|

آموزش گام نخست توسعه عملکرد

منصور یزدی‌زاده-فعال صنعت فولاد

توسعه عملکردی صنایع به الزامات متعددی نیاز دارد. آموزش نیروی انسانی یکی از مهم‌ترین الزامات در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی کشورها است. بر همین اساس نیز در عصر حاضر آموزش نیروی انسانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. شتاب قابل‌توجه علوم و تخصص‌های گوناگون و پیشرفت هرروزه دانش و تکنولوژی، ضرورت آموزش نیروی انسانی را بیش‌ازپیش تقویت کرده است.

یزدی-‌زاده

حوزه معدن و صنایع معدنی نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین آموزش به‌عنوان فاکتوری اساسی و موثر در رشد کیفی عملکرد کارکنان که حکم سرمایه‌های انسانی یک مجموعه را دارند، اهمیت می‌یابد. این آموزش زمینه افزایش رضایت شغلی کارکنان یک مجموعه را فراهم می‌کند و همزمان به همگام‌سازی دانش و توان نیروی انسانی در سازمان منتهی می‌شود.

آموزش مختص یک سن، دوره یا مکان خاص و ویژه نیست. امروزه در سراسر جهان، افرادی را که به گذراندن دوره‌های دانشگاهی حتی در مراکز معتبر دنیا بسنده کرده باشند و ۵ سال از زمان آموزش آنها گذشته باشد، بدون دانش و تخصص لازم ارزیابی می‌کنند، مگر آنکه فرد توام با کار، آموزش را هم موردتوجه قرار داده باشد. به‌همین دلیل نیز، دوره‌های آموزشی هنگام خدمت به‌شدت جدی گرفته می‌شوند و ارتقای شغلی افراد را موکول به گذراندن این دوره‌ها می‌کنند.

استانداردهای آموزشی در سطح بین‌المللی تا حد زیادی مشابه هم هستند، هرچند کیفیت برگزاری این دوره‌ها با هم متفاوت است. بااین‌وجود، در کشور ما فرهنگ ضرورت گذراندن این دوره‌ها آنچنان فراگیر نشده است، در واقع آموزش در نگاه نخست هزینه‌بر و زمان‌بر است و در نتیجه در کشور ما آموزش نیروی انسانی آن‌قدر که باید و انتظار می‌رود، موردتوجه قرار ندارد و همین موضوع نیز چالش‌های بسیاری را ایجاد می‌کند یا اگر هم دوره آموزشی برگزار می‌شود، بیشتر جنبه رفع تکلیف دارد. به‌همین دلیل، این دوره‌ها در کشور ما آن‌طور که باید جدی گرفته نمی‌شود. در چنین شرایطی، تنها آن دسته از افرادی که علاقه‌مند به افزایش توان علمی و تخصصی خود هستند، با هزینه شخصی دوره‌های آموزشی را می‌گذرانند.

باتوجه به کاستی‌های یادشده در کشور، موضوع مدیریت دانش نیز متاثر از موارد گفته‌شده آن‌قدرها فراگیر نشده است. شرکت‌های پیشرو اندکی هستند که با اعتقاد راسخ به این موضوع پرداخته و سعی در بهره‌مندی از مزایای مدیریت دانش دارند.

یکی دیگر از موانع فراگیری مدیریت دانش، نگرانی از امنیت شغلی است. در کشور ما، فرهنگ جانشین‌پروری که متاثر از همین موضوع است، فراگیر نشده و نسبت به آن بی‌توجهی می‌شود. بیشتر افراد سعی می‌کنند دانش اندوخته خود را برای خود نگه‌ دارند و به‌صورت آبشاری همه فوت‌وفن‌های کار را به زیردستان خود انتقال ندهند، تا مبادا کار خود را از دست بدهند.

گذراندن دوره آکادمیک، دوره‌های عملی و همچنین هنگام خدمت، لازم و ملزوم یکدیگر هستند. دوره آکادمیک دوره مقدماتی به‌شمار می‌رود، چرا که تئوری به‌تنهایی کاربرد ندارد. دوره‌های کارگاهی و عملی، دوره‌های مکمل برای آغاز کار و دوره‌های هنگام کار و خدمت تکمیلی هستند، بنابراین کدام‌یک اهمیت بیشتری دارند؟ علاوه بر تمام موارد یادشده ارتقای سطح ارتباط میان دانشگاه و صنعت نیز می‌تواند در بهبود فرآیند آموزش نیروی انسانی موثر باشد. در کشور ما، رابطه دانشگاه و صنعت بیشتر از اینکه عملیاتی و کاربردی باشد، جنبه نمایشی به خود گرفته و رفع تکلیفی عمل می‌کند و هنوز بالغ نشده است. در این زمینه، بارها و بارها آسیب‌شناسی انجام شده، اما جز در موارد معدود توفیق زیادی در این زمینه نداشته‌ایم. شرایط اقتصادی کشور در طول سال‌های اخیر به‌شدت ضعیف شده و در چنین شرایطی، افراد ناچار هستند بدون توجه به کیفیت کار و ارتباط آن با تحصیلات‌شان، یک موقعیت شغلی را بپذیرند و بیشتر به‌دنبال انجام کار برای کسب معیشت هستند و همین موضوع از کیفیت عملکردی صنایع می‌کاهد. باتوجه به تمام موارد یادشده، اصلاح فرآیند آموزش در حوزه‌های مختلف ضروری به‌نظر می‌رسد.

نویسنده: منصور یزدی زاده
کدخبر: 279644

ارسال نظر

 

آخرین اخبار