توسعه تجارت با تغییر رویههای گذشته
محمدمهدی راسخ-فعال و کارشناس بازرگانی
صادرات غیرنفتی و مزایای آن، طی سالهای اخیر بیشتر موردتوجه عموم بهویژه دولتمردان قرار گرفته است. درآمدهای نفتی در ادوار گذشته پاسخگوی نیازهای کشور بود، اما پس از وضع تحریمهای نفتی علیه ایران، نگاهها بهسمت ظرفیتهای ایران برای درآمدهای غیرنفتی چرخید. با این حال، چیزی که در این مدت مشاهده شد، اتکا به شعار و کمتوجهی به فرصتهای صادرات غیرنفتی بود، چرا که توسعه صادرات غیرنفتی، وابسته به مولفهها و موارد مهمی است که تا به امروز شاهد بهبود یا ارتقای این مولفهها نبودیم. بهعنوان مثال، مهمترین نکته برای دستیابی به مقاصد صادراتی مختلف و افزایش درآمدهای صادراتی، دارا بودن کالاهای مناسب و صادراتمحور است که در این زمینه با ضعفهای جدی روبهرو هستیم. کارشناسان و فعالان تجاری معتقدند توسعه صادرات، با دست خالی امکانپذیر نیست و به وجود کالای صادراتمحور و قابلرقابت وابسته است.
بدون دارا بودن کالایی با مزیت رقابتی، فرصتهای صادراتی را از دست میدهیم و این اتفاق طی چند سال گذشته بهکرات رخ داده است؛ طی سالهای گذشته بهدلیل کمبود کالای صادراتمحور و غفلت از نیاز کشورها بهویژه کشورهای همسایه، نتوانستیم بهعنوان شریکی همیشگی و قابلاطمینان برای کشورهای منطقه و همسایه شناخته شویم. در نتیجه، سایر کشورها جایگزین ایران شده و از ظرفیتهای موجود نهایت بهرهبرداری را کردند. نمونه بارز این اتفاق، کوتاهی دست ایران از بازار محصولات کشاورزی کشورهای همسایه است؛ کشورهای همسایه و منطقه، فرصت خوبی برای صادرات صنایع غذایی و محصولات کشاورزی ایران شمرده میشدند، اما بنا به وجود چالشها و مشکلات متعدد، تا به امروز نتوانستیم در جایگاه صادرکننده اصلی و رسمی محصولات کشاورزی در منطقه شناخته شویم.
غیر از بحث تولید کالای صادراتمحور، نقایص دیگری در حال حاضر وجود دارند که ایران را از حضور مستمر در بازارهای صادراتی باز میدارد. ایران حتی اگر بتواند کالاهای باکیفیتی را تولید کند، بهدلیل کمبود تجهیزات حملونقل و ترابری، نمیتواند صادرات این دست از محصولات فسادپذیر را بهصورت گسترده انجام دهد. این خلأ تجهیزاتی سبب شده تا در سالهای گذشته باوجود ظرفیتهای مناسب کشورهای همسایه، ایران نتواند صادرات غیرنفتی موثری داشته باشد. بهبیان دیگر، بهدلیل وجود نقایص جدی در بسترهای لجستیکی و همچنین نبود برنامهریزی برای کسب سهم از بازارهای منطقه، فرصتهای متعدد و مهمی را در اینباره از دست دادهایم. مهمترین و واضحترین فرصت اخیر برای توسعه تجارت ایران، شکلگیری تنشهای سیاسی میان روسیه و اوکراین بود. ایران در این مدت میتوانست سهمی جدی را از بازارهای روسیه کسب کند و بهعنوان شریک اصلی تجارت این کشور محسوب شود. در صورت دارا بودن برنامه صحیح برای صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی به روسیه، میتوانستیم سهمی جدی در بازارهای این کشور داشته باشیم، اما بهسبب نبود بسترها و ظرفیتهای تجاری مناسب و همچنین برخی بیتوجهیها به لوازم توسعه تجارت، از منافع اقتصادی افزایش روابط تجاری با روسیه عقب ماندیم. اگر خواهان بهبود روند تجارت خارجی بهویژه صادرات غیرنفتی هستیم، باید با نگاهی فراختر و تخصصیتر به فرصتهای حاضر در منطقه بنگریم. تا زمانی که نتوانیم برنامهای کارآمد برای باز شدن راه صادرات محصولات ایران به کشورهای همسایه و حضور مستمر در این کشورها تدوین کنیم، بدیهی است که دستیابی به بازار کشورهای دورتر امکانپذیر نیست، از اینرو یکی از مهمترین وظایف دولت برای ساماندهی به وضعیت فعلی تجارت، تغییر رویههای گذشته است. دولت باید ضمن اعمال اصلاحات ساختاری در رویکردهای مربوط به فعالیتهای تجاری، زمینه توسعه صادرات و کسب سهم از بازارهای مختلف تجاری را هموار کند.
ارسال نظر