نظام بانکی باید مشوق تولید باشد نه مخرب
مهدی عبداللهی-فعال صنعت
تولید همواره یکی از بخشهای پردغدغه کشور است و صنعت یکی از شاخصهای مهم رشد اقتصادی بهشمار میرود. پیشرفت و توسعه صنعتی منجر به شکوفایی اقتصادی شده و در نهایت رفاه اجتماعی را برای یک کشور به ارمغان میآورد. هنگامی که فردی فعالیت تولیدی خود را آغاز میکند، در تامین سرمایه موردنیازش ۳ حالت وجود دارد؛ یا تمام نقدینگی را فرد بهتنهایی تامین میکند، یا به کمک افراد حقیقی و حقوقی پول موردنیاز تهیه میشود و در شکل سوم هم بخشی از منابع مالی ازسوی فرد یا افراد و بخش دیگر ازسوی بانکها تامین میشود. همراهی بانکها در جهان یکی از اصول راهاندازی تولید بوده و در قوانین بینالمللی منابع مالی نزد سیستم بانکی باید در امور مولد هزینه شود.صنعتگران در ایران برای تعامل با بانکها چالشهای بسیاری دارند؛ از این رو بسیاری از تولیدکنندگان واقعی تلاش دارند در گرداب مالی بانکها گرفتار نشوند. بهطور عمده کارگاهها و واحدهای تولیدی کوچکتر سعی میکنند منابع مالی موردنیاز خود را خارج از مجموعه بانکی تامین و به خط تولید تزریق کنند. حتی برخی با فروش خودرو یا خانه شخصی مبادرت به تامین مالی میکنند، اما زیر بار سود بانکی نمیروند؛ سودی که تا چند ماه قبل روی کاغذ ۱۸ درصد بود و در عمل به ۲۵ درصد میرسید و در حال حاضر این رقم روی کاغذ ۲۳ درصد است اما در عمل به بیش از این عدد میرسد.
این موضوع برای واحدهای صنعتی و کارخانجات بزرگتر متفاوت است. برای مجموعههای بزرگ با توجه به استفاده از امتیازاتی مانند کارآفرینی و... گرفتن تسهیلات صرفه اقتصادی دارد؛ بنابراین هرچه تولیدکنندگان کوچکتر کمتر بهدنبال وامهای بانکی هستند، بخشی از سرمایه در گردش و سرمایه ثابت مجموعههای بزرگ و هلدینگها با منابع مالی بانکی تامین میشود. اما یکی از راهکارهایی که هزینه تامین مالی تولیدکنندگان متوسط و کوچکتر را در اخذ تسهیلات پایین میآورد خرید دیون است؛ اینکه هزینه چکهای مدتدار ازسوی سیستم بانکی پرداخت شود تا چرخ تولید بهطور مستمر در حرکت باشد. پروندههای زیادی وجود دارد که تولیدکننده با گرفتن تسهیلات بهاصطلاح نقرهداغ شده و در کنار اصل و فرع پول، سرمایه خود را هم در جرایم دیرکرد و سود مرکب از دست داده است.در حال حاضر با صحبتهایی که درباره افزایش سود سپردهگذاران مطرح میشود، علاوه بر افزایش هزینه تسهیلات خطر حرکت سرمایهها بهسوی سپردهگذاری هم وجود دارد. هنگامی که درصد سودهای مالی برای سپردهگذاران افزایش یابد، بهطور قطع تسهیلات هم گرانتر و معوقات بانکی بیشتر میشود.
به این ترتیب دیرکردها افزایش مییابد و بدهی تولیدکنندگان به نظام بانکی بیشتر میشود و در ادامه باید منتظر قطور شدن پرونده تعامل صنایع و سیستم بانکی باشیم.خطر دیگر هم از بین رفتن انگیزه تولید است و سرمایهگذار علاقهای به تامین مالی بخشهای مولد نداشته و ترجیح میدهد بهجای هدررفت انرژی در پیگیری مسائل بیمهای و مالیاتی، پول خود را در بانک سپرده و بدون دغدغه سود دریافت کند؛ هرچند تولیدکنندگان بهنوعی آلوده تولید شده و حاضر نیستند فعالیت صنعتی خود را متوقف کنند. حتی جوانانی که دارای سرمایه بوده و کسانی که روی حرفهای تخصص دارند، میدانند سود تولید نه بهلحاظ مالی که از نظر معنوی بیشتر است. در فعالیت صنعتی نوآوری و خلاقیت خود مشوقی برای تداوم فعالیتهای صنعتی تولیدی است و نباید انگیزه فعالیتهای تولیدی را از جوانان و افراد پیشکسوت گرفت.
ارسال نظر