بازار ورق سرد در تصرف دلالان
در شرایطی قیمتهای ورق سرد و گرم به یکباره در بازار آزاد افزایش نجومی یافته است که هزینه آن به صورت مستقیم از جیب مردم عادی پرداخته میشود.
ورقهای سرد در صنایع خودرو سازی، لوازم خانگی، قوطیسازی و... استفاده روزافزون دارند. این ورقها از نورد ورق گرم تولید میشوند. درحالحاضر چهار کارخانه فولاد غرب آسیا، صنایع هفت الماس، فولاد گیلان و فولاد مبارکه تولید این ورقها را در اختیار دارند. گفتنی است که مواد اولیه مورد نیاز این کارخانهها تماما ورقهای گرم نازک فولاد مبارکه است و ظرفیت تولید اسمی سه کارخانه هفت الماس، فولاد غرب آسیا و فولادگیلان سالانه حدود دو میلیون تن است. کارخانههای تولیدکننده این ورق (بهغیر از فولاد مبارکه) به دلیل قیمتگذاری دستوری از سوی معاونت معدنی، علاقهای به عرضه در بورس کالا ندارند. چراکه سود حاصل ازفروش آنها در بازار آزاد بسیار بیشتر از فروش در بورس کالا با قیمتهای دستوری است.
در چند ماه اخیر قیمت ورقهای روغنی این کارخانجات در بازار جهش عجیبی را رقم زد، به طوری که قیمت ورق فولادی در بازار از پاییز سال گذشته تا به امروز بالغ بر ۱۰۰ درصد رشد داشته است. این در حالیست که قیمت مواد اولیه این کارخانجات در بورس کالا فقط ۵۰ درصد افزایش داشته است. افزایش قیمت بازار آزاد منجر به این شد که قیمت این محصول در کشور به حدود ۸۲۰ دلار در تن رسید، در حالی که قیمت جهانی این محصول براساس گزارش متال بولتن حدود ۵۵۰ دلار است. به عبارت دیگر مصرفکننده داخلی این محصول را که از صفر تا ۱۰۰ در کشور و با یارانههای انرژی دولتی تولید میشود، حدود ۸۰ درصد بالاتر از قیمت جهانی تهیه میکند. با فرض تولید ۷۰ درصد ظرفیت کارخانه فولاد غرب و هفت الماس، این دو کارخانه قادر به تولید حدود ۷۵ هزار تن ورق روغنی در ماه هستند. با توجه به اختلاف ۲۷۰ دلاری این محصول در بازار ایران و قیمت جهانی، سودی معادل ۲۰ میلیون دلار و یا به عبارتی ۳۴۰ میلیارد تومان در ماه عاید این دو کارخانه یا دلالان میشود. به عبارت دیگر یارانه حدود ۵/۷ میلیون ایرانی در جیب عدهای خاص میرود.
شرایط زمانی تلختر میشود که تولید ورق روغنی فولاد مبارکه و فولاد گیلان را به این ارقام اضافه کنیم. قیمتهای ورق روغنی در کشور تا حدی بالا رفته است که تعدادی از مصرفکنندگان این ورقها که ناتوان از خرید در بازار داخل بودند، ناچار به این نتیجه رسیدند که نسبت به واردات این ورقها از کشورهای همسایه یا چین اقدام کنند. به عبارت دیگر ارزی که میتوانست برای واردات دارو به کار گرفته شود، به واردات محصولی اختصاص پیدا کرد که در داخل تولید میشود.
با فرض درست بودن موارد بالا، سوالی که مطرح میشود این است که راهحل مشکل ایجاد شده چیست؟ برای حل مشکل باید ابتدا پی به چرایی ماجرا برد. کارخانههای فولاد غرب و هفت الماس مواد اولیه خود را از دو مسیر تامین میکنند. اول از طریق خرید مستقیم از فولاد مبارکه در بورس کالا و دوم از طریق خرید مستقیم از کف بازار و یا تولید اجرتی برای اشخاص خاص که آنها نیز مواد اولیه را از کف بازار تهیه میکنند. از آن جا که بخشی از مواد اولیه این کارخانهها از کف بازار خریداری میشود، در نتیجه تمام محصولات تولیدی این کارخانهها بر اساس قیمت کف بازار نرخگذاری میشود. احتمالا کارخانههای نورد سرد تمامی سهمیه مواد اولیه خود را که با نرخ دولتی از بورس کالا تهیه میکند با نرخ بازار به فروش میرساند. در واقع اگر تمامی مواد اولیه مورد نیاز از بورس کالا تامین شود، باعث تعدیل قیمتها میشود.
پرسش بعدی که مطرح میشود این است که چرا با وجود اینکه مواد اولیه مورد نیاز این کارخانهها در ایران و فقط توسط فولاد مبارکه آن هم با نرخ دولتی تولید میشود، مستقیما بهدست نوردکاران نمیرسد و سر از بازار سیاه در میآورد؟ چه کسانی مواد اولیه مورد نیاز این کارخانهها را با نرخ دولتی خریداری میکنند و دوباره به این کارخانجات با نرخ بازار سیاه میفروشند؟ این افرادی را که ماهانه چند صد میلیارد تومان رانت در اختیار دارند، کارخانههای فولاد مبارکه، هفت الماس و فولاد غرب میشناسند، حتی در غیر این صورت به راحتی قابل شناسایی هستند. همچنین اگر کارخانههای مذکور به دلیل سو مدیریت، با وجود یارانههای انرژی و کارگر ارزان ایرانی قادر به تولید محصول با قیمت جهانی نیستند چرا باید مواد اولیه با نرخ دولتی در اختیار آنها قرار گیرد؟ آیا اگر فولاد مبارکه مواد اولیه را در اختیار تولیدکننده خارجی قرار دهد و مابهازای آن ورق روغنی وارد کند، منافع بیشتری برای مصرفکننده ایرانی ایجاد نخواهد شد؟
ارسال نظر