چند دقیقه با خبرنگاران صمت + فیلم
خبرنگاران موسسه مطبوعاتی صمت ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای اهل قلم و رسانه به مناسبت روز خبرنگار چند دقیقه ای در خصوص این حرفه و آرزوهای خود صحبت کردند.
بینندگان محترم، تروریست های طالبان وارد کنسولگری ایران در مزارشریف شده اند و کنسولگری ایران در حال سقوط است همانطور که در تصاویر پشت سر من مشاهده می کنید! لحظه به لحظه خودروهای زرهی حامل توپ این افراد به محل استقرار ما نزدیک تر می شوند. من چه وظیفه ای دارم در این لحظه و بوم! تمام! شهید محمود صارمی خبرنگار شجاع لرستانی به همراه همکارانش در حین پوشش خبری به شهادت رسیدند!
حالا یک اپیزود تاریخی دیگر را مرور می کنیم:
+ نسقچی باشی در باغشاه تهران: در محضر قبله عالم کرنش کنید تا شاید سلطان بن سلطان جهان، محمد علی شاه بزرگ از سر گناه شما بگذرد! تا دیر نشده عذر تقصیر بر زبان جاری کنید و بگویید که هر آنچه در آن رزونامه کذایی نوشته اید به تحریک خرابکاران مواجب بگیر انگلستان است! تعجیل بفرمایید آقا!
_ میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل: جناب مفتش باشی، لطف بفرمایید و زودتر جلاد همایونی را برای اجرای حکم حقیر بخواهید. من دست از شرافت قلم بر نمی دارم که سوگند به نامش و آن چه می نویسد مکرر آمده! بر من ننگ است که مواجب از انگلیس یا روس بستانم و جاریات مملکتی را حسب خواسته ناپاک آن ها تحریر و انشا کنم. زودتر مرا از بندگی قبله عالم مرخص بفرمایید و این بار شما تعجیل کنید!
+نسقچی: حرف دیگری نداری؟
_ میرزا جهانگیرخان: زنده باد آزادی! زنده باد مشروطه! پاینده ایران!
تنگنای معاش!
اگر بخواهید شاغلان یک حوزه را که مطالبات مردم و مسئولان از آن ها کاملا متضاد باشد و آن را نام ببرید، به کدام شغل اشاره می کنید؟
خبرنگاران، پل عابر پیاده مردم هستند که در تقاطع غیر همسطح مسئولان قرار گرفتند. در جدال برای یافتن واقعیت، با سدی از متخصصان هم جنس خود یعنی روابط عمومی ها روبرو هستند که وظیفه ای کاملا نامتجانس با یکدیگر دارند: خبرنگار به دنبال کشف خبر درست و پیگیری منافع عمومی است و روابط عمومی در پی حفظ منافع سازمان است.
خبرنگار که تکیه گاهی جز باد هوا ندارد و سرانجامی شبیه مرغ عزا و عروسی دارد، در برابر مردم و مسئولین، فقط خودش می ماند و یک رکوردر، یک خودکار و چند برگ کاغذ منجر به باطلگی... با قانون مطبوعاتی که جانب همه را می گیرد جز خبرنگار!
در جوامع نه چندان دموکراتیک که دموکراسی را کالای لوکس بالاطاقچهای می دانند و دک و پز تشریفاتی غربی می نامندش، خبرنگاران کاری به مراتب دشوارتر دارند! باید با شمشیر داموکلسی سر کنند که از یک سو تیغ عدالت طلبی بر گردنشان می گذارد و از سوی دیگر، تیزی گوشمالی ارباب قدرت را به آن ها یادآوری می کنند. خلاصه آن ها که در این شغل مانده اند، نه به تمنای نان مانده اند و نه در پی نام آمده اند:
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است وز نام چه گویی که مرا ننگ ز نام است!
توجه شما را به این ویدئو کلیپ از خبرنگاران موسسه مطبوعاتی صمت جلب می کنیم...
توجه شما را به این ویدئو کلیپ از خبرنگاران موسسه مطبوعاتی صمت جلب می کنیم...
فیلمبرداری و تدوین: سهیل فرزین
گرافیک: شیرین بابازاده
ارسال نظر