مدیریت تحمل(۲)
به نام او که هر چه بخواهد همان میشود ناصر بزرگمهر / مدیر مسئول
سلام آقای بزرگمهر، مقاله «مدیریت تحمل» واقعا عالی بود، ای کاش برای این بیتحملیها چارهای وجود داشت؟... جلالی آقای بزرگمهر، واقعا تحمل هیچکس را نداریم، یکجایی مطلبی خواندم که شبیه حرفهای شما بود، برایتان میفرستم. » چقدر این روزها کمحوصله شدهایم و چقدر کاسه صبرمان زود لبریز میشود، برای گیر دادن و ایجاد سوءتفاهم هیچ بهانهای نمیخواهیم، بیبهانه به همدیگر میپریم، اعتمادها به حداقل رسیده به راحتی یکدیگر را در موضع اتهام قرار میدهیم، دوستیها و رفاقتها تا حدود زیادی آبکی شدهاند. چند روز پیش به دوست قدیمی خودم گفتم فلانی اگر الان فلان مسئولیت را قبول کنی به تعداد انگشتان دست و پایت میتوانی افرادی را پیدا کنی و روی آنها قسم بخوری و به عنوان همکار خود انتخاب کنی؟ با نگاهی به من گفت: شاید به تعداد انگشتان یکدست هم پیدا نکنم. راستی واقعا چنین افرادی دیگر نیستند یا هستند اما ما با عینک بدبینی به همه نگاه میکنیم و آنها را نمیتوانیم پیدا و انتخاب کنیم، چرا فقط خودمان را میبینیم چرا بهراحتی با دوستانی که سالها امتحان خود را پس دادهاند دچار مشکل و سوءتفاهم میشویم؟ به نظر میرسد ادامه این وضعیت درنهایت آوار را روی سر همه خراب خواهد کرد؟ سر کوچکترین موضوعها، پرخاشگری میکنیم و بدون آنکه طرف مقابلمان را بشناسیم و با خلقوخوی او آشنا باشیم، مورد اهانت و توهین و حرفهای رکیک قرار میدهیم؟ با چنین وضعیتی درنهایت میخواهیم کدام قله را فتح کنیم؟ و از کجا سر در بیاوریم؟ اقرار به اشتباه به جای اصرار به اشتباه و به رسمیت شناختن حقوق و حرمت دیگران میتواند جلوی ارتفاع گرفتن دیوار بیاعتمادی را بگیرد؟ کسی که در جمع و حضور دیگران به انسان بیحرمتی میکند و در عوض در محیطهای دو نفره و ۳ نفر اظهار علاقه و محبت از خود نشان میدهد اعتبار و شخصیت خود را به حراج گذاشته است، برای آرامش و آسایش خود و دوستانمان چارهای جز محبت و مهربانی به یکدیگر نداریم، پرخاشگریهای عادی و غیرقابل کنترل نتیجه و محصول ناکامی و شکستهای پیدرپی میتواند باشد و رمز موفقیت و توفیق و جلوگیری از شکست و ناکامی و تحکیم روابط دوستانه همراه با محبت و مهربانی هست، قدر و قیمت دوستانی که در روزهای سخت و دشوار همراهمان بودهاند را بدانیم، مانند آنها را به این سادگی بهدست نخواهیم آورد، بدبینیها را باید بیرون ریخت تا در خانه و جان ما لانه نکنند، از فضای ایجاد شده و بههمریختگی روابط انسانی، موفقیت و شادکامی و آرامش بهدست نمیآید، بهجای تلاش برای اینکه دیگران را با معیارهای خود تطبیق بدهیم بهتر نیست از خود شروع کنیم... محمدی * ناصر جان سلام و درود، سرمقاله «همدیگر را تحمل کنیم» را خواندم، مثل همیشه عالی بود، بیان واقعیتهای جامعه بود، ولی نازنین جامعه ما مدتهاست که دچار این بیماری مزمن شده است، همه باهم بیگانهاند، فقط زندهایم، ولی از زندگی خبری نیست، چون مدتهاست که فقط شعار و شعار و شعار میدهیم، مردم خودشان را باور ندارند، اعتمادشان را به مدیران از دستدادهاند، ناامیدی و یاس به امروز و فردا و در کل آینده از سیمای تکتک نمایان و آشکار است، مردههای متحرک شدهاند، دلشان به چیزی خوش نیست، قانون پارتو در جامعه ما به طور کامل اجرا میشود ۸۰درصد تلاش میکنند و ۲۰درصد هم حال میکنند، ولی من نظرم این است که ۹۸درصد درستتر است و ۲درصد جامعه هم با حاصل تلاش ۹۸درصد بقیه جامعه در رفاه مطلق هستند، کسانی که فقط منافع و مصالح فردی برایشان مهم و حائز اهمیت است. جامعه دچار بیماری راشیتیسم فکری شده است، تفکر، تعقل، تدبر، خلاقیت و نوآوری جایگاهی ندارد، خمودگی و افسردگی گریبانگیر پیر و جوان را گرفته است، مدیران هم محصور چارچوب ذهنی ساخته شده خود هستند و مدام به شعارهای فریبنده و توخالی بسنده کرده و بر درد و آلام مردم میافزایند، بگذریم نازنین، جانا که سخن از دل ما گفتی و آنچه نوشتی همه زبان حال جامعه فعلی ماست، تحمل یکدیگر را نداریم اما به نظرم از ماست که برماست... مدنی * آقای بزرگمهر نویسنده محترم، حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه ص۵۶ خطبه۴۳ میفرمایند: «بیشترین ضربهها را نیکترین انسانها میخورند... و برای خوبیهایتان هم حد تعیین کنید و هر کس را بهاندازه لیاقتاش بها دهید نه به اندازه مرامتان... زندگی کردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است! تا میتازی با تو میتازند، زمین که خوردی، آنهایی که جلوتر بودند هرگز برای تو به عقب بازنمیگردند! و آنهایی که عقب بودند، به داغ روزهایی که میتاختی تو را لگدمال خواهند کرد...! در عجبم از مردمی که به دنبال دنیایی هستند که روزبهروز از آن دورتر میشوند و غافل هستند از آخرتی که روزبهروز به آن نزدیکتر میشوند... نویسنده محترم، به نظرم بخشی از پیام گهربار مولا علی(ع) همین است که مردم باید یکدیگر را بیشتر تحمل کنند و هیچکس در این تاختوتاز، دیگری را زبانی و عملی لگدکوب نکند... حسینی * یادداشت «مدیریت تحمل» در ۱۱شهریور ۹۶ با استقبال خوانندگان عزیز روبهرو شد که بخشی از نظریات چند نفر از این عزیزان را در اینجا نقل کردم، بدونشک بیشتر معتقدند که جامعه و تکتک ما، کمتحمل شدهایم، در یادداشت فوق نوشتم که تحمل نکردن هیچکس و هیچحرف و هیچکار و هیچ برنامه و هیچچیز نشانه یک بیماری است، یک بیماری فردی و اجتماعی که باید از سوی اندیشمندان و علما، جامعه شناسان و روانشناسان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و راه درمان آن سریعتر شناسایی و اعلام شود و دولت باید در این زمینه هم به چارهجویی بپردازد و کمک کند.
ارسال نظر