|

مدیریت حلال و دل پاک

ناصربزرگمهر / مدیر مسئول

آورده‌اند شیخ جنید بغدادی به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او روان بودند، شیخ احوال بهلول را پرسید، گفتند او مردی دیوانه است، گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند، شیخ پیش او رفت و سلام کرد، بهلول جواب سلام او را داد و پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی، فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می‌کنی؟ عرض کرد آری.بهلول گفت: طعام چگونه می‌خوری؟ عرض کرد اول «بسم‌الله» می‌گویم و از پیش خود می‌خورم و لقمه کوچک برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه که می‌خورم «بسم‌الله» می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم.بهلول برخاست و فرمود تو می‌خواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی‌دانی و به راه خود رفت.مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است، جنید خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید.بهلول پرسید چه کسی هستی؟ جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی‌داند.بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می‌دانی؟ عرض کرد آری، سخن به قدر می‌گویم و بی‌حساب نمی‌گویم و به قدر فهم مستمعان می‌گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می‌کنم و چندان سخن نمی‌گویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می‌کنم، و پس هرچه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد.بهلول گفت: گذشته از طعام خوردن، سخن گفتن را هم نمی‌دانی، پس برخاست و برفت. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او کار است، شما نمی‌دانید. باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟ عرض کرد آری. چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول(ص) رسیده بود، بیان کرد.بهلول گفت فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی، خواست برخیزد، که جنید دامنش را بگرفت و گفت‌ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه الی‌الله مرا بیاموز.بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم، بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این‌گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. جنید گفت: جزاک‌الله خیراً! و بهلول ادامه داد: در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود، هر عبارت که بگویی آن وبال تو باشد، پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.و اما درباره خواب کردن، اینها که گفتی همه فرع است؛ اصل این است که وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسد بشری نباشد.القصه، انسان باید با لقمه حلال و دل پاک و نیت درست زندگی کند و از کینه و حسد خالی شود، تا بتواند مدعی رسالت انسانی باشد.و سوال اینجاست که نسل جوان با نگاه به کدام سوی این لقمه حلال و دل‌های پاک و نیت‌های درست را ببیند و به‌کار ببندد؟ سیاست بازی آن چنان بر تاروپود جامعه تنیده شده که تشخیص ساده‌ترین موضوع‌های اجتماعی و حتی گاهی اقتصادی هم ناممکن جلوه می‌کند.آنها که در صف نخست با مشت‌های گره کرده گام برمی‌داشتند سر از کانادا در می‌آورند و قبح ۳هزار میلیاردها ریخته می‌شود و سخن ۱۰ هزار میلیاردی از این طرف و آن‌طرف برمی‌خیزد.برای حل ساده‌ترین کار در هر سازمانی که وارد می‌شوی باید دنبال آشنا بگردی، مدیریت حلال و دل‌پاک واژه‌های نایابی می‌شوند که باید در خوشنویسی قاب موزه‌ها دنبالش بگردی، و چنین است که جامعه در یک دور باطل قرار می‌گیرد و رسانه که باید زبان گویای مردم باشد، در دکه‌های سیگارفروشی خاک می‌خورد و برگشت داده می‌شود.جامعه امروز ما بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به خانه‌تکانی دارد، این تکان باید از سازمان‌های دولتی، شهرداری‌ها، مالیات چی‌ها، بانک‌ها و هر نهادی که کار خدماتی می‌کند آغاز شود، دولت تدبیر و امید در دور دوم باید روح تازه‌ای بر بدنه خود بدمد. قوانین شفاف و مدیریت آکواریومی، بستر مناسب مدیریت پاک خواهد بود اگر نیت درست، بدون کینه و بدون حسد وجود داشته باشد.

کدخبر: 6584

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین