ضعفهای مدیریتی در مناطق آزاد
محمدمهدی رئیسزاده-فعال تجاری
بندر چابهار یکی از مهمترین و استراتژیکترین بنادر ایران از نظر موقعیت جغرافیایی بهشمار میرود، اما سهم آن در تجارت جهانی کشور، بسیار ناچیز است. موافقتنامه تاسیس دالان تجاری ایران ـ هند ـ افغانستان، خرداد سال ۹۵ ، بین این ۳ کشور به امضا رسید. از ابتدا ورود یک شرکت هندی به بندر شهید بهشتی چابهار مطرح و در نهایت اپراتوری بندر شهید بهشتی چابهار به یک شرکت هندی با هدف توسعه این بندر و افزایش سهم ایران در مسیر ترازیتی شرق کشور واگذار شد. در آن زمان، دولت وقت نوید روزهای روشن را برای توسعه چابهار داد، اما تا به امروز شاهد رخداد اتفاق چندان بزرگی نبودهایم. موارد مختلفی، بهعنوان دلایل این عدمبهرهوری و بهثمر نرسیدن موافقتنامه یاد میشود، اما مهمترین دلیل آن، ضعف مدیریتی است. برای توضیح این موضوع در ابتدا باید تا به بررسی کارکرد مناطق آزاد برای توسعه فعالیتهای تجاری کشور بپردازیم، چرا که با شناسایی و تحلیل این کارکرد، میتوانیم مشخص کنیم ایران در بهرهگیری از فرصتهای مناطق آزاد خود چگونه عمل کرده است. از سویی دیگر، برنامههای توسعهای باید براساس ماهیت این مناطق تدوین و اجرایی شوند.
بهطورکلی مناطق آزاد، از جمله مهمترین محدودههای تجاری در کشورها شناخته میشوند. در ایران نیز مناطق آزاد متعدد و مهمی وجود دارند، اما متاسفانه در دهههای اخیر از مزیتها و ظرفیت آنها در توسعه تجارت بهره کافی نبردهایم. بندر چابهار در جایگاه یکی از استراتژیکترین بنادر و مناطق آزاد در ایران شناخته میشود. این دریا ضمن راه داشتن به آبهای آزاد، به سرزمین اصلی متصل است و جزو مناطق مهم تجاری در کل منطقه بهحساب میآید. بندر چابهار از نظر دسترسی به کشورهای همسایه و امکان برقراری اتصال میان کشورهای همسایه شمالی با جنوبی، در درجه اهمیت بالایی قرار دارد، اما باوجود تمام ظرفیتهای عنوانشده، تا به امروز نتوانستیم آنطور که باید و شاید از فرصتهای منطقه آزاد چابهار استفاده کنیم. از مهمترین مشکلات فعلی نهتنها چابهار، بلکه سایر مناطق آزاد و بنادر کشور نیز، خلأهای زیرساختی و تجهیزاتی است. این کمبودها از علتهای اصلی ناکارآمدی بنادر ایران بهشمار میروند. بنابراین، نخستین ضعف مدیریتی، بیتوجهی به زیرساختهای فنی موردنیاز مناطق آزاد است. علاوه بر آن، بهطورکلی افزایش صادرات و ارزآوری، مهمترین کارکرد مناطق آزاد است. بهمنظور دستیابی به این اهداف، بهنظر میرسد باید به مسائل مختلفی همچون ظرفیت و ویژگی هر منطقه توجه داشت. بهعبارتی، یکی از راهکارهای مهم و موثر برای افزایش استفاده از مناطق آزاد در تجارت، برنامهریزی براساس ویژگیهای آن منطقه است. بهعنوانمثال، یکی از اهداف افزایش بهرهگیری از مناطق آزاد، ایجاد ساختارهای صنعتی و رشد تولید است، چرا که در این مناطق مواد اولیه و تجهیزات تولیدی با دردسر و موانع کمتری وارد میشوند و تولید با روند بهتری همراه خواهد بود. در برخی دیگر از مناطق آزاد مانند بندر چابهار، ترانزیت مسئله اساسی است و باید زیرساختهای مربوط به آن تامین شود. همچنین در ادامه، تولیدات صادراتمحور، در کمترین زمان و صرف هزینه و بدون تشریفات قانونی، به بنادر و پایانههای صادراتی میرسند و به کشورهای مقصد فرستاده خواهند شد. این روند، یکی از کارکردهای اصلی مناطق آزاد در توسعه تجارت است، اما در حال حاضر نهتنها نیازسنجی بنادر انجام نشده، بلکه هنوز مشکلات پایهای و اساسی لجستیکی و تجهیزاتی مهمی برای مناطق آزاد وجود دارد. بنابراین، عمده مشکلات تمام مناطق آزاد بهویژه چابهار، از ضعفّهای مدیریتی سرچشمه میگیرد. بدینترتیب، تا زمانی که رویکردهای کلان مدیریتی اصلاح نشوند، روند بهرهگیری از مناطق آزاد بهبود نمییابد.
ارسال نظر