|

اهمیت موج چهارم انقلاب صنعتی برای ایران

سعید مدنی – مدیرعامل پیشین سایپا

چند سالی است که در بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا موج چهارم انقلاب صنعتی شروع شده است شاید نخستین بار در آلمان بود که با گذر از موج سوم با وارد کردن دانش دیجیتال به فعالیت‌های تولیدی موج چهارم رقم زده شد. تغییر در نحوه تولید و فرآیند‌های آن که نتیجه‌اش کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی، حفظ محیط زیست، کاهش قیمت تمام شده محصولات و پروژه‌ها در کنار استفاده از فناوری نانو در کلیه زمینه‌های صنعتی و پزشکی از نخستین دستاوردهای این موج بود که به سرعت در حال پیشروی است.

مدنی-سایپا

نکته مهم اینست که این موج با سرعت شتاب‌دار در حال توسعه است و کشورهایی که میخواهند تعامل با سایر کشورها حجم صادرات خود را افزایش دهند هرچه سریعتر باید خود را با شرایط جدید وفق دهند و حتی لازم است به‌صورت جهشی از مرحله موج دوم انقلاب صنعتی و یا موج سوم وارد این موج شوند. مانند بسیاری از کشورهای آسیای شرقی، چراکه این موج تغییرات زیربنایی در تجارت، دولت‌ها و سازمان‌های مدنی و رسانه‌ای ایجاد خواهد کرد.

حال به مفاهیم کلی این موج می‌پردازیم:

موج چهارم یا موج مجازی عصر توسعه و تکامل یافته دانش اطلاعات است. در این موج تخیل انسان به حقیقت نزدیک می‌شود. به‌قول انیشتین تخیل اهمیت بیشتری از دانش دارد در واقع عصر انقلاب چهارم عصر مجازی است. این عصر، عصر تلفیق انسان و ماشین است و تاثیر این دو برهم، به همین دلیل نقش علوم انسانی در این دوره پر رنگ تر می‌شود. به‌قول مرحوم دکتر عظیمی که می‌گفت علم اقتصاد بخشی از علوم انسانی است.

از آنجائیکه مفهوم کلی این موج تاثیر متقابل انسان و ماشین بر یکدیگر است دارای اثرات تغییراتی در نظام‌های ساختاری کشورها خواهد بود. لذا نظام‌های سیاسی نیز باید هرچه سریعتر خود را با این موج هماهنگ کنند وگرنه در زیر سونامی وارده از سایر کشورها استقلال خود را نیز از دست خواهند داد.

این دوره عصر ستاره‌ها و عصر نخبه‌ها و متخصصین است. امروز در آلمان تقاضا برای مهندسین ماهر از عرضه پیشی گرفته است اصولاً یکی از ویژگی‌های این عصر ایجاد کار و اشتغال از نوع مهارت است کار یعنی مهارت و تخصص.

آثار موج چهارم:

    شرکت‌های اپل و گوگل و............ در عرضه صنعت و روابط اجتماعی تاخت و تاز خواهند کرد، در پنج تا ده سال آینده نرم‌افزار اطلاعات تمام صنایع را خواهد بلعید.

    شرکت‌های تاکسیرانی و هتلداری و فروشندگان بدون داشتن خودرو و هتل و کالا و یا انبار در فضای مجازی فعالیت خواهند کرد.

    تشخیص پزشکی سرطان و سایر بیماری‌ها توسط نرم‌افزار انجام خواهد شد.

    رفت و آمدهای شهری حذف خواهد شد، تصادفات به حداقل می‌رسد. شرکت‌های بیمه به علت کاهش تصادفات ورشکست خواهند شد. کشاورزی بدون خاک و مبتنی بر اطلاعات با بهره‌وری

     ۹۹ درصدی در مصرف آب‌ جای کشاورزی سنتی را خواهد گرفت.

    پول جای خود را به اطلاعات یا پول دیجیتالی می‌دهد، پول دیجیتالی نقش پشتوانه ارز را در جهان بازی خواهد کرد.

    تنها کسب و کار فیزیکی که در آینده رشد خواهد کرد گردشگری است. کارها را سیستم‌های اطلاعاتی و نرم افزارها انجام خواهند داد و مردم بیشتر به تفریح و گردشگری خواهند پرداخت. قیمت تمام شده کالاها و هزینه پروژه‌ها به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.

آیا شرایط ورود به انقلاب موج چهارم صنعتی را داریم؟

آنچه مسلم است در صورت اتخاذ تصمیمات صحیح و تعامل با کشورهای پیشرفته می‌توانیم، چراکه تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی (صرف نظر از مسئله کیفی که البته خود مقوله‌ای جدی است)

در صورت کسب مهارت‌های لازم براحتی نیاز ما به نیروی متخصص تامین خواهد کرد.

حدود ۴۵ درصد از زندگی مردم ایران به‌صورت دیجیتالی سپری شده است (صحت آن و شاخص‌های ارزیابی باید بررسی شود)

در شاخص‌های نیروی انسانی ۸۰ از ۱۲۴ و فناوری اطلاعات در رده ۱۱۶ و در شاخص‌ مهارت در رده ۶۸ هستیم.

تعداد مقالات ارائه شده در حدود رتبه ۳۰-۱۵ هستیم البته در تجاری‌سازی ضعیف هستیم.

تعداد کثیری از نیروهای نخبه و توانمند در کشورهای دیگر مشغول فعالیت هستند که با جذب آنها کمک موثری به شروع ورود به موج چهارم خواهد شد.

با توجه به موارد فوق صنایع ایران قابلیت ورود به موج چهارم را دارد ولی باید جهشی عمل کنیم برای رسیدن به رشد ۸% ایده‌های دانش‌بنیان باید ۱۳۰ برابر شود. همانطور که در کره جنوبی عبور از موج دوم به سوم به‌صورت جهشی اتفاق افتاد و با ورود موج چهارم نیازی به تلاش جهشی نبود خود به خود وارد این موج شدند.

ولی کشور ما به علت درجازدگی چند دهه گذشته از میانه موج دوم و سوم که در آن هستیم باید جهشی به فضای موج چهارم وارد شویم.

علیرغم داشتن شرایط زیرساختی و اولیه اقداماتی نیز باید انجام شود.

    زیرساخت‌ها را باید توسعه داد و آماده کرد. مادامیکه ارتباط با دنیا درست نشود نمی‌توان وارد این موج شد. وظیفه سیاست‌مداران ماست که با تدبیر روابط را از ابعاد مختلف با دنیا بهبود ببخشند.

    حدود ۲۸ سال پیش که در کروپ آلمان دوره آموزش پیشرفته تولید را می‌گذراندم شاهد بودم که این شرکت که دیگر به صورت بنیاد علمی اداره می‌شد همه ساله تعداد زیادی از نیروهای متخصص خود را به امریکا می‌فرستاد (به‌صورت بورسیه) تا با فناوری‌های جدید آشنا شوند و بالعکس تعدادی از کارشناسان امریکایی نیز برای آموزش در آلمان بورسیه میگرفتند و این نشان از لزوم تعامل بین کشورها حتی اگر هر کدام به تنهایی خیلی پیشرفته باشند را می‌داد.

    در استقرار هر نظامی تا ایجاد و نهادینه کردن سیستم‌ها افراد نخبه نقش بسیار کلیدی دارند لذا باید فرهنگ شایسته‌گزینی – شایسته پروری و شایسته سالاری را در کشور نهادینه کنیم تا بتوانیم خودمان وارد این موج شویم در غیر اینصورت حتماً به بحران‌های اقتصادی بر خواهیم خورد که استقلال کشور را به خطر می‌اندازد.

    نظام اقتصاد دولتی باید بازنگری شده و دخالت دولت در بنگاه‌های اقتصادی به حداقل برسد. تجربه تلخ اتحاد جماهیر شوروی که یک زمانی سرعت زیادی در علم و دانش داشت و به یکباره

    فرو ریخت باید تجربه خوبی باشد. علت اصلی آن بود که نتوانست با سرعت موج سوم خود را تطبیق دهد و وقتی به هوش آمد که خیلی دیر شده بود و دلیل آن این بود که خود را با صنایع نظامی در رقابت با غرب مشغول کرد و بخش عمده‌ای از بودجه کشور را صرف فعالیت‌های نظامی کرد. (در مقایسه با هزینه‌های نظامی امریکا که کمتر از ۱% از بودجه کشوری بود این کشور بیش از ۲۰% از بودجه کشور که بعدها با بازی خوردن در امریکا از این هم بیشتر شد صرف هزینه‌های نظامی کرد) و همین امر باعث شد که از فناوری روز عقب بماند. به جای تعامل با دنیا و استفاده از استانداردهای جهانی، استدانداردهای خودش را تدوین کرد خود را در همه زمینه‌ها تافته جدا بافته می‌دید و آنچه که در نهایت باید اتفاق می‌افتاد، افتاد.

    لذا در کنار خصوصی‌سازی واقعی (و نه خصولتی‌سازی) باید در راس سازمان‌های دولتی که متولی امور اقتصادی (صنفی و تجاری و اقتصادی) هستند افراد شایسته که باور به توسعه داشته باشند قرار گیرند. (شایسته سالاری) چون محور اصلی ورود به این موج نیروی انسانی است.

    نیروهای نخبه باید شناسایی شوند، گزینش شوند، بورسیه داده شوند شرایط کار در ایران را بقدری جذاب کنیم که به ایران برگردند و در مرکز نخبه پروری مشغول ارائه ایده و طرح شوند و مراکز خاصی با حمایت دولت و یا سرمایه‌گذاری خصوصی ایجاد شود که این ایده‌ها را به عمل برساند. تجاری‌سازی مشکل ایست که امروز با آن مواجهیم. آنقدر تولید باید انگیزه داشته باشد که سرمایه‌گذاران خود به سراغ ایده‌پردازان بروند و ایده‌های آنها را بخرند و به مرحله تولید تجاری برسانند. البته دولت باید ضامن حفظ ایده‌ها و کپی‌رایت باشد.

    ارتباط تنگاتنگ با شرکت‌های دانش محور داشته باشیم. نمی‌توانیم خودمان را ایزوله کنیم. خودروهای پیشرفته مانند بنز و BMW حداقل از دهها شرکت خارجی قطعه وارد می‌کند چون معتقدند آنها در آن زمینه‌ها پیشرفته‌تر هستند و اقتصادی‌تر عمل می‌کنند.

    ارتباط بین دانشگاه‌ و صنعت باید بیشتر شود. استاتید دانشگاه باید در جلسات تخصصی فنی و مهندسی و تولیدی صنایع حضور داشته باشند (حداقل هفته‌ای یک یا دو بار) تا هم با فضای صنعت آشنا شوند و مسائل صنعت را به دانشگاه و ایده‌های دانشگاه را به صنعت منتقل کنند. حتی می‌توانند با دانشجویان خود در این جلسات شرکت کنند. کارآموزی به سبک مرسوم دانشجویان در شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی که امروز در ایران انجام می‌شود به هیچ وجه مهارت کافی به دانشجویان بعد از فارغ‌التحصیلی نمی‌دهد.

    ایده‌های صنعتی باید سوار یک موج شود که نام آن را می‌توان طراحی صنعتی گذاشت. این مقوله باید تقویت شود. متاسفانه به این مهم در ایران کمتر توجه می‌شود. باید آرشیتکت صنعتی داشته باشیم که طراحی بکنیم نه اینکه با کپی کردن از طرح‌های دیگران همواره چند قدم عقب تر باشیم.

    به جای واردات کالا دانش فنی وارد کنیم و با شرکت‌های دانش محور در دنیا قراردادهای طولانی مدت ببندیم و ترجیحاً با آنها شراکت نمائیم.

    آنچه مسلم است با فن‌آوری موج دوم که در آن هستیم نمی‌توانیم مشکلات قیمت تمام شده در زمینه حمل‌ونقل، قیمت تمام شده محصولاتی مانند لوازم خانگی، خودرو، فولاد، فلزات رنگی، قطعات و مجموعه‌های الکترونیکی و..... را کاهش دهیم در مقوله صادرات مسلماً به مشکل

    بر خواهیم خورد که امروزه در بسیاری از زمینه‌ها شاهد آن هستیم.

    بررسی صنعت فولاد در چین که بین سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۵ یعنی طی مدت ۱۵ سال نه تنها قیمت تمام شده فولاد را کاهش داد شاید با احتساب نرخ تورم بتوان گفت به یک سوم با نرخ‌های ثابت رساند.

    بدون استفاده از فناوری‌های موج چهارم فعالیت‌های عمرانی و ساختمانی و جاده‌سازی طولانی خواهد شد بطوریکه خواب سرمایه‌ برای انجام این پروژه‌ها از نظر زمانی به چندین برابر آنچه در

    موج چهارم اتفاق می‌افتد می‌رسد و پروژه‌ها را از داشتن توجیه اقتصادی تهی می‌کند.

در صنایع نفت و پتروشیمی نیز ما هنوز در موج دوم و سوم هستیم یعنی سرمایه‌گذاری سنگین‌تر مجتمع‌های عظیم‌تر با بهره‌برداری کمتر از فناوری‌های موج چهارم که همسایگان ما مانند

قطر و.... استفاده می‌کنند و همین امر باعث خواهد شد که در آینده نزدیک در بازار رقابتی صادرات دچار چالش شویم.

نویسنده: سعید مدنی
کدخبر: 127629

ارسال نظر

 

آخرین اخبار