نقش ویژه فولاد مبارکه راهبرد جهش تولید
معاون بهرهبرداری شرکت فولاد مبارکه از تحقق عینی جهش تولید در چهارماهۀ ابتدای امسال میگوید: تشدید تحریمهای بینالمللی علیه بخشهای مختلف اقتصاد ایران، بهویژه صنایع معدنی با محوریت فولاد، امسال را به سالی خاص برای تولید تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: از یک سو، حلقۀ تحریمها تنگتر شده و تولیدکنندهها در برخی از بخشهای مرتبط با تأمین ارز موردنیاز مواد اولیه با مشکل مواجهاند؛ و از سوی دیگر، ضریب خوداتکایی در کشور روزبهروز در حال افزایش است و چرخ بسیاری از صنایع را به حرکت درآورده است. با این همه از ابتدای سال، وضع محدودیتهای بینالمللی علیه اقتصاد ایران از یک سو و شیوع ویروس کرونا از سوی دیگر بسیاری را در تحقق شعار سال، یعنی «جهش تولید»، با شک و تردید مواجه کرده بود. در این میان، زنجیرۀ تولید در برخی از بخشهای معدن و صنایع معدنی، بهویژه در فولاد کشور، به شکل عینی این شعار را محقق ساختهاند و تولید چند برابری در چهارماهۀ ابتدای امسال مؤید این نکته است.
مختار بخشیان، معاون بهرهبرداری شرکت فولاد مبارکه از روزهای کنونی تولید در این مجموعه بزرگ صنعتی میگوید:
امسال، سال جهش تولید نامگذاری شده و بهطورقطع برای تحقق اهداف مرتبط با آن، تولیدکنندگان نیاز به پیششرطهایی دارند. چه ابزارهایی باید فراهم شود تا بتوان شاهد جهش تولید در بخش صنایع معدنی کشور بهویژه حوزه فولاد بود؟
همانطور که اشاره کردید، تحقق اهداف سال ««جهش تولید» نیازمند شرایطی است. نخستین موضوع، تأمین مواد اولیه است که موضوع مهمی برای تولیدکنندگان به شمار میرود؛ به این معنا که اگر تولیدکنندگان چشمانداز روشنی از وضعیت تأمین مواد اولیۀ موردنیاز خود داشته باشند، بهطورقطع برنامهریزی دقیقتری برای تولید خواهند داشت. نکتۀ دیگر، حذف مقررات دستوپاگیر گمرکی است که پیش پای تولیدکنندگان حوزۀ تأمین قطعات و تجهیزات یدکی وارداتی قرار گرفته و باید خطوط تولید را تغذیه کند. در این میان دشواریهای انتقال ارز را هم نمیتوان نادیده گرفت، اگرچه دولت چندان مقصر نیست. نکتۀ دیگر، مسائل تأمین مالی و بانکی است و در این شرایط، تحریمها معضلی است که باید بهدنبال راههایی برای کاهش اثر آنها بود. یکی از مواردی که انتظار میرود برای تحقق اهداف جهش تولید از آن حمایت شود، پروژۀ نورد گرم ۲ است که بهعنوان یک پروژه ملی باید مورد حمایت همۀ ارکان کشور باشد. این در حالی است که بازار سیاه و سهمیهبندی در بورس نیز با اجرای اینچنین پروژههایی برداشته میشود؛ چراکه اگر این پروژه اجرایی شود، فولاد مبارکه بهراحتی میتواند نیاز بخشهای مختلف کشور را تأمین کند.
آیا جهش تولید در فولاد مبارکه، نمود عینی دیگری بهجز پروژۀ نورد گرم شمارۀ ۲ دارد؟
بله، پروژه گاززدایی در فولاد مبارکه که تا پایان امسال به بهرهبرداری خواهد رسید و میتواند در گریدهای ویژه ظرفیت تولید را افزایش دهد، از جملۀ این پروژههاست. اکنون ظرفیت تولید شرکت در گریدهای ویژه ۷۰۰ هزار تن است و این رقم با آمدن این پروژه در مدار، به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن در سال افزایش خواهد یافت؛ یعنی تقریبا ۷۰ درصد افزایش.
بر این اساس، آنچه تولید آن از ۷۰۰ هزار تن که به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن میرسد اسلب است؟
بله، اسلب است. البته بخشی از آن را به ورق تبدیل میکنیم؛ ولی بخشی را هم نمیتوانیم؛ چراکه امکان تولید در خط نورد فعلی وجود ندارد. به همتی والا نیاز است تا بتوان این مرحله از ایجاد ارزش افزوده را نیز سپری کرد؛ ولی قابلیت صادرات فراهم خواهد شد. ایستگاه گاززدایی پروژۀ بزرگی است، ولی نورد گرم شمارۀ ۲ ابرپروژۀ ملی است و در منطقه، پروژهای به این بزرگی نداریم؛ پس نیاز به حمایت همهجانبه دارد و همۀ ارکان کشور باید کمک کنند که این پروژه به سرانجام برسد؛ چراکه نیاز کشور را بهصورت کامل پاسخ میدهد و پس از اجرای آن، عرضه بسیار بیشتر از تقاضا خواهد بود.
برخی بر این باورند که جهش تولید در شرایطی که اقتصاد ایران تحت تأثیر تحریم و کرونا قرار دارد، مفهومی ندارد و قابل تحقق نیست. آیا شما هم به این اعتقاد دارید؟
واقعیت آن است که تولید فولاد در دورۀ چهارماهۀ ابتدای امسال، خلاف این را ثابت کرده است؛ چراکه ما فناوری فولاد و دانش تولید فولاد را در کشور داریم و زیرساختهای آن وجود دارد، اما مشکل ما مرتبط با خارج نیست و با داخل ارتباط دارد؛ البته موضوع تأمین مواد اولیه، سیاستهای ارزی و نوسانات در سیاستهای دولتی است که ممکن است تأثیرات منفی بر اجرای پروژههای ما بگذارد. بههرحال، عملکرد ما در چهار ماه اول سال خلاف این ادعا بوده که در سختترین تحریمها جهش تولید امکانپذیر نیست.
پس فولاد مبارکه میتواند حتی در شرایط تحریم کنونی نیز به کار خود ادامه دهد؟
بله کاملا.
چه حمایتهایی لازم است که موانع برطرف شود؟
مهمترین نکته در حمایت از تحقق اهداف جهش تولید، تأمین مواد اولیۀ گروه فولاد مبارکه است؛ یعنی سنگآهن و گندله موردنیاز اگر تأمین شود، میتوانیم کار را پیش ببریم. موضوعات دیگری نیز وجود دارد. ما قبلا برای شش ماه دپو داشتیم و الآن نداریم و مسئلۀ مواد اولیه برای مجموعه مهم است. از سوی دیگر، در زمینۀ تولید نیز مهمترین مسئله تأمین مواد اولیه است که باید سیاستگذاران کمک کنند که مواد تأمین شود.
تا چه اندازه رویکرد تکمیل زنجیرۀ تأمین میتواند در تحقق اهداف تولید مؤثر باشد؟
بهطورقطع زنجیرۀ تأمین نقش کلیدی و محوری در ثبات و تداوم تولید دارد. درحالحاضر، فولاد مبارکه بخشی از زنجیرۀ تأمین خود را تکمیل کرده است؛ البته تأمین مواد اولیه بهدلیل سیاستگذاری دولتی، فولاد مبارکه را با مشکل مواجه کرده بود، چراکه این مجموعه چندان در بخش معدن تمرکز نداشت، ولی معدنیها فولادساز شدند. ضعف ما این بود که خود مستقیما وارد موضوع تأمین مواد اولیه نشده بودیم، البته قرار هم بر این نبود و فولاد مبارکه درست حرکت کرد. قرار بود گروهی در حوزه معدن، کشف و استخراج کنند و عدهای نیز فولاد و محصول را پیش ببرند. همه جای دنیا همین طور است. تعادل در سالهای اخیر به هم خورده است و تأثیر خود را در زنجیرۀ تأمین گذاشته است.
ارسال نظر