دامپزشک افریقایی درباره تجویز داروی غلط شفافسازی کرد
رد پای یک اشتباه در مرگ پیروز
تلف شدن پیروز، آن هم بهصورت ناگهانی پرسشهای زیادی را به وجود آورد؛ پیروزی که بقایش، امید را در دل ایرانیان زنده میکرد.
یکی از پرسشها این است که نارسایی حاد کلیوی پیروز چگونه و تحتتاثیر چه فرآیندی به یکباره بروز کرد و این حیوان تلف شد؟ در حالی که تصور میشد این مشکل از ابتدای تولد با پیروز همراه بوده است، اما اظهارنظر جنجالی پیام محبی، رئیس انجمن دامپزشکان درباره بیماری کلیوی پیروز حاشیهساز شد. بهگزارش تسنیم، محبی گفت: «متاسفانه توسط یکی از همکاران ما بهصورت تلفنی یک داروی اشتباه برای پیروز تجویز و این دارو باعث از کار افتادن کلیه پیروز شد، در حالی که پیروز در زمان انتقال به تهران، کاملا سالم بود». بر این اساس، در روزهای اولی که پیروز به تهران منتقل شد، گفته میشد یک داروی آنتیبیوتیک به اشتباه برای پیروز تجویز شده که بهاحتمالزیاد، این دارو سبب نارسایی کلیه پیروز شده است. چند روز بعد از این تجویز غلط، زمانی که دکتر «پیتر کالدول» برای معاینه پیروز به تهران میآید، او نیز تجویز این آنتیبیوتیک را اشتباه اعلام و از تصمیم این دامپزشک انتقاد میکند. این در حالی است که برخی از دامپزشکان معتقدند مشکلی که برای پیروز ایجاد شده است، قدیمی نیست؛ یعنی از دوران نوزادی با او همراه نبوده، حتی ارتباطی هم با نخوردن شیر مادر ندارد.صمت در این گزارش، ضمن ارزیابی دلایل نارسایی حاد کلیوی پیروز، با کارشناسان به گفتوگو پرداخته است.
روایتی از یک زندگی
یازدهم اردیبهشت امسال بود که پیروز نماد امید ایران، از مادری با نام وطن و پدری که فیروز نامیده میشد، به دنیا آمد؛ یوز آسیایی که به روش سزارین صحرایی متولد شد، تلاشهای زیادی برای بقایش انجام گرفت که متاسفانه عمرش به یک سال هم نرسید و نهم اسفند امسال، خبر تلفشدنش، بیشتر ایرانیان را آزردهخاطر کرد. پیروز شیر مادر ننوشیده بود و در شرایط خاصی نگهداری میشد، بههمیندلیل، بهگفته کارشناسان حیات وحش، کمی متفاوتتر از همنوعانش و بهعبارتی ضعیفتر از آنها بود، اما مشکل چندانی حیات او را تهدید نمیکرد، تا اینکه نزدیک به ۱۰ روز پیش، خبری مبنی بر ابتلای پیروز به نارسایی حاد کلیوی در رسانهها منتشر شد؛ اختلالی که بیشتر دامپزشکان آن را برخلاف برخی رسانهها که تلف شدن پیروز را به نخوردن شیر مادرش ربط داده بودند، به دوران نوزادی و شیر نخورده مادرش مربوط ندانستند، چرا که در اصل، نارسایی حاد کلیه، ناشی از مصرف مواد مسموم شیمیایی و یا داروهایی است که بهطورناگهانی چنین عارضهای را در جسم گربهسانان بهوجود میآورند. تاکنون حرف و حدیثهای زیادی هم مبنی بر دلیل تلف شدن این گربهسان محبوب ایرانی گفته و شنیده شده است. از طرفی، ارائه ندادن دلایل شفاف از سوی سازمان محیطزیست، خود راه را برای گمانهایی مبنی بر دادن غذای مسموم باز میگذارد؛ گمانهایی که شاید روزی بتوان از آن بهعنوان حقایق علت تلف شدن پیروز یاد کرد.
مادری به نام ایران
کمی به عقبتر برگردیم، مادر پیروز به نام «ایران» مادهیوز ۸ ماهه در سال ۱۳۹۶ از دست قاچاقچیان نجات یافت و از خروجش جلوگیری شد؛ از آنجایی که حفظ این گونه اهمیت زیادی داشت، سازمان محیطزیست در پروژهای تلاش کرد، از این یوز برای زادآوری و ادامه نسل یوزآسیایی استفاده کند. برای این هدف، فیروز که یک قلاده یوز نر بود با روشهای علمی از طبیعت زندهگیری شد و در نهایت، اواخر بهمن سال گذشته، خبر بارداری ایران منتشر شد. دهم اردیبهشت امسال، به روش سزارین صحرایی ۳ تولهیوز به دنیا آمدند که 2 توله در فاصله زمانی کوتاه تنها پس از چند روز از تولد، بهدلیل انسداد ریه و مشکلات ژنتیکی و استفاده از شیر نامرغوب تلف شدند و پیروز با تیمارداری علیرضا شهرداری و علی عمارلویی،۲ تن از امدادگران حیات وحش و با کمک پیتر کالدول، دامپزشک افریقایی زنده ماند. برخلاف انتقاداتی که به دستآموز بار آمدن پیروز شد، کارشناسان معتقدند، پیروز به این نحوه بزرگ شدن نیاز داشت. تا اینکه پنجم اسفند، پیروز را به بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران منتقل کردند و اطلاع دادند که از نارسایی حاد کلیه رنج میبرد تا اینکه ۴ روز بعد اخباری مبنی بر تلف شدنش در بیشتر رسانهها منتشر و شانس بقای این گونه در طبیعت از قبل هم کمتر شد. هرچند گفته شده است که پیروز آخرین یوز ایرانی نیست و قلادههای دیگری هم در طبیعت وجود دارند و هنوز آذر، توران و ایرانی را که معلوم نیست باردار باشد یا نه؛ در طبیعت داریم.
علمی به نام حفاظت از گونههای در حال انقراض
بهگفته کارشناسان، در حال حاضر پارک پردیسان، استانداردترین فضایی است که با برخورداری از حداقل امکانات، سازمان محیطزیست برای نگهداری از یوزپلنگ در اختیار دارد، هرچند در گذشته شرایط بهتری داشته است. ایمان معماریان، دامپزشک در گفتوگو با صمت میگوید؛ تنها مکان یا زیستگاه مناسب نیست که نگهداری از یک گونه در حال انقراض را ممکن میکند. نگهداری از گونههای حیات وحش یک علم است که متاسفانه در کشور ما از دانش کافی برای این موضوع برخوردار نیستیم. در واقع، شکاف موجود، استفاده نکردن یا بهره نگرفتن از دانش روز دنیا بهمنظور ایجاد شرایط اصولی است.
وی درباره تلف شدن پیروز میگوید؛ نمیتوان بهطوردقیق گفت که برای پیروز چه اتفاقی افتاده است، چرا که هنوز اطلاعات منتشرشده، آنقدر زیاد نیست که بتوان نظر دقیقی داد، اما آنچه از وضعیت پیروز در بیمارستان و دلیل مرگش گزارش شده، حکایت از آن دارد که این تولهیوز دچار نارسایی حاد کلیه بوده است.بهگفته این دامپزشک، نارسایی حاد کلیوی در اثر مواجهه با داروها و مواد شیمیایی و عفونتزا یا هر عامل تحریککننده دیگری رخ میدهد که ممکن است در بازه زمانی کوتاه در کلیه، نارسایی ایجاد کند. در اصل، پیروز بهدلیل احتباس ادرار، مدتی نتوانسته آن را از بدنش خارج کند و در نهایت، ادرارش به کلیه برگشته و همین امر زمینه بروز نارسایی کلیه را بهوجود آورده است. ناگفته نماند که نارسایی کلیه در گربهسانان یک بیماری شایع است و گزارشهای بسیار زیادی از یوزپلنگهای مختلف، در سراسر دنیا مشاهده شده که به این بیماری مبتلا شدهاند و این یک بیماری نادر نیست که فقط پیروز به آن مبتلا شده باشد.به گفته این دامپزشک، در کل، نمیتوانیم دنبال مقصر بگردیم. ممکن است پیروز اتفاقی به این بیماری مبتلا شده باشد. آنچه اهمیت دارد، این است که زمان زیادی برای رسیدگی و عبور از بحران بیماری وجود نداشته، چرا که این نارسایی بهطورناگهانی رخ داده است. شاید اگر زمان بیشتری در دسترس بود، تا حدی میتوانستیم به بهبود وضعیت جسمی پیروز امیدوار باشیم، چرا که در مقایسه با نارسایی مزمن کلیه که شرایط برگشتناپذیری را برای بدن بهوجود میآورد، راهکارهای بیشتری برای درمان نارسایی کلیوی حاد وجود دارد. در کل، نارساییهای حاد کلیوی نسبت به شرایط مزمن خود، پاسخ بهتری به درمان میدهند.
وی میگوید، ممکن است این نارسایی در گریدهای بالایی برای پیروز اتفاق افتاده باشد که بدنش نتوانسته به راهکارهای درمانی پاسخ بدهد، اما اینکه نارسایی حاد کلیوی پیروز، چقدر پیشرفته داشته و اصلا چرا رخ داده، موضوعی است که برای ما هم سوال ایجاد کرده است.
معماریان میگوید؛ نکته مهم این است که مشکلی که برای پیروز ایجاد شده است، قدیمی نیست؛ یعنی از دوران نوزادی با او همراه نبوده، حتی ارتباطی هم با نخوردن شیر مادر ندارد. درست است که نگهداری پیروز در دوران نوزادی چندان مناسب نبوده و در اصل، 2 برادر او بهدلیل نگهداری نامناسب تلف شدهاند و خودش هم در آستانه مرگ بوده، اما مشکل، نارسایی کلیوی حاد است و نمیتواند به دوران بچگی و 10 ماه پیش ارتباط داشته باشد.
از تجربههای موفق استفاده کنید
وی در انتها با یادآوری این نکته که متاسفانه دانش کافی از نگهداری حیوانات در معرض انقراض نداریم و باید این دانش را از کشورهایی که تجربه موفقی در این زمینه دارند، کسب کنیم، میگوید؛ در دنیا این نخستینباری نیست که گونههایی از یوزپلنگ نگهداری و تکثیر میشود. گفتنی است، بزرگترین آن در واشنگتن است که یوزها کیلومترها از زیستگاه طبیعی خود دور هستند و در شرایط استاندارد بهسر میبرند. حال نهفقط درباره یوزپلنگ، بلکه درباره دیگر حیوانات هم، باید نحوه استاندارد نگهداری از آنها را یاد بگیریم، بهگونهای که سازمان محیطزیست هم باید این دانش را در فرآیند نظارت خود بگنجاند.
شاید اگر در ایران به دنیا نیامده بود...
در ادامه، سراغ یکی دیگر از کارشناسان حیات وحش رفتیم. نیما پویان، دامپزشک معتقد است، اینکه پیروز مشکلی از قبل داشته است یا نه، موضوعی است که از سوی تیم درمان و رسانهها شفافسازی نشده و همین امر شرایط را برای پیبردن به دلیل اصلی تلف شدن این حیوان دشوار میکند، اما اگر پیروز به نارسایی حاد کلیه مبتلا بوده باشد، باید گفت، نشانههای این بیماری از قبل در بدن پیروز مشاهده نشده بود؛ بنابراین بهاحتمالزیاد در اثر استفاده دارو یا هر مادهای که مسموم بوده، به آن مبتلا شده است.
وی میگوید، ابتدا باید به این موضوع اشاره کنیم که یوزهایی که در سراسر جهان نگهداری میشوند، معمولا افریقایی هستند و نه آسیایی و اینکه، شرایط زیستی آنها از ابتدا بهتر بوده است. برای مثال، معمولا یوزهایی که در جهان نگهداری میشوند، با روش استاندارد سزارین به دنیا میآیند و کمبودهای ایران در زمینه زیستگاه مناسب را ندارند. بههمین دلیل، شانس زنده ماندن آنها بیشتر است.
بهگفته وی، پیروز تولهیوزی بود که تحت شرایط خاصی بهدنیا آمد و برای زنده ماندنش تیم نگهداری جنگیدند و زحمات زیادی کشیده شد، چرا که برای نخستینبار بود که یک یوز آسیایی با روش دستی نگهداری میشد. از طرفی هم، شیر مادر را نخورده و بهطورقطع این شرایط تاثیر محسوسی بر حساسیت و ضعف بدنی او گذاشته بود، اما هنوز دلیل ابتلای او به نارسایی حاد کلیه معلوم نیست. از سوی دیگر، شایعات هم دلیل بر واقعیت نیست.
پویان بااشاره به اینکه قضاوت درباره علت تلف شدن پیروز زودهنگام بهنظر میرسد، میگوید، متاسفانه در این موارد شایعات زیادی ساخته میشود. بهنظر من، بهترین کار این است که صبر کنیم افرادی که مسئولیت دارند، اعلام کنند که مشکل از کجا ناشی شده است تا در نهایت، به شفافسازی موضوع بینجامد. بهطورقطع، تیم نگهداری تمام تلاش خود را کرده است، اما نمیتوان در شرایط فعلی قضاوت دقیقی نسبت به تلف شدن پیروز داشت و باید اجازه دهیم با گذشت زمان حقیقت آشکار شود.
سخن پایانی
بهگفته بیشتر کارشناسان حیات وحش، تلف شدن پیروز اتفاق تلخ و حتی دردناکی بود؛ موضوعی که باعث شد بیشتر مردم در فضای مجازی نسبت به آن واکنش نشان دهند و از بیماریاش ابراز نگرانی کنند، اما شاید تنها جنبه مثبت این اتفاق یا بهتر بگوییم این فرآیند از تولد تا نحوه نگهداری و ... این بود که عموم مردم نسبت به گونههای در حال انقراض و از اساس، مفهوم انقراض آشنایی بیشتری پیدا کردند. آنها یوزپلنگ آسیایی را شناختند و فهمیدند که حیات وحش بیش از اینها به توجه انسانی نیاز دارد و دریافتند که تاکنون حفاظت استانداردی در زیستگاه طبیعی از این گونهها صورت نگرفته است و بهعبارتی، نسبت به بقای حیوانات حساستر شدهاند. خوشبختانه، لزوم حفاظت از حیوانات برای عموم مردم قابلدرک است، بهگونهای که آنها میدانند اگر حیوانی در طبیعت، در معرض انقراض به دلایل انسانی قرار بگیرد، باید مطالبهگر باشند و بهنوبه خود، واکنش نشان دهند، هرچند این واکنشها جنبه شوآف داشته باشد.
ارسال نظر