گفت‌وگو با مهربانترین ساقی دنیا؛ مواد فروش با وجدان!

دستبند به دست‌های پیرمرد خونسرد تهرانی نزد پلیس تهران خودنمایی می‌کرد. اهالی محله شهر ری که او را مرد مهربان جنوب تهران می‌شناختند و نمی‌دانستند که او بازداشت شده است.

اردیبهشت ماه امسال ماموران پلیس به رفت و آمد‌های مرد تهرانی مشکوک شده بودند. پیرمرد تهرانی لباس‌های دست دوم برای فروش در بازار سیداسماعیل جمع می‌کرد و با کارتن خواب‌های معتاد شهری ری ارتباط نزدیکی داشت.

ماموران انتظامی با زیرنظر گرفتن مرد تهرانی با شیوه و شگرد‌های پلیسی و انجام کار‌های اطلاعاتی متوجه شدند؛ او معتادان به مواد شیشه را به کمپ ترک اعتیاد می‌برد و به کارتن خواب‌های شهر ری تریاک مجانی توزیع می‌کند و به بازنشسته‌ها مواد را می‌فروخت.

تیم پلیسی با هماهنگی قضایی در یک عملیات مرد ۶۳ ساله را در حال خرید و فروش موادمخدر بازداشت کرد و با جست‌وجو از خانه وی موفق به کشف ۱۰ کیلوگرم تریاک شد.

پیرمرد ۶۳ ساله تهرانی در بازجویی‌ها اعترافات عجیبی کرد که همه را شوکه کرد.

گفت‌وگوی خواندنی با فروشنده موادمخدر در شهرری

چند سال داری؟

۶۳ سال و چند سالی است که تریاک به نیازمندان توزیع می‌کنم و به بازنشسته‌ها می‌فروشم.

قبل از فروش مواد مخدر چه‌کار می‌کردی؟

لباس‌های کهنه را در خیابان‌ها جمع می‌کردم و در بازار سیداسماعیل تهران می‌فروختم.

چرا شغل دیگری را انتخاب نکردی؟

سال ۶۷ با پدرم در میدان توپخانه تصادف کردم و پاهایم به شدت آسیب دید.

چرا فروش موادمخدر؟

با راننده جوان اتوبوسی در پایانه جنوب آشنا شدم؛ با پول کمی که داشتم مقداری تریاک خریدم و با فروش آنها کارم را گسترش دادم.

خانواده ات می‌دانند که موادمخدر خرید و فروش می‌کنی؟

همسرم می‌داند و به شدت مخالف این کار است.

با وجود مخالف بودن همسرت چرا این کار را ادامه دادی

از بی‌پولی روی آوردم به این کار، هرچقدر پول داشتم صرف دکتر برای بچه دار شدنم کردم که اجاقم کور بود.

همسرت در جریان است که بازداشت شدی؟

نه او نمی‌داند اما اگر متوجه شود که من دستگیر شدم زندگی ام نابود می‌شود.

به چه دلیل تریاک بین کارتن خواب‌ها مجانی توزیع می‌کردی؟

وقتی با کارتن خواب‌ها کنار خیابان حرف می‌زدم و متوجه می‌شدم پولی ندارند تا موادمخدر مصرف کنند، دلم برای آنها می‌سوخت و به آنها تریاک مجانی می‌دادم.

همزمان با فروختن و توزیع تریاک در شهری ری، معتادین هم کمپ ترک اعتیاد می‌بردی؟

بله این موضوع درست است تمام کمپ‌های ترک اعتیاد من را می‌شناسند. معتادانی را که شیشه مصرف می‌کردند را با رضایت خودشان به کمپ ترک اعتیاد می‌بردم.

چرا همزمان مواد می‌فروختی و معتادان را به کمپ ترک اعتیاد معرفی می‌کردی؟

فروختن مواد را برای چرخاندن زندگی ام انجام می‌دادم. و معرفی معتادان به کمپ ترک اعتیاد را برای کمک کردن و بهتر شدن حال خودم این کار را می‌کردم.

به چه کسانی موادمخدر می‌فروختی؟

معمولا به پیرمرد‌های بازنشسته

مواد مخدر را به زنان هم می‌فروختی؟

نه به هیچ وجه فقط به بازنشسته‌ها و معتادان مواد مخدر می‌فروختم.

تریاک‌ها را از چه کسی خریداری می‌کردی؟

با شاگرد راننده اتوبوسی در پایانه جنوب آشنا شدم و با پول کمی که داشتم از او جنس خریداری کردم.

مشتری هارا از کجا پیدا می‌کردی؟

شماره ام به عنوان فروشنده موادمخد در شهری ری پخش شده بود.

چگونه بازداشت شدی؟

در خیابان شهر ری بودم که توسط ماموران پلیس بازداشت شدم. و پس از دستگیری ۱۰ کیلوگرم تریاک ازخانه ام کشف شد.

پشیمانی؟

از فروش موادمخدر بله، ولی از معرفی کردن معتادان به کمپ ترک اعتیاد پشیمان نیستم.

بنابراین گزارش متهم برای سیرمراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شد