|

پای گاو شیرده بر سر موش موذی

ناصر بزرگمهر/ مدیر مسئول

در آخرین یادداشت سال ۱۳۹۹ آرزو کردم در سال موش و گاو و ببر و اژدها و هر حیوان دیگری، جهان رنگ صلح را به خود ببیند و ملت و مملکت ما، در آرامش روزگار بگذرانند و تنگناها برطرف و روزهای بهتر و لحظات شادتری برای یکایک مردم ما فراهم شود و در این اوضاع و احوال کرونایی، بیشتر مواظب ویروس بدذات چینی کرونا باشیم تا سلامتی مردم و خودمان حفظ شود.

ناصربزرگمهر۹

دعا کردم براساس اعتقادات چینی‌ها، پای گاو شیرده، روی سر موش موذی قرار گیرد و از دست کرونای چینی و کالای چینی و سیاست چینی‌ها خلاص شویم و ماهی‌های خلیج‌فارس باز هم بر سفره ماهیگیران جنوب وطنم دیده شوند.

اما درست در روزهای تعطیلی، چند روزی از دعای ما نگذشته بود که موضوع قرارداد ۲۵ساله دولت ایران و چشم‌بادامی‌های چینی مطرح شد و مردم باهوش ما، در دنیای مجازی به دو گروه موافق و مخالف تقسیم شدند و به موضع‌گیری پرداختند. از همان ابتدا بدون هیچ‌گونه آمارگیری دقیق، تعداد مخالفان بر موافقان چربید. اما شاید تعداد کم و زیاد مهم نباشد، نکته مهم‌تر این بود که هیچ کدام از دو طرف متن این توافقنامه یا قرارداد یا هر اسم دیگری که روی آن گذاشته‌اند را نخوانده‌اند و همه اظهارنظرها برمبنای پیش‌بینی‌های ذهنی و دلی افراد مطرح شده و پایه و اساس آن بر شایعات شکل گرفته و این از عجیب‌ترین اظهارنظرهای رسانه‌ای است که با سکوت دولتمردان همراه شده است.

یک موضوع کاملا سیاسی و اقتصادی که برمبنای علم حقوق بین‌الملل، نیاز به اظهارنظر کارشناسان متخصص دارد، دستمایه من بی‌دانش و بسیاری از افراد کم‌دانش دنیای مجازی قرار گرفته است.

من جزو کسانی هستم که به‌صورت تاریخی، چنین ارتباطی را خالی از اشکال نمی‌دانم و در همه این سال‌ها از کالاهای چینی و حضور آنها در بازار و اقتصاد کشورم ناراضی بوده‌ام، اما ضرورت ارتباط با چینی‌ها را در عرصه سیاست باتوجه به تحریم غرب می‌فهمم، اما مثل بسیاری از مردم، بخش عمده‌ای از سیاست‌های خارجی و موضع‌گیری‌ها را باتوجه به شعار نه غربی و نه شرقی نمی‌فهمم. با این حال در نهایت فکر کرده‌ام که حتما هیچ تصمیمی بدون نگاه کارشناسان و حقوقدانان دانا، گرفته نشده، وگرنه باید مسئولان در مقابل تاریخ پاسخگو باشند.

البته این حجم از مخالفت مردم را باید ناشی از عملکرد مسئولانی دانست که بسیاری وقت‌ها حرف صادقانه با مردم نزده‌اند؛ دولتی که بیش از یک سال است در مقابل کرونای چینی جز توصیه اخلاقی و جریمه کردن مردم و شعار دادن، گام مثبت دیگری بر نداشته است.

این مخالفت‌ها را باید در تصاویری که از جارو کردن ماهی‌های خلیج‌فارس توسط کشتی‌های چینی وجود دارد و قراردادهای نامعلوم در این حوزه و آن حوزه دید.

وقتی سخنگوی محترم دولت به‌راحتی اعلام می‌کنند که چینی‌ها با اعلام مفاد توافقنامه مخالف هستند، وگرنه ما مشکلی نداریم، باید پاسخ دهند که چرا به طرف مقابل اعلام نکردید که ما هم با اعلام نکردن مفاد این قرارداد به‌خاطر افکار عمومی ملت خودمان مخالف هستیم.

دولت محترم باید پاسخ دهد که این چگونه کشور دوست و برادری است که حتی در برابر میلیون‌ها دلار ایران که در دستانش است، هنوز قطره‌ای از واکسن کرونایی که خودش مسبب جهانی شیوع آن است را در اختیار ایران قرار نداده است؟

حالا به سایر مسائل سیاسی و اقتصادی ۴۰ سال اخیر اشاره نمی‌کنم که بدون شک هیچ گربه‌ای در این سال‌ها محض رضای خدا موش نگرفته و بدون توجه به منافع ملی خودش با دیگری ارتباطی برقرار نکرده است.

به‌نظر می‌رسد در چنین شرایطی وزارت خارجه محترم باید هرچه سریع‌تر پاسخ مناسبی به افکار عمومی ارائه و متن توافقنامه را در اختیار رسانه‌ها قرار دهد تا از هرگونه شایعه جلوگیری شود.

شروع سالی دیگر، بهانه‌ای است برای نوشتن عیدانه و گفتن سخنی برای دلخوشی سالیانی که نوروز با همه گرفتاری‌ها و مشکلات کرونایی و اقتصادی و گرانی، نوروز مانده است.

سال‌هایی که به از سال قبل نیست، اما می‌توان دلخوش بود و همچنان آرزوهای خوب کرد. آرزو که خرج ندارد و دچار تورم هم نشده و تا دولت تدبیر، دست رویش نگذاشته، آرزوهایم را برای شما می‌گویم:

آرزو می‌کنم که خواننده‌های ما همیشه سلامت بمانند.

آرزو می‌کنم که خودتان و خانواده‌تان سلامت بمانید.

آرزو می‌کنم که شادی‌های‌تان زیادتر شود.

آرزو می‌کنم که غم از شما دور شود.

آرزو می‌کنم که دخل‌تان با خرج‌تان بخواند.

آرزو می‌کنم که حسودها از شما دور شوند.

آرزو می‌کنم که عشق در خانه دل‌تان را بزند.

آرزو می‌کنم که بیماران شفا یابند.

آرزو می‌کنم که همه مردم ایران و جهان در سلامت زندگی کنند.

آرزو‌ می‌کنم که دولتی سر کار بیاید که زیر باران خیس نشود.

آرزو‌ می‌کنم که عمر جلبکی مدیریت‌های کوتوله به پایان برسد.

آرزو می‌کنم که مسئولانی باسواد، که دکتر نباشند، اما کتاب خوانده باشند، سر کار بیایند.

آرزو می‌کنم که کسانی مسئولیت قبول کنند که فیلم دیده باشند، تئاتر رفته باشند، موسیقی گوش کرده باشند.

آرزو می‌کنم که مدیران ما، ایران را، مردم را، آزادی را دوست داشته باشند.

آرزو می‌کنم که وزیر و وکیل ما، چند باری از نانوایی محل نان خریده و یک بار به بازار میوه و تره‌بار رفته باشد.

آرزو می‌کنم که مدیرعامل و مدیرکل‌های ما یک بار تاکسی و اتوبوس و مترو سوار شده باشند.

آرزو می‌کنم کسانی سرنوشت جامعه را در دستان‌شان بگیرند که مزه عشق را چشیده باشند و راه مولا علی (ع)را سرمشق خود بدانند.

آرزو می‌کنم که پرنده‌ها پرواز کنند، بچه‌ها بخندند، درخت‌ها سبز شوند.

آرزو‌ می‌کنم که آرزوهای شما رنگی باشد.

آرزو می‌کنم شازده کوچولوی سرزمین رویایی خودتان باشید.

آرزو‌ می‌کنم سال جدید بر شما مبارک باشد.

نویسنده: ناصر بزرگمهر
کدخبر: 162955

ارسال نظر

 

آخرین اخبار