مدیریت تهمت و افترا
ناصر بزرگمهر/ مدیر مسئول
به نام او که هرچه بخواهد همان خواهد شد در دو یادداشت از مدیریت شایعه و تخریب افراد و مدیریت آبرو و حفظ حریم انسانها گفتم و نوشتم، بیآنکه بدانم چند روز بعد کسانی از هیچ، همهچیز خواهند ساخت و با ایجاد فضای شایعه، برای تخریب و بردن آبروی مدیری ارزشمند، از هیچتلاشی در دنیای مجازی و رسانههای خودی و سایتهای وابسته فروگذار نخواهند کرد. در یادداشت مدیریت شایعه، قصه معمار دانایی را نوشتم که با هل دادن یک دیوار، نگذاشت شایعه دیوار کج یک مسجد تا ثریا ادامه یابد، شایعه با یک تفکر بیغرض یا با غرض آغاز میشود ولی تا دورترین نقاط پیرامون و در سالمترین انسانها نفوذ میکند. نوشتم که از شایعه بترسید و با آن برخورد عالمانه و کارشناسانه انجام دهید، زیرا مدیریت شایعه قادر خواهد بود بزرگترین توانمندیهای یک جامعه را تبدیل به خاکستر و نابودی کند. با پیشرفت رایانه و ایجاد نرمافزارها و سهولتی که «موبایل» پیدا کرده است، شایعه از حد و مرز خانواده و کوچه و محله ما عبور کرده و جهانی شده است و راه مبارزه با آن هم فقط از طریق خودش امکانپذیر است، پادزهر در دل زهر نهفته است، فقط از طریق رسانهها میتوان به مقابله با سم اندیشه برخاست و افکار عمومی را سمپاشی کرد. وقتی نخستین شایعات برای مهمترین صنعت کشور آغاز میشود، سکوت و پاسخ ندادن بهترین راهحل نیست، باید به صورت واقعی نرخ تمامشده را اعلام کرد و از گفتن عیبها هم نهراسید و ضعف در مدیریت را تشریح کرد، باید از تعطیلی سرنوشت صدها هزار کارگر و خانواده آنها گفت، باید به سوالهای ذهنی مردم به موقع پاسخ داد. تا شایعه بر بال یک کلاغ ننشیند و تبدیل به چهل کلاغ نشود و آبروی کسی در کوی و برزن ریخته نشود، کسی که شایعه میسازد و شایعه میپراکند دست در دست شیطان دارد و براندازی بنیان جامعه را نشانه رفته است، و خطرناکترین شایعهسازان، گروهی هستند که ظاهرالصلاح جلوه میکنند و به ظاهر در جهت دلسوزی و کمک به روشنگری و در جهت مردم عادی جامعه، شایعه میسازند. شایعه و توهین به دیگری در فضای مجازی با اسمهای پنهان یعنی «سادیسم» و بیماری ناشناخته در وجود کسی که میکروب را در آب حیات مردم میریزد و هم میزند تا خواهر و برادر و پدر و مادر و فرزند و دوست و همکار و همسایه خودش و دیگری بنوشد. بررسیها نشان میدهد بسیاری از کسانی که در فضای مجازی به تخریب و توهین به دیگران میپردازند نوع «سادیسم» پنهان دارند و «ترول» هستند. «ترول کردن» اصطلاحی جدید است که به تازگی وارد گفتوگوهای روزمره کاربران اینترنتی شده است. این اصطلاح زمانی به کار برده میشود که کسی را به شدت سر کار میگذارند و از سادگی و حماقت فراوانش لذت میبرند و آخرسر به او میگویند: «ترولت کردیم». سالها از رواج این اصطلاح در سراسر دنیا میگذرد. واژه « troll» در زبان انگلیسی به معنای دایرهوار حرکت کردن، چرخیدن و گشتن است. گفته میشود واژه ترول از فعل قدیمی «troller» در زبان فرانسه وام گرفته شده که معنای اصلی آن به دنبال خود کشیدن و به اینسو و آنسو بردن دیگران است. البته به شیوهای در ماهیگیری هم گفته میشود که در قایق درحال حرکت طعمه به قلاب میبندند اما اصطلاح «ترول کردن» در همه جای دنیا به معنی اوباشگری اینترنتی است؛ یعنی تشنج ایجادکردن در بحثهای اینترنتی با گذاشتن نظرهای بیربط، ناراحتکننده و البته گاهی توهینآمیز که بیشتر برای مطرح کردن خود یا منحرف کردن بحث اصلی به کار میرود. این کلمه میتواند هم به شکل اسم برای فرد ارسالکننده و هم به شکل فعل برای خود عمل به کار رود. به فردی که از روی عمد با شروع استدلالهای عجیب و غریب و نوشتن مطالب فتنهانگیز و نامربوط و یا خارج از موضوع در یک جامعه آنلاین (گروه خبری، اتاق گفتوگو، وبلاگ، فیسبوک، تلگرام و... ) به تحریک و عصبانی کردن دیگر کاربران و خوانندگان میپردازد و آنها را به سمت واکنشهای احساساتی سوق میدهد یا باعث اختلال در گفتوگوی تعدادی از کاربران میشود، «ترول» میگویند، «ترولها» معمولا به جای اینکه در بحث با کاربری دیگر از استدلال استفاده و حرفهای دیگری را تحلیل کنند، نیت و شخصیت خود او را زیر سوال برده یا با انگ زدن و فحاشی او را برای مقابله به مثل و ادامه بحث تخریبی تحریک میکنند. بررسیهای علمی منتشرشده نشان میدهد، افرادی که به عنوان «ترول» شناخته میشوند به سادیسم و ویژگیهای شخصیتی تیره متمایلند (این ویژگیها ۳ صفت اصلی شخصیتی را در بر میگیرد: خودشیفتگی، ماکیاولیانیسم و اختلالات فکری و روانی، استفاده از اصطلاح تیره نشان میدهد که این صفات بدخواهانه هستند). در هر حال کاربران باتجربه در جوامع پیشرفته دنیای مجازی میدانند که موثرترین روش برای تضعیف «ترول» نادیده گرفتن او است. جواب دادن به او باعث تشویقش خواهد شد. از آنجا که این روزها به دلیل استفاده فراوان از اینترنت و حضور در شبکههای مجازی احتمال برخورد با این شخصیتها کم نیست، بهترین شیوه سکوت و خروج از اتاق گفتوگو و ترک کردن این گروهها یا انحلال آن از طرف مدیر گروه است. آنچه گاهی در یک مصاحبه مطبوعاتی ساده با حضور بیش از صد خبرنگار و دهها دستگاه فیلمبرداری و ضبط صدا به وجود میآید و تبدیل به شایعه میشود نیاز به واکاوی و بررسی کارشناسی در همین حوزه ارتباطی دارد اما بدون شک بیتعهدی بعضی رسانهها به وظایف واقعی و پخش بخشی از یک گفتار و جمله که در همه این سالها باعث درگیریها و رنجشهای بسیار گویندگان آن شده تا استفاده سیاسی برای اغراض حزبی و شخصی از یک فرصت، از کمکاری روابطعمومیهای سازمانها تا کم توجهی خود مسئولان به جایگاه رسانهها، از نادیده گرفتن ابزار و فناوریهای جدید تا نفهمیدن جایگاه افکارعمومی، همه و همه شرایطی را به وجود میآورد که یک کلاغ به چهل کلاغ تبدیل میشود و بیماران «ترول» به راحتی بر آن سوار میشوند و با تهمت و افترا از کاه، کوه میسازند.
ارسال نظر