با آزمون و خطا به جایی نمیرسیم
فریبرز مسعودی-عضو هیات علمی و رئیس قطب و مرکز گوهرشناسی دانشگاه شهید بهشتی
از یکسو ایران تاریخچهای باستانی در زمینه استخراج گوهرسنگها و گوهرتراشی را پشتسر خود دارد که تا امروز دوام یافته است و از سوی دیگر، حوزه گوهرسنگها ظرفیت اشتغالزایی بالایی دارد و بازار پرسود و ارزآوری دارد. اما سوال مهم این است که چطور میتوان این ظرفیتهای بالقوه را به فعل درآورد. برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا مشخص شود که طرح و نقشهای که برای این صنعت در نظر گرفته شده، چیست و قرار است در کجای زنجیره گوهرسنگ قرار بگیریم؟ به عبارت دیگر، اگر بدون برنامهریزی و با اتکا به پیشفرضهایی درباره امکان اشتغالزایی در حوزه گوهرسنگ اقداماتی آغاز کنیم و بخواهیم به شیوه آزمون و خطا پیش برویم، راه به جایی نخواهیم برد و امکان رقابت با دیگر کشورها را از دست میدهیم. پس پیشنیاز ضروری برای برنامهریزی در این حوزه، مطالعه و شناخت بازار است.
اگر تمرکز روی گسترش بازار گوهرسنگهای داخل کشور از جمله فیروزه و عقیق است، باید بدانیم تقاضا برای این 2 گوهرسنگ چقدر است و چطور میتوان آن را افزایش داد. کشور ترکیه حدود ۸ دهه پیش و براساس ظرفیتهای موجود، تصمیم گرفت ۲۰ درصد درآمد ناخالص داخلی خود را از صنایع پوشاک و نساجی تامین کند. هدف اصلی توسعه اشتغال و ایجاد درآمد برای مردم بود در مرحله بعد باتوجه به همه نقاط قوت و ضعف کشور، از نرخ انرژی گرفته تا نیروی کار و... برنامهریزی کردند که چه تعداد کارخانه و کارگاه نیاز است و چند نفر میتوانند در این بخش مشغول به کار شوند. و به این ترتیب اقتصاد آن کشور، کاملا مهیا شد. صنعت پوشاک و نساجی با تاسیس بانک توسعه دولتی پا گرفت و بهتدریج این صنعت به حدی رشد کرد که به ستونفقرات اقتصاد ترکیه تبدیل شد. در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی صنایع نساجی و پوشاک ۴۰ درصد از درآمد ارزی صادراتی ترکیه را تامین کرد و هماکنون نیز نخستین بخش اقتصادی تامینکننده خالص درآمد ارزی این کشور به شمار میرود. براساس این مدل دست اندرکاران و مسئولان باید در برنامهریزیهای خود با توجه به واقعیتها پیش بروند. نمیتوان تنها باتوجه به اینکه صنعت گوهرسنگ، فعالیتی بسیار درآمدزا است، امید داشت چندین هزار شغل در این زمینه ایجاد شود. اول باید بدانیم در این چرخه میخواهیم چهکاری انجام دهیم و بعد باتوجه به ظرفیتهای موجود و ظرفیت بازار مشخص کنیم که چند نفر میتوانند در این حوزه وارد شوند و کسبوکاری راهاندازی کنند.
یکی دیگر از مشکلات بزرگی که فعالان حوزه گوهرسنگ (البته به استثنای عقیق و فیروزه) را بهشدت آزار میدهد، دشواری واردات و صادرات است. واقعیت این است که از یکسو، حجم گوهرسنگهای موجود در کشور ما زیاد نیست و از سوی دیگر، واردات آن ممنوع است. به این ترتیب، مثل سایر محصولات دیگری که فراوانی کمی دارد، بهصورت قاچاق به کشور وارد میشود. قاچاق گوهرسنگ از ایران به دیگر کشورها هم وجود دارد و درباره گارنت یا دمانتوئیدهای کرمان بهشکل جدیتری بهچشم میخورد. این نوع سنگ و امثال آن بهخاطر زیبایی خاص خود، به دیگر کشورها قاچاق میشود و به نام کشورهای دیگری که در این زمینه شهرت بیشتری دارند، بهفروش میرسد و در حالی که اگر فرآیند فرآوری در داخل انجام شود، ارزشافزوده بیشتری بهدست میآید. جالب است، بدانیم که از بازار ۱۲۰۰ میلیارد دلاری گوهرسنگ دنیا، کشور سوئیس با ۹۸ میلیارد دلار گردش مالی، در صدر لیست قرار دارد، در حالی که این کشور ذخیره گوهرسنگ ندارد و تنها با سرمایهگذاری در بخش فرآوری، تراش و برندسازی به چنین جایگاهی رسیده است. رتبههای بعدی به هنگکنگ، امریکا، هند، چین، امارات و... تعلق دارد، اما کشور ما، باوجود اینکه تمام زنجیره ارزشافزوده گوهرسنگ را دارد، در میان ۱۸۰ کشور فعال در بازار این صنعت، رتبه ۱۰۵ را به خود اختصاص داده و تنها در حدود ۴۰۰ میلیون دلار گردش مالی داشته است. سخن آخر اینکه، بهنظر میرسد مهمترین نیاز این صنعت، بازنگری و تغییر قوانین تجاری مربوط، تسهیل واردات، صادرات و بازرگانی داخلی است. علاوه بر این، استفاده از نظر و توان دانشبنیانها هم در این مسیر میتواند بسیار راهگشا باشد./روزنامه صمت
ارسال نظر