آقای دولت گرفتن مالیات با گیوتین افتخار نیست
ناصر بزرگمهر - مدیرمسئول
از روز که نخستین انسانها از غار تنهایی خارج شدند، فهمیدند که باید بخشی از هزینههای زندگی اجتماعی را بپردازند، به همین دلیل پرداخت مالیات از جمله مواردی است که به اندازه طول تاریخ زندگی بشر و در همه جوامع عمر دارد و پرداخت آن امری موجه است.
انسانها بعد از زندگی انفرادی، یاد گرفتند که برای دور هم جمع شدن و انجام اموری که به همه مربوط میشود، باید خودشان همراهی کنند و پول نقدی از جیبشان بپردازند.
در بررسی تاریخ متوجه میشویم که هزاران سال قبل، بعد از مدتی که از زندگی اجتماعی گذشت و تغییر زندگی غارنشینی به زندگی جمعی با تشکیل روستا و ده و طایفه و ایل، آغاز شد، حاکمان متولد شدند، بزرگ ایل و طایفه و کدخدا پیدا شد، زورمداران سر کار آمدند، شاه و ملکه و امپراتور و فرمانده بهوجود آمد، اسلحه ترازوی عدالت شد و ضربه شمشیر با نگاه قدرت، حد و مرز زندگی را مشخص کرد؛ شاه دستور میداد و داروغه بهدنبال گرفتن پول مالیات پرنس جان میرفت. دریافت مالیات، قرنها برای خرج و مخارج و عیاشیها و تجملات و رفاه و بریزوبپاش خاندانهای سلطنتی بود و در این میان هم گاهی رابینهودها، در جنگلها پیدا میشدند و با پادشاه مبارزه میکردند تا از ضعفا حمایت کنند.
با پیشرفت زندگی شهرنشینی و تاسیس مجالس زورمداران در یونان قدیم تا ایران باستان و هند و کشورهای بینالنهرین و بعدها اروپا، مالیات، منبع درآمد سلاطین و بعدها دولتها شد. این موضوع بعد از دوران رنسانس و پیدا شدن قوانین مکتوب خصوصا در کشور فرانسه و انگلستان، آغاز نگرش جدیدی به موضوع مالیات و نحوه دریافت و هزینهکرد آن شد.
بعد از جنگ جهانی دوم، در کشورهای پیشرفته، موضوع مالیات، تغییر شکل داد و با آغاز دوران صنعتی در قرن بیستم و پیدا شدن دولتهای قدرتمند، همه تصمیم گرفتند هزینه دولتها و حاکمان را از توانمندی کشورها و منابع طبیعی تامین و مالیات را به شراکت مردم در تامین هزینههای رفاهی جامعه تعریف کنند تا پولی که مردم به دولت میپردازند، به نحو دیگر به زندگی آنها در قالب امنیت، خدمات عمرانی، جادهسازی، مسکن، بهداشت، آموزش و پرورش، ورزش، تامین اجتماعی، دارو، پزشک و امثالهم برگشت داده شود، به همین دلیل مالیات در کشورهای اسکاندیناوی که بیشترین رفاه اجتماعی در آنها وجود دارد با علاقه از طرف مردم تا نزدیک ۴۰ درصد از درآمدشان پرداخت میشود.
در بسیاری از کشورهای اروپایی، دولتها لیست درآمد و نحوه هزینه مالیات را هر ساله با جزییات به اطلاع مالیاتدهندگان میرسانند.
امروزه پیشرفت یک جامعه ایدهآل و سالم بدون همراهی و همگامی و همفکری مردم با مسئولان حکومتی که از میان خود آنها با انواع روشهای دموکراسی و غیردموکراسی انتخاب میشوند و اداره حکومت و دولت را به زور یا بدون زور در دست میگیرند، بدون فرهنگسازی و توجه به زیرساختهای اجتماعی، اقتصادی و قضایی امکانپذیر نیست.
رفاه اجتماعی که مهمترین نشانه قوی بودن دولتها و تفاوت حکومتهاست، آرزوی همه مردم جهان است. رفاه اجتماعی در هر کشوری باید مثل یک چتر بزرگ همه مردم را زیر سایه خود قرار دهد. بدیهی است که امنیت و رفاه نیاز به پول دارد، اما بیشتر از پول، نیاز به مدیریت و صداقت و تفکر خدمت است که بخشی از این پول و سرمایه اولیه باید ازسوی مردم به گونههای مختلف از جمله مالیات به دولتها پرداخت شود.
مالیات، پرداخت هزینه اجتماعی است که افراد یک ملت در راستای بهرهمندی از امکانات و منابع یک کشور آن را پرداخت میکنند.
مالیات مستقیم بخشی از کمک مردم به خودشان و دولت است؛ مثل مالیات بر درآمد، املاک، حقوق، مشاغل، کشاورزی، دارایی، ارث، مستغلات، حق تمبر و منابع مختلف.
مالیات غیرمستقیم مثل مالیات بر واردات که برای حمایت از صنایع داخلی نیز بهکار گرفته میشود. اینگونه مالیات بهصورت حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی دریافت میشود.
مالیات بر مصرف، مالیاتی است که مصرفکنندگان کالاهای خاص در زمان خرید آن کالا (به همراه نرخ کالا) پرداخت میکنند؛ به این ترتیب، هر شخصی که میزان بیشتری از آن کالا را مصرف کند، در نهایت مالیات بیشتری میپردازد.
مالیات ارزشافزوده نیز از جمله مالیاتهایی است که در سالهای اخیر دریافت آن از خریداران آغاز شده و بحثهای گوناگونی را در حرفههای مختلف بهوجود آورده است.
و اما چه اشخاصی مشمول پرداخت مالیات هستند؟
همه اشخاص حقیقی و حقوقی که در یک کشور زندگی میکنند باید بهنسبت درآمد و ثروت خود و باتوجه به قانون، مالیات بپردازند اما متاسفانه در کشور ما فقط کارمندان دولت هستند که بهطور سیستماتیک مالیات بیشتری نسبت به قشرهای ثروتمند و صاحبان درآمدهای نجومی میپردازند و گروههایی که باید مالیات بیشتری بپردازند به هر شکل ممکن تلاش میکنند از پرداخت مالیات فرار کنند.
از طرف دیگر، نظام مالیاتی کشور بعد از چند دهه هنوز در روال مناسب و قانونمند حرکت نمیکند، درآمدهای مشاغل گوناگون تعریف درستی ندارد، سامانههای رایانهای و پروندههای کاغذی به یکدیگر کمک نکرده و نوعی تداخل در اجرا بهوجود آوردهاند، اصناف از ارائه درآمدهای واقعی اجتناب میکنند، ثروتمندان مالیات کمتری میپردازند و سازندگان برجهای بلندمرتبه، صاحبان مراکز خرید و مالها و مغازهها با قیمتهای نجومی از پرداخت مالیات فرار میکنند. در چند سال اخیر که بعضی افراد بهدلایل گوناگون و فسادهای مالی پایشان به دادگاهها باز شده، معلوم شده که در ازای ثروتهای بادآورده، هیچ گونه مالیاتی نپرداختهاند.
از طرف دیگر محل هزینه مالیاتهای دریافتی برای افکار عمومی روشن نشده و درنهایت مردم، پرداخت مالیات را دوست ندارند.
برای دریافت مالیات و پرداخت آن ازسوی مردم، باید فرهنگسازی کرد. مردم باید باور کنند که دولتها، مالیات را برای مردم هزینه میکنند. در همین ماجرای کرونا، پرداخت هزینههای درمانی و بیکاری باید از همین منابع مالیاتی انجام میشد.
دولت فرانسه با قرنطینه مردم، مبلغ ۵۰۰ میلیارد یورو در خدمات اجتماعی هزینه کرد. بدیهی است مردمی که مالیات پرداخت کردهاند، در جای دیگر، خدمات مناسب را دریافت میکنند.
متاسفانه شیوه عملکرد دولت با انواع سازمانهای مختلف از سازمان امور مالیاتی تا سازمان تامین اجتماعی، از شهرداری تا خدمات الکترونیک نیروی انتظامی، از گرانفروشی آب و برق تا گاز و بنزین و گازوئیل، از آموزش بهاصطلاح رایگان تا دفترچههای خدمات درمانی بیحاصل، مجموعهای را بهوجود آورده که نتیجه آن دریافت ۴۵ هزار تومان یارانهای است که جز خالی کردن صندوق دولت و نابود کردن پول ملی، حاصلی نداشته است.
گرفتن انواع مالیاتها و عوارض با نامهای مختلف و افزایش آنها مثل عوارض خروج از کشور به شکل مضحک با تقسیمبندی کشورها، مردم را به یاد «شهر برره مهران مدیری» میاندازد و پول زوری که قلدر شهر از مردم میگرفت.
آقای دولت
سازمان امور مالیاتی باید یاد بگیرد که همراه مردم باشد و وظیفه مالیاتچیها مچگیری نیست، بلکه باید در یک ارتباط دوسویه، مسیر مالیاتی کشور بهبود یابد.
ارسال نظر