مدیریت عاقبتبهخیری
ناصر بزرگمهر/ مدیر مسئول
وزیر صنعت معدن تجارت در جلسهای، خاطرهای از پدرشان تعریف میکردند که ایشان یک روزی فرموده اندکه: «زمینها و شرکتها هم مثل انسانها، عاقبتبهخیری دارند، باید مواظب بود که عاقبت یک شرکت هم مثل روز اولش خوب بماند، باید به عاقبت تاسیس یک شرکت فکر کرد." مهندس نعمتزاده تاکید میکردند که وقتی یک شرکت در طول سالیان کار خود، مدیریت نشود و دستگاههای آن مرتب تغییر نکند و بهروز نشود، عاقبتبهخیر نخواهد شد و نهایت کارش به تعطیلی میکشد. بدیهی است که مقصود از عاقبتبهخیری در آدمها با سازمانها کمی بهظاهر تفاوت دارد، اما بهواقع هر دو یکی هستند، عمر انسان مجموع لحظاتی است که در ۸۰-۷۰ سال میگذرد و نهایت ۱۰۰ساله میشود و یکی از آن لحظات پایان عمر انسان است، انسان باید تلاش کند که در آن لحظه آخر، در شرایطی باشد که خودش و خدای خودش از عملکردش راضی باشد، درحالیکه سازمانها این امکان رادارند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند و روزبهروز تغییر و ترقی کنند، نوسازی شوند، به فنّاوریها مجهز شوند و سالهای زیادی، بیشتر از عمر آدمها بمانند، اگر بخواهند، اگر مدیریت کوتولهها بگذارند، عاقبتبهخیر میشوند. اما بهراستی معنای عاقبتبهخیری چیست؟ در فرهنگ لغت استاد دهخدا به معنای آنکه پایان کار یا زندگی او بهخوبی انجامد، آنکه عاقبت حال یا کار او به خیر ختم شود، درجشده است و اضافه کرده که یعنی او عاقبتبهخیر بمیرد. عاقبت به معنی آخر، پایان و نتیجه کار است و خیر به معنای نیک و پسندیده است. خیر، به هر چیز و یا امری اطلاق میشود که برای انسان سود بیشتری را برساند، ازاینرو امری که دارای منفعت و سود باشد را خیر میشمارند و کسی که خیرخواه است میکوشد تا به چیزی دست یابد که او را در مسیر کمال یاری رساند، در زندگی مادی و معنوی برایش سودمند باشد، کسانی که در اندیشه عاقبتبهخیری هستند در حقیقت خود را در مسیری مییابند که هر آن احتمال سقوط در آن میرود ولی تلاش میکنند که به این ورطه نیفتند، آنها در زندگی خویش ظرفیتها و توانمندیهای بالقوه خود را باور کرده و آن را به فعلیت درمیآورند. در سازمانها نیز چنین است، همه مدیران ارزشمند تلاش میکنند که آخر و پایان هر پروژه و کاری به نیکی باشد و سود بیشتری حاصل شود، در زندگی فردی تلاش یک نفر نتیجه کاری است که میکند، اما در سازمانها نتیجه تلاش جمعی است. بسیاری از ورزشها گروهی بوده و نتیجه به همه تیم مربوط میشود. بعضی از علما معتقدند که شاید کسی امروز خوب و فردا بد باشد، اما مهم پایان کار او است و در پایان کار، همهچیز مشخص میشود. همانگونه که گاه در ساختمانسازی وقتی میروی تا پایان کار بگیری، تازه اول کار است و معلوم میشود که گاهی باید جریمههای سنگین بپردازی. در بعضی از تعریفها آمده است که عاقبت از عقب میآید؛ یعنی عاقبتبهخیری درگروی گذشته صحیح افراد است و بهعبارتدیگر تا عقبه درست نباشد آینده خوبی برای انسان رقم نخواهد خورد، اما عاقبتبهخیری با توبه به معنی پشیمانی از اشتباهات گذشته و جبران آنها به طور کامل گرهخورده است. ازاینرو خداوند در آیهای از قرآن کریم میفرماید: شاید اهل تقوا شوید. و در توبه را هم همیشه باز گذاشته است. ازاینرو، تحمل سختیها و مشکلات در دوره کوتاه زندگی دنیا اگر فرجامی نیکو داشته و همراه باسعادت اخروی باشد، از آن تعبیر به عاقبتبهخیری میشود. بهبیاندیگر: عاقبت به معنای فرجام، پایان و نتیجه کارکردها است و عاقبتبهخیری یعنی مجموعه فعالیتها و کارکردهایی که پایان آن خیر و خوشبختی را برای انسان به دنبال دارد. البته خوشبختی، درجات دارد. انسان به دلیل اینکه تنوعطلبی و مطلقگرایی در طبیعت او نهادینهشده، به هر درجه از خوشیها و نعمتهای مادی یا معنوی دست پیدا کند، قانع نمیشود و رتبهای بالاتر از آن را طلب میکند. پس عاقبتبهخیری یعنی اتصال به فیض و رحمت مطلق و بینهایت و نیل به نقطهای از قربالهی که رضایت و خشنودی خدا از انسان و انسان از خدا را به دنبال داشته باشد، و طبیعت مطلقگرای انسان با رسیدن به مقصد حقیقی، اشباع شود و به آرامش مطلق، دست پیدا کند. و شاید به همین دلیل است که مولا علی علیهالسلام میفرمایند: «مکروه تحمد عاقبته خیر من محبوب تذم معبته» (المحاسن، ج ۲، ص۳۳۱)؛ ناپسندیدهای که سرانجامش پسندیده باشد، بهتر از پسندیدهای است که پایانش ناپسند باشد. امیرالمومنین(ع) فرمود: دوراندیشترین مردم کسی است که صبر کردن و اندیشیدن به پایان امور و نتایج کارکردها، شعار و برنامه او باشد. سازمانها باید با برنامهریزی متولد شوند، مدیریت باید متعهد و متخصص باشد، باید کار جمعی را باور داشته و به تغییر و آیندهنگری معتقد باشد و آموزش را در سرلوحه فعالیت همیشگی سازمان قرار دهد.
ارسال نظر