در گفت و گوی گسترش نیوز با یک جامعه شناس:
ثروتمندان با یوگا از مشکلات اقتصادی جامعه عبور می کنند!
روی آوردن به یوگا و مدیتیشن به عنوان گونه ای از خلسه گرایی کاذب در برخی از دهک های درآمدی جامعه همزمان در واکنش به عدم التفات به مسائل اجتماعی، بسط و ترویج یافته است.
زندگی اجتماعی امروز دغدغه ذهنی زیادی را برای فرد در جامعه ایجاد کرده است که به سبب آن افراد به هر روشی به دنبال آرامش روان خود هستند. یوگا و مدیتیشن دو مورد رایج در جامعه امروز است که افراد زیادی به سمت آن گرویدند. در این رابطه با محمد زینالی اناری به گفتگو پرداختیم که در ادامه گفتگوی این پژوهشگر اجتماعی را با گسترشنیوز میخوانید.
خود مراقبتی و بازسازی روح!
محمد زینالی اناری در ابتدا این گفتگو به مقدماتی دراینباره پرداخت و گفت: یوگا و مدیتیشن یک جور برنامههای مراقبتی هستند. عرفان در فرهنگ خود ما نیز یک جور بیتفاوتی نسبت به مسائل جامعه ایجاد میکند و افراد به سمت آنها میروند تا نفهمند در جامعه چه خبر است. اثر اصلی اینگونه ورزش های ذهنی به تعلیق قرار دادن زندگی روزمره و به خلوت رفتن است اما به طور کلی برای بازسازی درون هم مفیدند و انسان لازم دارد که درروز و یا در زمانهایی فراتر از اتفاقات روزمره به بازسازی ضمیر و روح خود بپردازد. اما نکتهای که وجود دارد این است که این ورزشهای روحی برای همه طبقات نیست. برخی در جامعه افتخار میکنند به اینکه یوگا و مدیتیشن انجام میدهند و خلسه عرفانی و مراقبه وجودی دارند. اقشار جامعه به طور مساوی نمیتوانند از چنین برنامههایی استفاده کند. نه تنها ورزشهای ذهنی بلکه برخی از ورزشهای فیزیکی هم همه طبقات جامعه نمیتوانند استفاده کنند. به طور کلی هرفرد در روز یک مدتی را برای کار کردن زمان میگذارد که کار کردن هرروزه و یک اتفاق تکراری است که باعث تحلیل رفتن انرژی وجودی و بدنی فرد میشود. بنابراین در روز اوقاتی که به تدریج بیشتر هم میشود به عنوان یک اوقات آزاد فرد بعد از کار وجود دارد. که این امر به چهار دسته تقسیم میشود. یکی از آنها بازیابی خویشتن است که میتوانیم به کمک آن دوباره خود را احیا کنیم و این احیای خود میتواند در قالب یوگا و مدیتیشن باشد. مورد بعدی بعد جسمانی است مانند ورزشهایی مثل فوتبال و ورزشهای فیزیکی. و سومین مورد که در زمان فراغت میتوانیم انجام دهیم تجربه تاملی است مانند کتاب خواندن و سینما رفتن که بازیابی فرهنگی است و در کشورهای پیشرفته بیشتر وجود دارد و مورد دیگر نیز بازیابی جمعی است مانند گذراندن اوقات با دوستان. که در سایه این چهار بعد ساحتهای وجودی فرد میتواند رشد پیدا کند.
توصیه ثروتمندان به فقرا برای استفاده از یوگا!
این پژوهشگر اجتماعی در ادامه افزود: به طور کلی افرادی که کار میکنند و یا کارمندند و این فرصتها را دارند از این چهار بعد استفاده میکنند. اما به طور کلی ما ۳۰ میلیون نفر در ایران داریم که زمان کافی برای انجام این چهار بعد ندارند. اما عده ای که این فرصتها را دارند از این تفریحات و ورزشهای ذهنی استفاده میکنند و این را با صدای بلند به همه میگویند و اینگونه ورزشهای ذهنی را به همه توصیه میکنند.
زینالی اناری خاطرنشان کرد: در یوگا فراتر از ذهن میرویم و به نوعی خویشتن سازی انجام میدهیم اما مسئله این است که بخش زیادی از جامعه این فرصت را ندارند و ما اینجا با نوعی تضاد روبرو هستیم. گروهی از افراد جامعه که به واسطه یوگا سبک زندگی خاصی دارند و آن را به جامعه آوردهاند و گروهی دیگر که زمان و هزینه لازم برای شرکت در این کلاسها را ندارند. افرادی که از این ورزشهای ذهنی استفاده میکنند تریبون زیادی برای خود دارند و بیشتر روانشناسها این روشها را تدریس و تبلیغ میکنند و واقعیتهای زندگی بخش عام جامعه را نمیبینند. بخش اعظم جامعه امکانات و فرصت مراجعه به این سالنها را ندارند.
تبلیغ روانشناسها و یا گروههای دارای عرفان کاذب و نوظهور و نئوروانشناسها که این ورزشها و مراقبتهای ذهنی را ترویج میدهند عامل اصلی روی آوردن به این روشها است اما در واقع قدرت گرفتن و آرامش ذهنی با استفاده از این روشها در شرایط اقتصادی جامعه ما امکان پذیر نیست.
پرستیژ و ژست ظاهری؛ عامل گرویدن به مدیتیشن و یوگا
زینالی اناری با اشاره به این نکته که اینگونه برنامه ها اغلب توسط طبقات متوسط یا دهک های میانه جامعه که از فرصتهای رفاهی بیشتری برخوردارند استفاده میشود گفت: در ایران به وفور تبلیغ این روشها وجود دارد و بیشتر نوعی ژست و پرستیژ ظاهری است که در پی آن دو اتفاق رخ میدهد. نخست اینکه ما ورزشهای بومی و برنامههای فرهنگی خودمان را به آن صورتی که باید نشان ندادیم و به مسائل انسانی فرهنگ خود نپرداختهایم. در میراث معنوی ما مانند عرفان و اساطیر نکاتی است که میتوانیم اقتباس کنیم. مردم ایران مردم طبیعت هستند. اکثر مردم ما به مراقبه در کوه و طبعیت علاقه داریم زیرا سرشت مردم ایران با طبیعت آمیخته شده است. ما باید این چشماندازهای فرهنگی را تقویت کنیم و بازنمایی بصری از این فرهنگها داشته باشیم و معرفی کنیم. ما در دورهای هستیم که وارد یک زیست جهان وطن شدیم و ذوق مردم را هم نمیشود محروم کرد وقتی درصدی از جامعه از ورزشی خوششان آمده نمیشود مردم را منع کرد. آنچه ما امروز درباره یوگا میبینیم گذشته از ورش بودنش یک ذهنیت خاصی از کشورهایی که این ورزش ها را آورده به ارمغان میآورد. این ورزشهای ذهنی ذاتا بد نیستند بلکه وارد شدنشان از یک فرهنگ دیگر به فرهنگ ما چالشهایی را پدید میآورد. آنها یک منش و شخصیت دیگری از انسانها میسازند و به تدریج مردم ما با این فرهنگها خو گرفتند. در سالهای اخیر یوگا و مدیتیشن رواج و رونق زیادی در کشور ما گرفته است. این گونه ورزشها تاثیر مناسبی بر اعتماد بنفس و آرامش روانی و شخصیت افراد دارد.
این پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به این سوال که آیا اینگونه روشهای آرامسازی ذهن بی تفاوتی اجتماعی ایجاد میکنند افزود: این برنامههای فراغتی و بازپردازی به خود در ساخت و شاکله جامعه ما به درستی جا نیافتادند و برای طبقات خاصی از جامعه مورد استفاده است که در محل زندگیشان ورزشگاه و سالن یوگا و استخر دارند. اینها بخشی از جامعه ایران هستند که شامل دهکهای میانی اقتصاد ما هستند. این گروهها با این ورزشها چون تعهد و تعقل لازم را از نظر اقتصادی ندارند طبیعی است که فارغ از غوغای جهان و جامعه زندگی کنند و اعتنایی به اکثریت جامعه نداشته باشند. این دهکهای اقتصادی ایران طبقه متوسط نیستند که بخواهند شغلی برای جامعه ایجاد کنند. در واقع نگاه به جامعه در این بخش وجود ندارد. به همین دلیل به دنبال این گونه برنامه های ذهنی میروند و آنقدر در این امر افراط میکنند و این موضوعات را مطرح و تبلیغ میکنند انگار که این اتفاقات در هیچ جای دنیا نبوده است. به طور کلی این گروه از جامعه در خلا رفتند و نمیخواهند درباره مشکلات جامعه بحث کنند. سیستم سیاسی و اجتماعی ما نیز به خصوص در بیست سال اخیر انسان دغدغهمند و اهل جامعه مدنی و نقاد را نمیخواهد. به نوعی رفاه خودسازانه طردمدار در جامعه حاکم است. خلسه یوگایی و خلسه عرفانی و یا حتی کافهنشینی که در بین عموم مردم رواج دارد که در ایران سابقه دیرینه داشته است هم غیرسیاسی است. کافههای ماهم یک پدیده انزواگرایانه شدند و همه به آنجا میروند تا از مسائل جهان فارغ شوند نه اینکه درباره اتفاقات روزمره خود صحبت کنند. عملا اینگونه انزواگرایی به واسطه این برنامهها ایجاد میشود.
گردش مالی یوگا و مدیتیشن چگونه است؟
زینالی اناری در ادامه اظهار کرد: دهکهای میانی و بهرهمند جامعه ایرانی به قول جامعهشناس آلمانی ماکس وبر پولی را که به دست میآورند را به کار نمیبندند و اهل ریخت و پاش هستند. طبقات مرفه گروهی هستند که ثروت بادآورده را دارند و از آنها در راستای پرستیژ خودشان و خودنمایی خود استفاده میکنند و به نوعی میخواهند با رواج این برنامهها در جامعه آن کسبوکار را رونق دهند و از آن پولی به دست آورند. یوگا هم یک بخشی از آن است که زیاده روی در آن زیاد شده که در غیاب برنامههای خوب و سالم ایرانی مانند کوهنوردی رواج بسیاری پیدا کرده است که طبقه دهکهای میانی با سبک خاص خودشان وبا درآمدهای خاص خودشان به این برنامهها دامن زده اند. بخشی از جامعه و والدین ما در جامعه امروز در برابر فرزندانی قرار میگیرند که این فرهنگها را میگیرند و از همه دریچه ها این فرهنگ به آن ها روانه میشود و یوگا و این ورزشها برای آنها پررنگ میشوند. آرزوهایی برای بچههای ما ایجاد میکنند که مشکل اصلی خانواده های کارمندی است. این برنامهها گردش مالی خاصی را به خانوادههای ایرانی تحمیل میکنند. هنجارهای نوینی که از طرف این گروه و مخصوصا به مدد این شبکههای اجتماعی به نوجوانان و جوانان ایرانی وارد میشود و به خانواده ها تحمیل میشود و میان والدین و فرزندان و حتی زوجها مشکلات خاصی ایجاد میکند.
درآمد این موارد نیز به بازاریابی و پرستیژ و تبلیغات و قدرت وجودی که به افراد میدهد برمیگردد. اگر خانوادههای ما بتوانند از سنتهای قومی و مذهبی و فرهنگی استفاده کنند روی آوردن به اینگونه برنامهها ممکن است کمتر شود. در واقع بخشی از مشکلات نوجوانان ما ناامیدی از دنیای فعلی خود و آشنایی با فرهنگ دنیای بینالمللی است. ذهنیتهایی به واسطه فرهنگهای بیگانه ایجاد میشود که زندگی افراد را در تمام ابعاد وجودی به چالش میکشاند و موجب ایجاد شکاف فرهنگی میان فرزندان و والدین و هم میان زن و مرد ایجاد میکند.
گزارش از افسانه سالاری
سلام.یوگا هزینه ای نداره با دانلود حرکات یوگا و یا با کلاسهایی که تو یوتیوب هست به سادگی میشه انجام داد.