دو انتقاد جدی به عرضههای اولیه بورس
کارشناس بازار سرمایه با دو انتقاد جدی به عرضههای اولیه و بررسی قیمتگذاری و روش عرضهها گفت: در روش حراج سهام عرضه اولیه ۱۵ تا ۵۰ درصد بالاتر از ارزشگذاری قیمت خوردند.
محمدامین خلیلی کارشناس سرمایهگذاری مشاور سرمایهگذاری ترنج با انتشار مطلبی با عنوان "تاملی در عرضههای اولیه اعلام کرد: از ابتدای سال تاکنون ۸ شرکت در بورس تهران یا فرابورس عرضه اولیه شدند که این عرضهها به شیوههای متعدد شامل روش ثبت سفارش، حراج و گشایش صورت گرفت.
در روش ثبتسفارش، عموم سرمایهگذاران امکان مشارکت در عرضه را داشته و در روشهای حراج و گشایش، صرفا صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله و مشترک اجازه مشارکت در عرضه اولیه را داشتند.
دو انتقاد جدی توسط فعالان بازار به عرضههای اولیه
در بحبوحههایی که رشد شاخص با مشکل روبرو است و بازار با نوعی رخوت دست و پنجه نرم میکند، دو انتقاد جدی توسط فعالان بازار به عرضههای اولیه وارد میشود. انتقاد اول مرتبط با زمان عرضه اولیه شرکتها است. در این نقد بهدلیل پایین بودن ارزش معاملات بازار در مقطع زمانی خاص، عرضههای اولیه با جذب اندک نقدینگی موجود در بازار باعث بوجود آمدن فشار فروش بر کلیت بازار و در نتیجه افت قیمت سایر سهمها میشوند.
انتقاد مهمتر که به شیوه عرضههای اولیه برمیگردد، مربوط به شیوه عرضه و نحوه قیمتگذاری است. با توجه به انتشار گزارش ارزشگذاری سهام شرکت ها توسط مشاور ارزشگذاری پیش از عرضه اولیه، انتظار میرود قیمت عرضه سهام به ارزش برآوردی در گزارش ارزشگذاری نزدیک باشد. اما در عرضه اولیههایی که از ابتدای سال و به شیوههای متفاوت رخ داده، قیمت تعادلی سهم عرضه شده گاه بیش از ۱۰۰ درصد از قیمت ارزشگذاری فاصله گرفت.
در روزهای اوج بازار سهام در نیمه ابتدایی سال ۹۹، ارزش معاملات خرد در بازار به حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان میرسید اما با سقوط بازار و فراز و نشیب های فراوان این ارزش در محدوده ۳ تا ۵ هزار میلیارد تومان در نوسان است. فعالان بازار این رکود را به کوچ نقدینگی بازار سهام به سمت بازارهای رقیب از جمله مسکن و ارز مربوط و بههمین دلیل کمبود نقدینگی را دلیل اصلی عدم رونق در بازار سرمایه میدانند. به همین سبب، معتقدند عرضه شدن سهام شرکتها در بورس میتواند نقدینگی بازار را جذب کرده و با ایجاد جوی منفی، موجب افت سایر سهام شود.
جذب ۲ هزار میلیارد تومان سرمایه در عرضههای اولیه سال جاری
بررسی دقیقتر نشان می دهد عرضههای اولیه سال جاری در مجموع حدود ۲ هزار میلیارد تومان سرمایه جذب کردند که معادل میانگین حدود ۲۵۰ میلیارد تومان در روز عرضه جذب نقدینگی است و این اعداد در مقابل ارزش معاملات روزانه، چندان قابل تامل نیست. سرمایهگذاران معمولا بهدلیل جذابیت عرضه های اولیه به آنها روی میآورند و معمولا پس از بازدهی چند روز ابتدای این عرضهها، سهام را میفروشند و خارج میشوند.
اگر سهم دیگری در بازار، واقعا بازدهی مورد انتظار جذابی داشته باشد در هر حال نقدینگی را جذب میکند و نمیتوان استدلال کرد چون عرضه اولیه در کار بود، نقدینگی به کلی خشک شده است. افزون بر این حتی اگر عرضه اولیهها تاثیری بر سایر سهمها داشته باشند، موقتی و گذرا است. سرمایهگذاران بعد خروج از عرضههای اولیه، مجددا به سمت سهام ارزنده بازار روی میآورند و این باعث خواهد شد تا در صورت ارزندگی، سایر سهام بازار نیز مورد استقبال قرار گیرد.
در نتیجه میتوان اینطور برداشت کرد عرضههای اولیه تنها در چند روز ابتدایی میتوانند موجب توجه بازار شوند و در روند بلندمدت، اثر بسزایی نخواهند داشت و سهام ارزنده مسیر را فارغ از اثر عرضههای اولیه طی خواهند کرد. بنابراین نمیتوان عرضههای اولیه را دلیل اصلی افت بازار نامید و برای رخوت باید به مسائل بنیادیتر که در اقتصاد در حال رخ دادن است، توجه کرد.
بررسی بحث قیمتگذاری و روش عرضهها
موضوع دیگری که در عرضههای اولیه قابل بررسی است، بحث قیمتگذاری و روش عرضهها است. فرابورس از ابتدای سال این رویه را با جدیت بیشتری دنبال کرده که سهام برخی از عرضههای اولیه صرفا توسط سرمایهگذاران واجد شرایط قابلخریداری باشد. طبق روال قبلی شرکتها موظف هستند قبل از عرضه اولیه، گزارش ارزشگذاری را که توسط مشاور ارزشگذاری صورت پذیرفته در سامانه کدال افشا کنند.
ظاهرا فرض بر این بوده هر دو فرآیند هم تهیه گزارش ارزشگذاری و هم رقابت سرمایهگذاران واجد شرایط مثل صندوقها، توسط سرمایهگذاران حرفهای انجام شوند و از این جهت بازار به کارآیی بهتر و کشف قیمت کارآتر دست یابد. اما بررسی دادههای عرضه اولیه شرکتها به روش حراج نشان می دهد سهام عرضه اولیه بطور میانگین ۱۵ درصد بالاتر از گزارش ارزشگذاری قیمت خوردند و در بعضی عرضهها حتی تا ۵۰ درصد بالاتر از ارزش سهام نیز سفارش خرید ثبت شد. این موضوع این شبهه را بوجود میآورد که آیا علت ثبت سفارش با قیمت بالا، ارزنده بودن سهم است یا صرفا بهدلیل اینکه عرضههای اولیه همیشه از جذابیت خاصی برخوردار بوده این اتفاق رخ میدهد؟
بهعبارت دیگر، آیا سرمایهگذاران حرفهای مانند مدیران صندوقها هم در معرض هیجانات رفتاری قرار دارند که باعث میشود با قیمتهایی بسیار بالاتر از قیمت واقعی سهم سفارش خرید ثبت کنند؟ این اتفاق اهمیت گزارشهای ارزشگذاری تهیهشده توسط مشاوران را نیز زیر سوال میبرد. چراکه عملا به نظر نمیرسد این گزارشها مبنای خاصی برای سرمایهگذاران قرار بگیرند.
بهمنظور درک دقیق چرایی این پدیده، باید کمی منتظر بود تا اولا، سهمهای عرضهشده به تعادل برسند پس منطقی بودن یا نبودن سفارشهای با قیمت های بالا در قیاس با قیمت تعادلی قضاوت شود. ثانیا با افزایش تعداد عرضه اولیهها، درک بهتری از رفتار سرمایهگذاران و عرضهکنندگان داشت. درک دقیق دو پدیده فوق، تلویحات مهمی در باب درستی یا نادرستی به تعویق انداختن عرضههای اولیه در بحبوحههای رخوت بازار و نیز درستی یا نادرستی محدود شدن عرضه اولیهها به صندوقها یا سرمایهگذاران واجد شرایط خواهد داشت.
ارسال نظر