مطالعه سرمایهگذاران بورس چگونه باعث رشد آن میشود؟
یکی از بنیانهای یک بازار شفاف و کارآمد، دسترسی آزاد و همگانی اطلاعات است.
این اطلاعات هستند که باعث رشد و پیشروی فعالیتهای مالی میشوند؛ در نتیجه، ایجاد اطمینان نسبت به دسترسی مساوی افراد به اطلاعات، یک ضرورت برای بازارهای مالی کارا و سالم محسوب میشود.
اما سوال اینجاست که آیا صرف قرار دادن اطلاعات و اخبار مالی در دسترسی عموم، باعث دیده شدن و تاثیر آن بر قیمت سهام خواهد شد؟ با توجه به تحقیقات انجامشده در این زمینه توسط دیگران، لزوما چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
در سال ۲۰۰۱ اساتید دانشگاه کلمبیا امریکا، گِر هوبرمن و تومِر رگِو، توجه اطرافیان را به سمت واکنشهای عجیب بازار نسبت به اخبار تحقیقات سرطان جلب کردند.
این تحقیقات که توسط شرکت بیوفناوری EntreMed صورت گرفته بود، در ژورنال شناختهشده Nature و تعدادی از خبرگزاریهای معتبر در نوامبر سال ۱۹۹۷ انتشار یافت؛ پس از گزارش این تحقیقات، رشدی ۳۰ درصدی در قیمت سهام شرکت EntreMed صورت گرفت.
در ماه میسال ۱۹۹۸، پنج ماه پس از تاریخ اصلی انتشار گزارش تحقیقات، روزنامه نیویورکتایمز مطلبی حاوی همین اطلاعات (بدون تغییر خاص یا موارد اضافه) را در صفحه اول خود منتشر کرد. در پی این اتفاق، قیمت سهام EntreMed بیش از ۳۰۰ درصد افزایش پیدا کرد؛ بهعبارتدیگر، اطلاعات گزارششده همانهایی بودند که ۵ ماه قبل منتشر شده بود، اما واکنش بازار و سهامداران در این حالت، تفاوت بسیار عظیمی داشت.
شاید واکنش ماه نوامبر پایینتر از میزان لازم بود، یا شاید واکنش ماه میغیرمنطقی بهحساب میآمد. اما دراینبین، یک نکته مشخص بود: محل انتشار اخبار، نه صرف جدید بودن آن، نقشی اساسی در نحوه استفاده بازارهای مالی از اطلاعات دارد.
من در تحقیقات خود، موارد مشابهی از توجه بسیار زیاد یا بسیار کم نسبت به اخبار مالی را مشاهده کردهام که حتی در دنیای امروز نیز پایدار است. برای مثال، من متوجه شدم که خبرهای صفحههای اول روزنامهها و بالای وبسایتها بسیار بیشتر مطالعه میشوند.
خوانندگان این رسانهها توجه بیشتری نسبت به اخبار شرکتهای شناختهشده و بزرگتر، اخبار اوایل هفته، و اخبار منفی دارند.
همچنین اینکه خوانندگان این رسانهها توجه بیشتری نسبت به اخبار شرکتهای شناختهشده و بزرگتر، اخبار اوایل هفته، و اخبار منفی دارند. حتی بازنشر اخبار قدیمی نیز توانایی ایجاد تلاطم در بازارهای سرمایه را دارد. این اتفاق شاید موجب غافلگیری خبرنگاران یا دنبالکنندگان حرفهای اخبار نشود، اما قطعا این ایده که تمامی اخبار بهطور متعادل و تنها بر اساس ارتباط مالی بر بازار سرمایه تأثیرگذارند را زیر سوال میبرد.
این نوع مشکلات و موانع مصرف خبر به طرزی قابل پیشبینی از روانشناسی انسانها نشات میگیرند.
بسیاری از تحقیقات و بررسیهای مربوط به این زمینه، نقش حواسپرتی و عدمتمرکز در بازار را بهخوبی توضیح میدهند:
زمانی که افراد با حجم زیادی از اطلاعات همزمان روبهرو میشوند، توانایی آنها برای تمرکز کردن بر روی موارد مهمتر و دارای اهمیت بهشدت کاهش پیدا میکند. هر میزان که پیچیدگی شبکه سیگنالها و خبرها بیشتر میشود، استخراج اطلاعات مستحکم از آنها نیز دشوارتر خواهد شد.
زمانی که افراد با حجم زیادی از اطلاعات همزمان روبهرو میشوند، توانایی آنها برای تمرکز کردن بر روی موارد مهمتر و دارای اهمیت بهشدت کاهش پیدا میکند.
برای مثال، هیرشلیفر، لیم و تیوه از دانشگاههای کالیفرنیا و دِپال، در تحقیقات خود اثبات کردند زمانی که اعلام صورتهایی مالی و سود و زیان شرکتهای زیادی بهصورت همزمان صورت میگیرد، بازار در تحلیل آنها با بازدهی بسیار کمتری عمل میکند.
در مقاله «بازار در چه زمانی میتواند اخبار کهنه را تشخیص دهد؟» من و جیمز هادسون توضیح میدهیم که واکنش افراد نسبت به بازنشر اخبار و خبرهای قدیمی از پیچیدگی در اطلاعات ناشی میشود.
احتمال اینکه فعالان بازار اطلاعات قدیمی را با اطلاعات جدید به اشتباه بگیرند هنگامی افزایش پیدا میکند که اطلاعات قدیمی از چند منبع مختلف استخراج شود؛ اما درصورتیکه خبرهای قدیمی بهطور مستقیم و بدون تغییر بازنشر شوند، احتمال رخ دادن چنین مسئلهای پایینتر خواهد بود.
اخبار بورسی
اما باوجوداینکه بازار بهطورکلی از انواع سوگیریها و مغلطهها در تحلیل اخبار مالی رنج میبرد، تمام فعالان بازار مالی اخبار خود را بهصورت یکسان دریافت نمیکنند. برخی از این افراد در شناسایی اخبار خاص و مهم بهصورت سریعتر، فعالتر و پیچیدهتر عمل میکنند.
در یکی دیگر از مقالههای خودم، من الگوی مصرف اخبار چندین فعال بازار مالی را مورد مقایسه قرار دادم. برای مثال، در بحث سرعت کلیک کردن روی یک خبر، صندوقهای سرمایهگذاری و دلالان کارگزاری بهطور متوسط، با سرعت بسیار بالاتری نسبت به بانکها یا شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ بر روی خبر کلیک میکنند.
همچنین اینکه صندوقهای سرمایهگذاری با احتمال بالاتری اخبار را زودتر از دیگران دریافت میکنند. صندوقهای سرمایهگذاری تنها ۸ درصد از فعالان بازار و خوانندگان اخبار مالی را تشکیل میدهند. اما با اینوجود، در ۲۷ درصد از مقالههای خبری، نخستین کلیک روی یک خبر از سمت کارکنان صندوقهای مالی انجام میشود.
در هنگام انتشار اخبار بهصورت عمومی، صندوقهای سرمایهگذاری با احتمال بسیار بالاتری نسبت به دیگر سرمایهگذاران، نخستین خوانندگان آن خواهند بود.
همه این موارد بدین معنی است که در هنگام انتشار اخبار بهصورت عمومی، صندوقهای سرمایهگذاری با احتمال بسیار بالاتری نسبت به دیگر سرمایهگذاران، نخستین خوانندگان آن خواهند بود.
خوانندگان صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای خانوادگی، شرکتهای سهامی خاص و دلالان کارگزاری، جزو کسانی قرار دارند که احتمال خواندن خبرهای قدیمی و بازنشر شده توسط آنها بسیار پایینتر از دیگران است.
آیا استفاده حسابشدهتر و پیشرفتهتر از اخبار، باعث شکلگیری اثر بیشتر بر بازار میشود؟ بله.
افزایش توجه توسط خوانندگان فعالتر اخبار مانند مدیران صندوقهای سرمایهگذاری، باعث پیشبینیهای دقیقتری نسبت به قیمت سهمها و حجم مبادلات میشود؛ در مقایسه با دیگر فعالان بازار سرمایه مانند مدیران بانکهای سرمایهگذاری، افزایش توجه آنها بازدهی بیشتری در پیشبینی به همراه خواهد داشت.
تنها افزایش یک واحدی توجه مدیران صندوقهای سرمایهگذاری به اخبار، باعث رشد ۳۰ درصدی بازدهی سرمایه در روز بعد و ۳ تا ۴ درصد حجم مبادلات بیشتر میشود.
چنین نوسانات بازار از آنجایی رخ میدهند که مصرف اخبار توسط سرمایهگذاران مختلف، باعث ایجاد اختلافاتی میان تصور آنها نسبت به آینده سرمایهگذاریهای مختلف خواهد شد. بهطورکلی، دو منبع اصلی برای تعیین حجم معاملات وجود دارد:
نیاز نقدینگی، یعنی زمانی که سرمایهگذاران برای تراز کردن پرتفوی یا جریان نقدینگی خود مجبور به معامله میشوند.
اختلاف، زمانی که معاملهکنندگان و دلالان بازار که عقاید مختلفی در این موضوع دارند، پیشبینیهای متضادی نسبت به دیگری انجام میدهند.
ازآنجاییکه انتشار اخبار (مثل صورتهای مالی و میزان سود و زیان) ارتباط سیستماتیکی با شوکهای نقدینگی ندارند، افزایش حجم اخبار معاملات و بازار به مخالفت میان سرمایهگذاران ربط داده میشود. اما چرا اخبار عمومی باید منجر به افزایش اختلافنظر شود؟
من در مقاله خودم به نام «اختلافات نسبت به اخبار» نشان میدهم که حجم زیادی از اختلافاتی که نسبت به اخبار شکل میگیرد، تنها از مطالعه اخبار توسط افراد در زمانهای مختلف ناشی میشود.
یک سرمایهگذار که هنوز یک خبر خاص را مطالعه نکرده است، بهطور ناخودآگاه، خود را در مقابل معاملهای قرار خواهد داد که توسط فرد مطلع از آن خبر مشخص انجام شده است؛ بهعبارتدیگر، وقتی ما از یک اتفاق مشخصی خبردار نیستیم، رفتار دیگران نسبت به آن خبر را در مقابل تفکرات خود قرار میدهیم.
تنها این مسئله ساده که خواندن و تحلیل اخبار توسط برخی افراد نسبت به دیگران بیشتر طول میکشد، عامل بخش اعظمی از فعالیتهای بازار است. در واقعیت، گذر از سناریو اطلاعات کامل برای همه افراد به سناریو پراکندگی کامل مطالعه، میتواند باعث رشدی ۱۶۰ درصدی در حجم معاملات بازار شود.
گسترش اطلاعات در دسترس عموم بسیار بااهمیت است. اما در کنار این مسئله، درک پیچیدگیهای اطلاعات عمومی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؛ خصوصا در دورهای که محیط خبری اطرافمان با سرعت بسیار بالایی تغییر میکند.
تام گلوسر، مدیرعامل اسبق گروه خبری رویترز، این مسئله را اینگونه توضیح میدهد: «شرکتهای سهامی عام حجم زیادی از منابع و انرژی خود را صرف مدیریت اختلاف میان اخبار عمومی و خصوصی میکنند؛ اخبار که توانایی تغییر بازار را دارند. من آیندهای را تصور میکنم که در آن، مفهومهایی مانند گزارشهای فصلی و گزارشهای چندماهه، فدای جریانی ثابت از اطلاعات مرتبط و کاربردی برای همه میشوند. قطعا چنین اتفاقی در ابتدای کار برای مدیران شرکتها ترسناک خواهد بود، و به نوسانات روزانه بازار کمک خواهد کرد؛ اما بااینوجود، در بلندمدت، سرمایهگذاران و مدیران با آنها کنار خواهند آمد.»
قطعا چنین آیندهای هیجانانگیز است، اما میتواند با چالشهای مختص به خود همراه شود. نسخه امروزی تکثیر اخبار، مانند بازنشر مقالهها و اخبار قدیمی، وظیفه بازار برای پردازش و درک اطلاعات را دشوارتر از گذشته میکند. ناشران این نوع اخبار، در رابطه با این مسئله که کدام خبر در چه زمانی و چه مکانی چاپ شود احتیاط میکنند؛ درعینحال، سرمایهگذاران با مطالعه آنها نسبت به معاملات خود تصمیمگیری میکنند.
هر دو طرف این مسئله برای حفظ کارآمدی و پایداری بازارهای مالی ضروری هستند، خصوصا زمانی که تعداد اخبار روزانه در بحثهای مالی به میلیونها خبر رسیده است.
ارسال نظر