مدیریت‌های زیست محیطی نیازمند سرمایه‌گذاری بالایی هستند. به ویژه برخی از شرکت‌ها ۲۰ درصد از درآمد خود را برای اتخاذ کنترل‌های زیست محیطی، آموزش‌های زیست محیطی کارکنان و تجهیزات مناسب صرف می‌کنند. تغییر در تکنولوژی‌های مرسوم، شرکت‌های با منابع مالی محدود را با مشکلات اساسی مواجه خواهد کرد.

 – محدودیت‌های فنی: معادن کوچک مقیاس کشورهای در حال توسعه، با نبود قابلیت فنی و مالی برای بهره گیری از روش‌های استخراج مناسب، توسعه معدنکاری و فرآوری و مشکل نبود تجهیزات مکانیکی کافی و امکانات تعمیر و نگهداری که خروجی را به ازای هر واحد ورودی کاهش می‌دهد و افزایش تولید باطله را به همراه دارد، مواجه‌اند.

– نبود تعهد مدیریتی: میزان مدیریت و سرمایه‌گذاری زیست محیطی به گرایش مدیران نسبت به مسائل زیست محیطی بستگی دارد. مدیران اغلب شرکت‌های معدنی نگرانی چندانی نسبت به مسائل زیست محیطی نداشته و تمایلی به اختصاص منابع فنی، مالی و نیروی انسانی به اجرای رویکرد مدیریت سبز ندارند.

 – نبود تعهد کاری پرسنل: تعهد پرسنل به تغییر روند کار به رویکردهای نوین و انجام فعالیت‌های پیاده‌سازی، تعیین‌کننده است. البته شرکت‌های معدنی سیستم ارزیابی عملکرد مناسب و رویه‌ای برای تشویق پرسنل به منظور تعهد به حفاظت زیست محیطی ندارند.

 – ناآگاهی: ضعف آگاهی از مسائل زیست محیطی در بین سیاست مداران، شهروندان و سازمان‌ها از پایین بودن سطح سواد و عملکرد نامناسب رسانه‌های ارتباط جمعی نشأت می‌گیرد. قانون‌گذاران و بازرسان در تمامی سطوح به دلیل نداشتن اطلاعات کافی، به صورت واضح، در مورد جنبه‌های مختلف عملیات معدنکاری دچار محدودیت هستند. این ناآگاهی شکاف موردنیاز عملیات غیرقانونی برای اجرا و توسعه را تأمین می‌کند. مدیران نیز از فرصت‌های حفظ سرمایه با کاهش تولید باطله، رفع آلودگی، بهره‌وری انرژی و جلوگیری از حوادث ناآگاهند.

 – روش نامناسب پیاده سازی: بسیاری از سرمایه گذاری‌های صنعتی بلافاصله و بدون مرور اهداف و سیاست‌ها، اقدام به پیاده‌سازی رویکرد جدید می‌کنند. مدیران نیز اغلب این اهداف و سیاست را نادیده می‌گیرند.

کدخبر: 284429

ارسال نظر

 

آخرین اخبار